Kookmin
4 stories
𝑱𝒊𝒎𝒊𝒏 by koomini13
koomini13
  • WpView
    Reads 150,084
  • WpVote
    Votes 19,230
  • WpPart
    Parts 46
Completed♥️🗝 بخشی از فیک: "بس کن بس کن چرا فکر میکنی سختی که تو تحمل کردی و من تحمل نکردم چرا همچین فکر مسخره ای میکنی؟ به همون اندازه ای که تو سختی کشیدی منم کشیدم ، من و ببین ! تو باعث شدی من اینجوری بشم..اینی که میبینی جلوته هیولایی که خودت از من درست کردی ..... ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• "بازی با کلمات چیزی رو تغیییر نمیده ، قلب شکستم رو فقط با اثبات کردن دوست داشتنت میتونی ترمیم کنی" _______________________ "بیا خوده حرومزادش اومد .... "ب.کشم" جیمین به سختی گفت لبخند لرزونی زد با نفرت به چشمای اون مرد نگاه کرد هر لحظه کمبود اکسیژن بیشتر به بدنش فشار میاورد احساس خفگی بهش دست میداد پارک با دیدن پررویی جیمین بیشتر حرصش گرفت حلقه دستاش رو دور گردن پسرک تنگ تر کرد و محکمتر اون رو به سمت زمین فشرد
Forced love|KOOKMIN by koomini13
koomini13
  • WpView
    Reads 135,230
  • WpVote
    Votes 12,815
  • WpPart
    Parts 37
Completed♠️⚡️ جیمین پسری 18 ساله که در تلاشه برادر کوچیکترش جیهوپ پسری مثل خودش نشه که پدرش ازش ناامید بشه ولی همچی از زمانی که پاشو به سئول محل تولدش میزاره بهم میریزه.. جونگکوک پسر خودخواه و پولدار که با سن 18 شرکت و همراه دوستاش(تهیونگ و چانیول) اداره میکنه و همزمان مدرسه میره با دیدن پارک جیمین تو مدرسه نقشه هاش و عملی میکنه نقشه هایی که دوسال برنامه ریزیشون کرده بود تا دوباره پارک جیمین رو ملاقات کنه چی باعث بهم ریختن برنامه هاش میشه!!؟ •─────⋆─────•
Unwanted love  by jikooklover_iran
jikooklover_iran
  • WpView
    Reads 237,119
  • WpVote
    Votes 30,975
  • WpPart
    Parts 37
جیمین یه دکتر موفق کاملا استریته (خودش اینجوری میگه) و از گی ها بدش میاد و عاشق دوست دخترشه! کوکی برادر جدید جیمین! یه خواننده گی موفق و خیلی تخس که میاد میشه بلای جون جیمین و تمام برنامه هاش رو بهم میریزه :) (این فیک دیگه توی تو پیج اینستا آپ نمیشه و فقط اینجا میزارمش) جیکوک💜
Broken Dollies *jikook,kookmin* translation by sqjmarmy
sqjmarmy
  • WpView
    Reads 19,964
  • WpVote
    Votes 2,859
  • WpPart
    Parts 11
جیمین یه دانش آموز معمولی و پاکه: بی گناه، جوری درس میخونه انگار به زندگیش وابستس، زندگی اجتماعی نداره،خانواده متعصب و بسیار مذهبی داره. اون به فرد فراموش شده توی جهانه. جونگکوک پسر مشهور مورد علاقه شماعه: خودبین،مشهور،جذاب و اون هرکار شهوت انگیزی که شما تصور کنید رو توی زندگیش انجام داده. هردو پسر توی دنیای خودشون گیر کردن، هردوی اون ها وابسته به کشتن خودشونن چون فکر میکنن که این همه سال وقتشون هدر رفته. اما تا جایی که یک شب جونگکوک جیمین رو وقتی پیدا میکنه که قصد انداختن خودش به پایین پل رو داشته. توجه! •خودکشی و افکار افسرده •اسمات •خودزنی •خشونت •رابطه خانوادگی نه چندان خوب