bjyx . yizhan(1)
141 story
start again на SHIA_Eunoia
SHIA_Eunoia
  • WpView
    Прочтений 622
  • WpVote
    Голосов 129
  • WpPart
    Частей 1
OneShot ˓▾ 𝐅ICTION: StartAgain ˓▾ 𝐆ENRE: Fluff - Drama ˓▾ 𝐀UTHOR: ꜱʜɪᴀ ژان نگاه کوتاهی به پسرش که با چشم های گرد و کوچولوش بهش نگاه میکرد انداخت. لبخندی که پسرش بهش زد قلبش رو لرزوند. بدون اینکه جوابی به ییبو بده راه افتاد ولی شاید میشد یک شانس دوباره به هرسه تاشون بده.
lovely (ییجان)  на Taranom287
Taranom287
  • WpView
    Прочтений 490
  • WpVote
    Голосов 62
  • WpPart
    Частей 3
وانگ ییبو پسری که قربانی تصمیمات خودخاهانه ی مادرشه و به اجبار وارث شرکت خانوادگیشون شده بود شیائو ژان پسری که بخاطر خوشحالی و زمین ننداختن روی پدر مادرش بی خیال رشته ی مورد علاقه اش میشه سرنوشت این دو به کجا ختم میشه؟ ژانر : شرکتی، کمدی، مدرسه ای، ( شاید اسمات) کاپل های اصلی:ییجان( ییبو و جان) کاپل دوم: ویکوک( تهیونگ و جونگ کوک)
 I can't.... на parmin1624
parmin1624
  • WpView
    Прочтений 233
  • WpVote
    Голосов 38
  • WpPart
    Частей 1
oneshot کاپل : ییجان ژانر : سد....
ᎰᎥᎶᏞᎥᎾ ᎠᎥ ᏞᏌᏁᎪ ♕ ☪︎ на parmin1624
parmin1624
  • WpView
    Прочтений 198
  • WpVote
    Голосов 38
  • WpPart
    Частей 1
moon's son ( پسر ماه ) کاپل: ییجان تایپ: ییبو تاپ (bjyx) ژانر: تخیلی، اسمات، عاشقانه، درام تعداد پارت: نامشخص شروع آپ: فعلا نامشخص *توجه : موقعیت مکانی در داستان کشور ایتالیا می باشد!
No way.... на parmin1624
parmin1624
  • WpView
    Прочтений 238
  • WpVote
    Голосов 37
  • WpPart
    Частей 1
کاپل : ییجان تایپ : ییبو تاپ ( bjyx ) ژانر : عاشقانه، اسمات، انگست، اختلال چند شخصیتی،( بقیش فعلا نامعلوم ) تعداد پارت : نامشخص وضعیت آپ : یک پارت در هفته چی میشه اگه جان تو سن بیست و پنج سالگی، مجبور بشه مسئولیت بزرگ کردن یه بچه ی پانزده ساله رو به عهده بگیره؟! مرگ زنی که عنوان همسرشو یدک می کشیده یه طرف.... زندگی بهم ریختش یه طرف....و حالا یه بچه از اون بد تر.....چی میشه اگه با دیدن اون بچه تو یه موقعیت عجیب، متوجه غیر عادی بودنش بشه.....یه...یه قاتل روانی؟!.......خدای من این داستان احتمالا صحنه های دلخراش زیادی خواهد داشت....پس لطفا اگه تحمل ندارید نخونید....
مال من باش на ll_yizhan_ll
ll_yizhan_ll
  • WpView
    Прочтений 3,362
  • WpVote
    Голосов 619
  • WpPart
    Частей 6
#Be_Mine ❤️ #مال_من_باش وانشات_یا شایدم مینی فیک کلا هشتا پارته... ژانرش:عاشقانه_کمدی_انگست_روزمره_اسمات ییبو تاپ 💚 خلاصه :یونینگ دوست پسر سابق جان به دلایلی نامعلوم بعد از دوسال از او جدا میشود! جان در ابتدا از این جدایی ازرده و دلشکسته میشود تا زمانی که با دوست برادر کوچکش وانگ ییبو آشنا میشود... بقیشو برید بخونید ایش...
pharos 1 (one shot)  на mirror_77
mirror_77
  • WpView
    Прочтений 344
  • WpVote
    Голосов 90
  • WpPart
    Частей 1
جان منتظرمه... صدام می زنه... برام دست تکون می ده... بهم لبخند می زنه... می بینین؟! بهم می گه بپر پایین... بپر نترس... می گه خودم می گیرمت نترس... می خوام بپرم... بهش اعتماد دارم... به این رویای دریایی اعتماد دارم... به این فانوس دریایی اعتماد دارم... می پرم... می خوام بپرم... ناگفته های نگهبان فانوس دریایی.... قبل از این که قصد داشت خودشو از چنگال دنیا نجات بده... چون یکی از داخل دریا صداش می زد ❤️
Pharos 2 (one shot)  на mirror_77
mirror_77
  • WpView
    Прочтений 773
  • WpVote
    Голосов 168
  • WpPart
    Частей 2
می دونست تموم شده... می دونست دیگه شاید راهی برای درست کردن گذشته نداشته باشه... می دونست شاید... شاید دیگه جان مال خودش نباشه... اما بازم گفت... "دوستت دارم جان!!!"
Step father (Completed)  на mirror_77
mirror_77
  • WpView
    Прочтений 68,262
  • WpVote
    Голосов 14,528
  • WpPart
    Частей 73
با تو همه چی برام قشنگ تره... همه چی متفاوت تره... وقتی با توام دنیا رو جور دیگه ای میبینم... برام دیگه مهم نیست کجا باشم... چون بعد از اون اتفاقا تازه متوجه شدم عشق یعنی چی! عشق یعنی تو!!! پس تو هرجا بری...منم باهات میام! ای آن که آن چنان دوستت داشتم که عشق آتش گرفت! دوستت دارم❤️ داستان پسری که پدر خوانده اش خانواده، دوست و معشوقش شد.
Masquerade  на mirror_77
mirror_77
  • WpView
    Прочтений 1,521
  • WpVote
    Голосов 243
  • WpPart
    Частей 1
واقعا دردناک بود!!! دندوناش با خون گردن جان آغشته شدن. دندوناشو از گردن جان جدا کرد و شروع کرد رد خون رو با زبونش از روی گردن جان پاک کرد. جان که هنوز هم دهانش با دست ییبو بسته نگه داشته شده بود چشماشو بسته بود و اشک هاش گونشو از زیر ماسک خیس می کردن. بعد از این که چند بار زبونشو روی جای دندوناش کشید و مارکش رو روی گردن امگاش دید نگاه مغرورشو بهش دوخت و توی دلش به خودش آفرین گفت! __________ ژانر: امگاورس، عاشقانه، فلاف، اسمات نویسنده: 🪞 کاور، ادیتور و فتوشاپ: 🪞