Vybrat vše
  • For your eyes only | z.s |
    937 205 6

    اون میخواست شلیک کنه ولی نتونست ... . . . . . . Zarry story . Start:14 July 2021 . Tarane

  • when our eyes met[Zarry]
    21.8K 3.3K 29

    نور من اولین باری که گرمای خورشید چشمات قلبمو گرم کرد رو هرگز فراموش نمی‌کنم... تمام اون لحظه رو با جزئیات به خاطر دارم.. تنها لحظه‌ی عمرم که میخواستم تا ابدیت طول بکشه کلی راز توی چشمات هست مثل یک کتاب مرموز که دوست دارم با صدای تو برام خونده بشه کتاب مورد علاقه‌ام... تو شدی بزرگترین شهامت زندگی من. عشق ساده‌ای که...

  • DO YOU HATE ME? [Zarry & Lilo]
    29.6K 4.1K 34

    داستان ما شروع شده نمیدونیم قراره چی پیش بیاد نمیدونیم تهش چی میشه شاید تو شخصیت دوست داشتنی برای نویسنده ی داستان من نباشیو زود پاکت کنه، یا برعکس... من فقط از یه چیز مطمئنم این رابطه، نه به خواست من شروع شد نه به خواست تو... اما قراره به خواست منو تو تموم نشدنی باشه... Zarry💛💚 Lilo💙❤

  • ARE YOU HUMAN TOO?[Z.S]
    1.5K 219 6

    واسه من مهم نیست شما چی صداش میزنید! شیء؟! اسباب بازی؟! آشغال؟! من عاشقشم... حالا اگر میتونین واسه نابودیش تلاش کنین اما اگر چیزیش بشه شما قاتلین چون منم با اون کشتین...

  • •THE LOST WORLD•
    7.2K 1.3K 23

    هرچیزی در این جهان امکان گم‌شدن دارد، حتی خودش! جهان‌گمشده با جنگ، مرگ، خون، نفرت و کینه توام است. جهانی که در آن خبری از صلح نیست! اما، پیش‌بینی تمام جهان‌گمشده را دگرگون می‌کند. کسی پا به این جهان می‌گذارد که تمام قوانین را نقض می‌کند، یک استثناء. کسی که به ارمغان آورنده‌ی صلح است. وارث جهان‌گمشده. حال، همه با پا خا...

  • Lotus
    3.8K 750 12

    گل نیلوفر نماد مذهب است؛ میپرستمت! نماد زیبایی و پاکی است؛ زیباروی معصوم من. نماد عشق است؛ نماد آن بوسه‌ای که روی لب‌هایم کاشتی...

  • 𝕲𝖔𝖑𝖉𝖊𝖓 𝕮𝖆𝖗𝖉𝖎𝖌𝖆𝖓 ᶻ.ˢ
    53.2K 8.5K 30

    عزیزم منو تو متعلق به ستاره‌هاییم،چون ستاره‌ها تا ابد کنار هم زنده می‌مونن و من میخواهم تمام بی‌نهایت‌هامو صرف تو کنم‌. a rainy journey from the autumn.. 𝐆𝐎𝐋𝐃𝐄𝐍 𝐂𝐀𝐑𝐃𝐈𝐆𝐀𝐍 25 April 2021

    Dokončené  
  • •SOUR DIESEL•
    11K 2.3K 42

    و دوباره همون چشم‌ها، چشم‌هایی که مثل سور‌دیزل بودند. همونقدر اعتیادآور، خطرناک و نفرین شده. " عزیزم! تماشا کن، ببین چجوری دنیات رو از چیزی که هست تاریک‌تر می‌کنم. با چشم دلت نگاه کن، چون من اون سوردیزل‌های زیبا‌ رو از حدقه درآوردم. ببین، ببین چقدر زیبا روی دستم میرقصن! چرا تحسینم نمی‌کنی؟ اون لب‌های سرخت رو باز کن و...