Complete
5 kuwento
Golden |°•Ziam Mayne•°| ni ToMmoMayne
Golden |°•Ziam Mayne•°|
ToMmoMayne
  • MGA BUMASA 47,635
  • Mga Boto 9,102
  • Mga Parte 24
اشتراک بین آدم‌ها میتونه ناچیز باشه...یا عجیب یا بی‌ربط یا مرموز اشتراک اون‌ها ایستگاه اتوبوس و آفتاب سر صبح بود...
Diplomat ~ by : Atusa20 ni atusa20
Diplomat ~ by : Atusa20
atusa20
  • MGA BUMASA 196,012
  • Mga Boto 33,389
  • Mga Parte 63
-من نخست وزیرم لیام...این مسخره بازیو تمومش کن +تو نخست وزیری منم همسر نخست وزیرم...این بحثم همینجا تمومه a story by : Atusa20 No. 1 in fanfiction 😎
FOG1 {ziam} -COMPLETED- ni justlilian
FOG1 {ziam} -COMPLETED-
justlilian
  • MGA BUMASA 157,859
  • Mga Boto 22,436
  • Mga Parte 64
-بپرسم؟ اولین جمله و اولین سوالی که اون ازم پرسید... اون یعنی زین مالیک... کسی که منو سرحد مرگ میترسوند... وکسی که تاسرحد مرگ منو روز به روز دیوونه ی خودش میکرد... و کسی که به عجیب ترین شکل ممکن مهربون بود... کسی که من درواقع همین 24 سال سنی هم که دارم با نگاه کردن به صورت طلاییش جوان میشم... اون درست مثل یک آب بهشتیه... اما سوال اینجاست... این یک گناهه که من عاشق یک آدم روانی قاتل بشم؟یا گناه نیست؟... و این ترس از خدا{FearOfGod} داره هممونو میکشه.
Fire And Stone(Z.M) ni youcancallmemrless
Fire And Stone(Z.M)
youcancallmemrless
  • MGA BUMASA 170,249
  • Mga Boto 26,671
  • Mga Parte 69
اون حتي جرعت نداشت به اون مرد نگاه كنه