fav .,
10 stories
HeartBeat Hospital | Vkook by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 760,768
  • WpVote
    Votes 77,157
  • WpPart
    Parts 48
"Completed" خلاصه: جئون جونگکوک رزیدنت جراح مغز و اعصاب،با وجود شلوغی بخش اورژانس بین اون همه مریض و همراهایی که به هیاهوی سالن دامن میزدن،مجذوب مرد نااشنایی میشه که با سردرگمی به دیوار سرد و بی روح بیمارستان تکیه داده و تو دنیای افکار خودش رها شده... چی میشه اگه جونگکوک با لجبازیاش این مرد رو اعصبانی کنه بدون اینکه بفهمه در آینده قراره دستیارش بشه و زندگیش به همین نگاه سرد گره بخوره ،دستیار جوان ترین جراح مغز اعصاب"کیم تهیونگ" + دکتر کیم،میشه خودت رو به ندونستن بزنی تا من بتونم تورو دوست داشته باشم؟! Heartbeat Hospital Wr: @LiLinuxe Main couple: Vkook Genre: Medical(پزشکی).Smut.Angst.Loving
𝑾𝒉𝒐 𝒘𝒂𝒔 𝒕𝒉𝒊𝒏𝒌𝒊𝒏𝒈✗ by Llaamouri
Llaamouri
  • WpView
    Reads 645,311
  • WpVote
    Votes 74,931
  • WpPart
    Parts 56
▪︎ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ▪︎ خلاصه: اون الان دیگه یک مجرد نبود. جونگ‌کوک نمی‌دونست که با انتخاب کردن کیم تهیونگ به عنوان همسر قراره از تمام رویاهای یک زندگی مشترک دل‌زده بشه. تهیونگ مردی نبود که درابتدا خودی نشون داده بود، درست لحظه‌ای که از کلیسا خارج شدن تغییرات شخصیتی همسرش شروع شد. پرخاشگری، بی‌علاقگی، آوردن هرزه‌های مختلف به خونه‌ی مشترکشون. هضم این موضوع برای جونگ‌کوک سخت بود، اینکه می‌دید چطور ازش سوءاستفاده شده قلبش رو به درد می‌آورد. جونگ‌کوک برای نجات زندگی‌ش باید خودش دست بکار می‌شد!
He Is My Boyfriend ❢ Vkook by Zargoli
Zargoli
  • WpView
    Reads 2,020,516
  • WpVote
    Votes 236,781
  • WpPart
    Parts 68
《اون دوست پسر منه》 +باورم نمیشه..تو.. _آره خودمم، دوست پسرت. #Vkook °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• +راستش من شما رو نمی‌شناسم؟! _بذار از اول شروع کنیم. یونگی هستم، مین یونگی. قراره از این به بعد هم اسممو زیاد بشنوی و هم زیاد صداش کنی. #Yoonmin °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• جونگکوک تو اوج مستی، کیم تهیونگ رئیس شرکتی که قراره به زودی توش مشغول به کار بشه و هنوز ندیدتش رو دوست پسرش معرفی می‌کنه و ازش آویزون میشه..در حالی که صبح بیدار میشه و بدون اینکه چیزی یادش باشه، آماده میشه تا به اون شرکت بره و قرارداد امضا کنه. کاپل اصلی : ویکوک کاپل فرعی : یونمین ژانر : رمنس/فلاف/زندگی روزمره وضعیت آپ: کامل شده
Desiree | Vkook | Completed by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 1,675,399
  • WpVote
    Votes 126,690
  • WpPart
    Parts 44
