Reading it is over
100 stories
shout my silence[[complete]] by lilyblue92
lilyblue92
  • WpView
    Reads 36,562
  • WpVote
    Votes 9,626
  • WpPart
    Parts 22
"بکهیونا، من قراره خیلی اذیتت کنم، نه اینکه دلم بخواد نه ، ولی بعضی وقتا حالم خوب نیست. وقتی تنها میشم، وقتی همه جا تاریک میشه، وقتی کسی حرف نمیزنه، آوازی زمزمه نمیشه، اهنگی نواخته نمیشه، وقتی میخوابم و کنارم سینه ای از دم و بازدم پایین بالا نمیشه، من حالم بد میشه. پس اگه روزایی دیدی که حالم بده و دیوونه شدم ، مثل بابام نزن تو گوشم بک، فقط بغلم کن، بگو هستی، برام آواز بخون، گفته بودم صدات خیلی قشنگه؟ نه نگفته بودم ولی الان میگم صدات خیلی قشنگه. بکهیون برام بخون، تو گوشم بخون ، من حالم بد میشه ولی تو عصبانی نشو ، میشه بذاری پیش تو خودم باشم؟ میشه بکهیونا؟" Writer: lilyblue Ganer: romance.smutt.engst Chanbaek.baekyeol
Paralian by ajivid
ajivid
  • WpView
    Reads 1,650
  • WpVote
    Votes 351
  • WpPart
    Parts 7
Paralian: The one who lives by the sea; ancient Greek, noun. Completed Chanbaek Au Genre: slice of life, illness, angst, romance Sad end death warning⚠️ بکهیون یه پسر مریضه، خیلی مریض. اون توی ناامیدی مطلق کسی رو می‌بینه که فکر می‌کنه می‌تونه امیدش باشه. ولی بکهیون تشنه‌ست و اون پسر دریا. نویسنده: Ajivid پ. ن: این داستان فضای غمگین داره و مناسب روحیات حساس نیست. همونطور که نوشته شده هم توش مرگ وجود داره. پس اگه سن کمی دارین یا اذیت میشین با این موضوع‌ها لطفاً نخونینش. شروع و پایان: 2023.06.29
[𝕄𝕪 𝔽𝕠𝕦𝕣𝕥𝕙 ℙ𝕣𝕚𝕠𝕣𝕚𝕥𝕪] by I_am_youko
I_am_youko
  • WpView
    Reads 10,887
  • WpVote
    Votes 2,099
  • WpPart
    Parts 10
تمام شده✓ کاپل: چانبک خلاصه‌ی داستان: بکهیون، مربی مهد کودکی که زندگی آروم ولی تنهایی داره. چی میشه اگه بخواد این تنهایی رو با یه پسر بلند قد پر کنه؟! ژانر: فلاف، روزمره، عاشقانه محدودیت سنی: 🔞
Winged Rabbit / خرگوش بالدار🐰✨ (Completed) by PnyFanfic
PnyFanfic
  • WpView
    Reads 189,572
  • WpVote
    Votes 48,331
  • WpPart
    Parts 87
خرگوش بالدار🐰✨ 📌چانیول همیشه یه ادم معمولی بود...اما درست یک هفته قبل از تولد بیست سالگیش کمردرد وحشتناکی گرفت...و معمولی بودنش فقط تا روز تولدش ادامه داشت و بعد...اون بال داشت! رمنس💕فانتزی🧚🏻‍♂فلاف😻امپرگ👼🏻 چانبک🔥سولی🦄شیوچن😈
ஜ۩۞۩ஜ2بلک هو�رس ஜ۩۞۩ஜ by Zizi7787
Zizi7787
  • WpView
    Reads 9,441
  • WpVote
    Votes 1,889
  • WpPart
    Parts 15
