Mozo80's Reading List
16 stories
Villain Saving System: After the Ending, the Villains are Loved [Bi Harem] by btsforeverinmyheart
Villain Saving System: After the Ending, the Villains are Loved [Bi Harem]
btsforeverinmyheart
  • Reads 3,407
  • Votes 232
  • Parts 4
[Seme MC] --- Cruel, Ruthless, Unforgiving... --- His name you may ask...? Kaiden Regale, the Emperor of the Shadow Lands. He, the God among Gods, was thought to be a cold, unfeeling man, but what his citizens did not know was that he spent his time reading various novels. What cold man? Pfft. His heart was like a young maiden. For some reason, every book that he picked up had a terrible ending. Not for the main characters but for the Villains. All of the books he read, the main characters were selfish bitches. The real Villains were the not the Villains but the main characters themselves! How unjust! Kaiden cried himself to sleep every night thinking of how the innocent Villains were badly treated. Finally, sensing his grief, the Villain Saving System AKA Error 404 bounded to him. Instead of going to various worlds and then leaving the Villain behind, Kaiden, the superior protagonist, decides to kidnap all of the Villains and Villainess' and bring them back to his own world. Kaiden's No. 1 goal is to pamper the unloved Villains who deserved to be loved. Villains of all kinds are welcomed here in his Demon Castle!!! --- Villain Kidnapping Plan- Ahem! Villain Saving Plan...Start!!!! --- [Men & Women Mix Harem Story]
💢من شیزونتم جونور احمق💢 by bingjiuforever
💢من شیزونتم جونور احمق💢
bingjiuforever
  • Reads 1,586
  • Votes 231
  • Parts 4
این کار متعلق به من نیست (◍•ᴗ•◍)✧* من از رمان ❌سیستم نجات‌شخصیت منفی بی مصرف ایده❌ گرفتم و فیک مینویسم^^
[ Black wine ] chanbaek - krisyeol - Sekaiyeol - Krischanbaek by BLnovels_World
[ Black wine ] chanbaek - krisyeol - Sekaiyeol - Krischanbaek
BLnovels_World
  • Reads 14,215
  • Votes 3,152
  • Parts 42
•BLACK WINE• •Ganer: Romance. Smut .Dram .School. Action .3some •Couple: Krisyeol. Chanbaek . Chanhun . Sekai . KrisHan •Writter: IM DIAMOND •خلاصه: پارک چانیول وقتی ۱۵ سالشه وبخاطر ظاهر چاق و زشت و وضع مالی بدش مورد آزار و اذیت بکهیون و اکیپش قرار میگیره خیلی میشکنه!.. بکهیون پسریه که دچار اختلال شخصیت هست و مربوط به حادثه خوفناک بچگیشه..و همین بیماری باعث میشه که چانیول رو سمت کامیون هل بده و.. وقتی که چانیول ۳ سال توی کما بود و همه فکر میکرد مرده، با کمک پدر بکهیون به یه آیدول خفن توی آمریکا تبدیل میشه و حالا کیه که روش کراش نداشته باشه؟ و خب حتی بکهیون هم عاشق آیدول عزیزش PCY هست و بدون اینکه بدونه اون همون پارک چانیولیه که عذابش میداد:) انتقام شیرینه نه؟ "کاش میدونست خنده هاش برای کسایی که نمیشناختنش بهترین ملودی دنیاس اما...برای من که نیومده زندگیم و جهنم کرد مثه ناقوس مرگ میمونه... ناقوسی که با هربار به صدا درومدنش کل شیشه غرور وجودم میشکنه و جوری از بین میره که انگار بی ارزش ترین آدم روی زمینم...اما....هیچ خنده ای ثابت نمیمونه..روزی کاری میکنم بپام بیوفتی... خودم جونت رو نجات دادم و جوابش شد این.. این تشکر کشنده با تحقیر کردنم.. تضمین نمیکنم دوباره نجاتت بدم..اونم تو روزی که بخوای خودت رو برام بکشی!!"
War Prisoner / Persian Translation by ChineseBL
War Prisoner / Persian Translation
ChineseBL
  • Reads 103,442
  • Votes 19,322
  • Parts 75
✾ 𝐍𝐚𝐦𝐞 𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥 : ↬War Prisoner ⚔🩸 ✾ 𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 (𝐒) : ↬ Li Hua Yan Yu🎋 ✾ 𝐄𝐧𝐠𝐥𝐢𝐬𝐡 𝐓𝐫𝐚𝐧𝐬𝐥𝐚𝐭𝐨𝐫 : ↬Mnemeaa ↬Panisal ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ ✾ خلاصه : سو یی، ژنرال بزرگ کشور چی، به دست ارتش کشور دشمن اسیر می‌شه. این مرد قراره در مواجهه با سقوط کشورش و علاقه شاه کشور دشمن چه واکنشی نشون بده؟ ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━
Dark light [Drarry] by lizardmtm
Dark light [Drarry]
lizardmtm
  • Reads 108,914
  • Votes 14,954
  • Parts 50
دراکو: میخواستم روی ماه ببوسمت اما وقتی بوسیدمت تو خود ماه بودی هری!