خلاصه: دهه ی نود میلادی. بوی قهوه ی تلخ و کلاه های کج فرانسوی. پوستر تئاتر های شکسپیر در همه جای شهر. و پسری که توی اتاق واحدش در ساختمان هبیتیت مارسی نشسته و به عاشق بودن فکر میکنه... عشق به شوهر خواهرش که نوزده سال از خودش بزرگتره... آیا تهیونگ هم میتونست دل به عشق برادر زنش بده؟ کسی که از مارسی تا سئول رو طی کرده بود تا قلب شکست خورده اش رو ترمیم کنه... .................. _ تو گنج منی...نقطه ی ضعف منی...بهونه ی من...دلیل جنونم...دلیل خشمم...خوب خودت و ببین...تو اگه مال من باشی کارت زاره...دیوونت میکنم، چشم هرکسی که نگاهت کنه رو از کاسه در میارم، دست هرکسی که بخواد بهت بخوره رو قلم میکنم، نفس هرکسی که به پوستت بخوره رو میبرم... اینارو میگم چون خودم و میشناسم، چون تو نیمه ی پنهان منی...چون تو رو سخت به دست میارم ولی اگه به دست بیارم...دیگه راه برگشتی نداری...از یه جا به بعد مال منی...و هرکسی که بخواد تورو از من بگیره باید اول از کلتم اجازه بگیره... Desiree Wr: quake Main couple: Vkook Genre: Dram, Angst, Romance, Smut
Red Lights | Vkook | Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 492,628
  • WpVote
    Votes 51,203
  • WpPart
    Parts 61
_ اگه یه بار دیگه وقتی می‌خوام دهنتو به فاک بدم، خودتو عقب بکشی، بهت رحم نمی‌کنم. فهمیدی توله سگ؟ پسر کوچیک‌تر با لب‌هایی که از ترس می‌لرزیدن دست‌هاش رو روی زمین مشت کرد و جواب داد: _چشم... _ چشم، چی؟ _ چشم ارباب. -------- جئون جونگکوک پسر بیست و سه ساله ای که برای تغییر زندگی روزمره و کسل کننده‌ش، پا به رابطه ای عجیب با مهندسی سی ساله میذاره... پیج نویسنده: @sylvie_fic Couple: Vkook, Minsung Genre: Dram, Bdsm, Romance, Comedy, Smut 🔞🔥 Writer: Sylvie and Amara Editor: Amara
Pretty Please... Pet Me! | Vkook by ItsRainyNight
ItsRainyNight
  • WpView
    Reads 34,142
  • WpVote
    Votes 4,154
  • WpPart
    Parts 10
〴︎Summary ৲︎ چندنفر توی دنیا می‌تونستن بگن که به رویاهاشون دست یافته بودن و با کار کردن توی شاخه‌ای که بهش عشق می‌ورزیدن، مخارج زندگیشون رو تامین می‌کردن؟ ‎کیم تهیونگ یکی از این اشخاص محدود بود؛ پسری که برای رسیدن به آرزو‌هاش، حاضر به ترک خونه‌ی خودش شده بود و زیر آسمون کشوری نفس می‌کشید، که تنها رابطه‌اش با اون، خونِ پدریِ توی رگ‌هاش بود؛ البته که اون هیچ شکایتی نداشت، اون هم نه وقتی سه سال بود که به عنوان استایلیست یکی از موفق‌ترین بِرند‌های دنیای مُد شناخته می‌شد. ‎هیچ مشکلی توی زندگی اون وجود نداشت و همه‌چیز بر وفق مرادش می‌گذشت؛ فقط اگه رئیسش بی‌کفایت‌ترین، بی‌مسئولیت‌ترین و البته... زیبا‌‌ترین آدمی که تهیونگ تا به‌حال دیده نبود 〴︎Writer: Soodeh 〴︎Couple: Vkook 〴︎Genres: SliceOfLife, Fluff, Romance, PetPlay, LightBDSM, Smut
Nepenthe | Vkook Namjin by _SaeVa_
_SaeVa_
  • WpView
    Reads 878,791
  • WpVote
    Votes 109,822
  • WpPart
    Parts 52
[completed] خلاصه: این ازدواج اجباری برای جونگ کوک، اونم توی کشور هموفوبیکی مثل کره سم بود. نمیدونست چطوری از اون موقعیت فرار کنه. نمیدونست چطور شجاعتش رو جمع کنه و مخالفت کنه. فقط میدونست که هرچقدر بیشتر مقاومت کنه، بیشتر توی این منجلاب فرو میره... ژانر : ازدواج اجباری - عاشقانه - انگست - هپی اند کاپل : ویکوک (تهکوک) - نامجین - یونمین شروع : 1400.1.1 پایان : 1400.4.30 ✨Best rankings✨ #1 Vkook #1 BTS #1 Farsi #1 jungkook #2 فارسی #1 تهیونگ
