ʍɾ ɑɾɾօցɑղԵ ( Translation ver )
اون دختر به خاطر یه اسم از رفتن به مدرسه وحشت داره ! _ترجمه ی رمان دو جلدی ٫٫ آقای مغرور ٫٫ با مجموعا بیست و سه میلیون بازدید رو از دست ندید _
اون دختر به خاطر یه اسم از رفتن به مدرسه وحشت داره ! _ترجمه ی رمان دو جلدی ٫٫ آقای مغرور ٫٫ با مجموعا بیست و سه میلیون بازدید رو از دست ندید _
پراگما یه سوپرمدل خیلی معروفه که تصمیم میگیره برای تولید و جابه جایی مواد با مین یونگی همکاری کنه. اون دلش میخواد برای یه بارم که شده بزرگترین ریسک زندگیش رو انجام بده و قدم تو راهی بذاره که هیچ ربطی به زندگیش نداره... از طرفی بکهیون یه دانشجوی پزشکی اخراجیه که نبوغ و هوشش رو تو راه کثیفی به کار گرفته و برای چندین سال...
ا/ت دختری که گول رفیقش رو میخوره و *مثلا* برای کار گیرآوردن باهاش به خارج از شهر میره؛ ولی رفیقش برای اینکه خودشیرینی خودش رو پیش مسئول فاحشه خونه بکنه، میبرتش اونجا تا به یک فاحشه تبدیل بشه. ولی چی میشه اگه قبل از اولین رابطه زوریش پسری پیدا بشه که سرش قمار کنه تا نجاتش بده؟! دقت کنید، این فیک یه امجین بلنده یعنی شم...
سیاهی، تاریکی، شب،خون... داستان از جایی شروع شد که مادربزرگم فهمید من چیم، ولی اون نمیخواست قبول کنه، اون از این وضع ناراضی بود؛ پس منو کشت. اما من... موجودی بودم که نمیمردم فقط احساساتم رو کشتم چشم های واقعی ، فهمیدن، دروغ های واقعی خون، مرگ، خون، مرگ، خون، مرگ این چرخه تا اخر عمر همراهم بود داستانم را در روز بخوا...
همه چیز عادی بود ولی مشکل اینه که بود تا وقتی که یکی اشتباه نمیکرد... کاش میشد زمانو به عقب برگردوند نه برای اینکه جلوی بعضی چیزارو گرفت برای اینکه دوباره بعضی چیزارو حس کرد -مهم نیست اگه چیزی به یاد نیاره یا حتی عشقش به من خاموش بشه همین که هنوز قلبش میزنه و نفس میکشه برام کافیه... ژانر= تخیلی، رمنس، انگست، اکشن شخص...