my daddy by min_koala
my daddy
min_koala
  • Reads 290,165
  • Votes 33,703
  • Parts 31
با چشم های براق با پدر خوندش نگاه کرد و لبش رو گزید تا بدون لکنت حرفش رو بیان کنه × ددی یونگی نیشخندی کوچیکی زد و دستی به موهای جیمین کشید _ ددی ؟؟ به آبروی بالا رفته پرسید و لیسی به لبش زد _ این کلمه رو به همه نمی گن بچه جیمین لب هاش رو اویزون کرد و اخم کوچیکی رو بین ابروهاش نشوند × ولی م...من مییی خوام ببگم چون ... پاهاش رو به هم نزدیک کرد ، لب پایینش رو به دندون گرفت ، با دست ای کوچولوش چنگی به لبه ی هودی تو تنش زد و لا چشم های پاپی طوری به پدر خوندش نگاه کره کرد × توو. . ددیه منی کاپل ها کوکوی ، یونمین و نامجین ژانر لیتل ، اسمات ، ددی کینک،روزمره نویسنده مین کوالا و سولمیتم Kim_mahsa تموم شده
در بین تاریکی -In the Darkness -在黑暗 by BLNovelLand
در بین تاریکی -In the Darkness -在黑暗
BLNovelLand
  • Reads 12,169
  • Votes 2,684
  • Parts 62
لوسیفر یه پسر بنظر ضعیف که پسر نامشروعه چطور به قدرت میرسه چطور در راه عشق و قدرت سختی میکشه و چطور زندگیش پیش میره یه داستان هیجانی و عاشقانه ووشیا ژانر بی ال، ووشیا ، هیجانی،مدرن،تاریخی،تناسخ،تخیلی،اکشن *به پایان رسید* اگه خوشتون اومد منتظر نظراتتون هستم درتلگرام@luciferfairy
املت that day i found the strangest egg(روزی که عجیب ترین تخم رو پیدا کردم) by daliangdynasty
املت that day i found the strangest egg(روزی که عجیب ترین تخم رو پیدا کردم)
daliangdynasty
  • Reads 11,570
  • Votes 3,074
  • Parts 27
نویسنده : Janlou Mitsitsiyo مترجمان فارسی: Xichen و rabin و Clio ویراستار: rabin
I reborn in ‏wicked character by sv_ar_sv_av
I reborn in ‏wicked character
sv_ar_sv_av
  • Reads 293
  • Votes 53
  • Parts 1
❌ I reborn in ‏wicked character❌ ژانر: فانتزی⭕️یائویی⭕️اسمات⭕️ اکشن⭕️تاریخی⭕️فانتزی⭕️خشن زمانی که برای اولین بار شخصیت اصلی داستان رو دید، صدای زنگ مانندی توی گوشش پیچید و سپس صفحه ای جلویش ظاهر شد؛ 🔱به سیستم شانس آخر خوش امدید، اولویت های شما به صورت زیر است: -عشق حقیقی رو پیدا کن -یکی از شخصیت های اصلی داستان رو عاشق خودت کن اگر بتونید این کار رو انجام بدید دوباره تناسخ پیدا میکنید و گرنه می‌میرید مرسی از همکاریتون، بوس بوس،بای🔱 و این برای آدم خشک و سینگل به گوری مانند لانگ یو مثل یک کابوس بزرگ بود‼️
Silver Spirits [Hualian Modern - Heaven officials blessing]  by BLnovels_World
Silver Spirits [Hualian Modern - Heaven officials blessing]
BLnovels_World
  • Reads 2,129
  • Votes 238
  • Parts 18
•‧Title: SilverSpirits | ارواح نقره‌ای •‧ ‌Ganre: #FanFiction #Yaoi #Modern #Romace #Psychological #Comedy #Dram •‧ Status: 17 Chapter (VOL 1 Complated, VOL 2 OnGoing) •‧ Anothur & Edit: Taya, Niloo 📑•‧خلاصه: هونگ، پسر یتیمیه که بعد از یه حادثه مرموز که باعث نابود شدن خانوادش شد؛ به یه یتیم‌خونه عجیب و ترسناک برده شد. یتیم‌خونه‌ای که سراسرش پر از کابوس و شرارت بود. هونگ فقط 8 سالش بود... آیا میتونه اونجا دووم بیاره و خودش رو کنترل کنه؟ از طرفی شیه‌لیان، آخرین نسل از خاندان سلطنتی شیان‌له باستان و ولیعهد چین امروزی بود. پسری 17 ساله با قدرت‌های عجیبی که به تازگی داشتن خودشون رو نشون میدادن. اون فقط‌ میخواست پسرخالش و از یتیم‌خونه نجات بده؛ اما چی‌میشه اگه اون بین با یه بچه‌ی شیرین و عجیب غریب برخورد کنه؟! اونم بچه‌ای که اصلا بچه نیست :) ‼️" هشدار: اگه ناول اصلی و نخونده باشین حتما اسپویل میشید!! «دیگه چرا من و بازیچه‌ی خودت کردی تا ازم سوءاستفاده کنی؟! چرا انقدر ازم متنفری و میخوای عذابم بدی؟» با نفس نفس از درون وان حمام بلند شد و درحالی که پشت به او بود، با درد زمزمه کرد: «دیگه حتی نمیخوام نگاهمم بهت بیوفته! از هم نفس شدن با تو توی این عمارت که از جهنمم بدتره متنفرم!» ضعیف گفت و تن خونین اش را به حرکت در آورد تا از این مکان عذاب آور خارج شود؛ اما ناگهان به دلیل