Van Gogh was his god! • [Completed] by amaraaa_7
amaraaa_7
  • WpView
    Reads 94,172
  • WpVote
    Votes 15,601
  • WpPart
    Parts 45
•Name: Van Gogh was his god! •Couple: Vkook •Sub couple: Hopemin •Writer: Amara •Genre: Romance, Angst, smut •Channel: @papacita01 ~•Teaser: _چرا هیچ وقت از ته دلت نمیخندی؟ از اون لبخند‌هایی که به چشمات میرسن و برق خوشحالی رو توشون روشن میکنن! سرش رو تکون داد و از پنجره به زمستونی که سفره‌ی سفیدی و غم‌هاش رو روی سر شهر پهن کرده بود، خیره شد: _من تفاله‌های باقی مونده از تنهایی‌های یک نقاش دیوانه‌م... حاصل مرگ بی‌رحمانه‌ش توی تنهایی... چطور میتونم بخندم یا اشک بریزم وقتی فراموش کردم که چطوری باید زندگی کنم؟ من همه چیز رو فراموش کردم، دوست داشتن رو، فکر کردن، نقاشی کردن و حتی فریاد زدن... خیلی وقته مردم... مرده‌ها که لبخند نمیزنن!
Plumeria | Vkook, Hopemin [Completed]  by sequoia_07
sequoia_07
  • WpView
    Reads 250,085
  • WpVote
    Votes 37,529
  • WpPart
    Parts 46
پلومریا یا فرانگی پانی نام درختچه یا درخت کوچک گلدار همیشه سبز است، زمان شکوفایی این گل طولانی بوده و پر عطر است، از اسانس آن برای تولید عطر و موادی طبی با خواصی آرامش بخش و تسکین‌دهنده استفاده می‌شود. جئون جونگ کوک بعد از مدت ها تلاش موفق میشه نمایشگاه نقاشیش رو راه بندازه که با استقبال خوبی هم مواجه میشه. بعد از پایان نمایشگاه، زمانی که به خونش برمیگرده یه شماره تلفن تو کیفش پیدا میکنه! چی میشه اگر جونگ کوک تصمیم بگیره به اون شماره پیام بده؟ Name: Plumeria 🌼 Couple: Vkook, Hopemin Writer: Sequoia & Sylvie Genre: Romance, Comedy, Smut Editor: Sequoia Telegram Chanel: @Papacita01
Along the Seine River | Vkook | Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 372,097
  • WpVote
    Votes 52,496
  • WpPart
    Parts 45
┊Summary: توی این بوک داستان عاشقانه یه زوج فرانسوی از دل پاریس رو میخونیم. تهیونگ و جونگکوکی که هفت ساله ازدواج کردن و دوتا دختر دوقلو دارن، اما بعد از هفت سال اختلاف ها و مشکلاتی بینشون شکل گرفته که باعث شده جونگکوک تصمیم به جدایی از همسرش بگیره...اما چه آینده ای انتظار این زوج رو میکشه؟ ┊Teaser: _ یقه‌ت زیادی بازه! _چی! زبانش را در لپش چرخاند و نگاهش را از پاها تا چشمانم بالا کشید: _ یقه‌ت عزیزم...زیادی بازه! _ جدا تهیونگ؟ حالا که میبینی دیگه عصبی نیستم شروع میکنی به گیر دادن؟ او نیز اخمی کرد و با بردن دستهایش به جیب شلوار سفید رنگش، با لحنی جدی تر گفت: _ میدونی که دوست ندارم توی یه فضای خیلی عمومی و شلوغ مردم نگات کنن. متعجب خندیدم و سرم را به تاسف تکان دادم، لبم را به دندان گرفتم و در حالی که دکمه‌های پیراهنم را میبستم پاسخ دادم: _ تلافیشو سرت در میارم آقای کیم. _ تلاشتو میکنی آقای کیم. پیج نویسنده: @sylvie_fic Couple: Vkook Sub Couple: Seongsang (Ateez), Hopemin Genre: dram, Romance, Smut, angst Writer: Sylvie Telegram: @Papacita_01