((فصل دوم:کامل شد)) ⛓بیون بکهیون رزیدنت نابغه ی جراحی که تمام وقتش توی بیمارستان و اتاق عمل میگزرونه ،به خاطر فضولیش سر از جایی در میاره که نباید اونجا باشه،پارک چانیول رییس یکی از بزرگ ترین باندهای مافیایی کره است که یک دکتر جراح اشتباهی سر از باندش در میاره و چیزهایی که نباید میفهمه‼️ ~ -تقاص انتقامتو،عشقت پس داد پارک چانیول،تو منو انداختی توی آتیش انتقامت،بدون اینکه فکر کنی چه بلایی سرم میاد اسلحه رو به دستم دادی،اون روز من مردم،بیون بکهیون رو اون روز تو کشتی.! کاپل:چانبک،کایسو،کریسهو ژانر:ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ,sᴍᴜᴛ,ᴀᴄᴛɪᴏɴ ᴍʏsᴛᴇʀʏ نویسنده:Zizi
ஜ۩۞۩ஜبلک هورس ஜ۩۞۩ஜ by Zizi7787
Zizi7787
  • WpView
    Reads 13,379
  • WpVote
    Votes 2,652
  • WpPart
    Parts 18
ژانر : اکشن ، اسمات ، کاپل: چانبک ، کریسهو ، کایسو ،هونهانی. هر دو زیر باراش شدید باران نفس نفس میزدن،چانیول اسلحه اش را به سمت بکهیون گرفته بود،تصمیم داشت امشب یک چیزی از بک بگیره یا زندگیشو، یا روح پاکشو. _ ازت متنفرم بیون بکهیون. _ اما من حتی دلیلش نمیدونم. _ تنفر دلیل نمیخاد، بهت ده ثانیه وقت میدم، تصمیم بگیر، امشب یک دوراهی داری یا باید جونت به من تسلیم کنی، یا باید جزوی از افراد باند من بشی. بکهیون از این حرف چانیول و از تنفر نگاهش به خودش لرزید، قطره اشکی که از چشمش افتاد لابه لای باراش بارون گم شد اما از نگاه تیز چان دور نموند. _ نمی تونم. بکهیون عاجزانه اینو گفته بود اما این دقیقا چیزی بود که چانیول میخواست،عجز،ناتوانی و غم نگاه بکهیون.اسلحه رو به سمت قلب بکهیون نشونه گرفت. _ ده ثانیه ات شروع شد دکتر، زیاد وقت نداری.
Coffee mate ☕ by ajivid
ajivid
  • WpView
    Reads 432
  • WpVote
    Votes 119
  • WpPart
    Parts 1
Chanbaek Au Genre: slice of life, romance One shot / happy end داستانِ یه حسابدار و یه باریستای عجیب! By: Ajivid For: @ex_vitia
𝑯𝒂𝒑𝒑𝒊𝒏𝒆𝒔𝒔 𝑷𝒓𝒐𝒋𝒆𝒄𝒕 | 𝒄𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅✔️ by daydreamrosy
daydreamrosy
  • WpView
    Reads 69,142
  • WpVote
    Votes 15,747
  • WpPart
    Parts 28
🎈ژانر:فلاف ، زندگی روزمره ، رومنس 🎈نویسنده: رز🌹 🎈خلاصه:پارک چانیول بعد از مرگ خواهر دوست داشتنی اش ، پارک یورا، و مادرش دچار یک افسردگی شدید میشه. اون دیگه چال های بامزه اش رو نشون کسی نمیده، دیگه شیطنت نمی کنه ، کسی دیگه صدای قهقهه های از ته دلش رو نمی شنوه. بیون بکهیون ،دانشجوی معماری داخلی، کسی که به عقیده ی خودش به دنیا اومده تا همه رو شاد نگه داره و آتیش ببارونه، با پارک چانیول آشنا میشه. ✨🎈🎉✨🎈🎉✨🎈🎉✨🎈🎉 _هی. +چته باز؟ _بیا. برای توعه. +برای من؟...یه دوربین؟؟؟ _آره. دوستش داری؟ +چرا برام دوربین گرفتی؟ _چون از امروز به بعد پروژه ی شادی بیون بکهیون آغاز میشه! ✨🎈🎉✨🎈🎉✨🎈🎉✨🎈🎉 امیدوارم بتونم با این رمان لحظات هرچند کوتاه اما خوشحال کننده ای رو بهتون هدیه بدم⁦☺️⁩
Deadly Desire  by eliz_story
eliz_story
  • WpView
    Reads 58,309
  • WpVote
    Votes 10,825
  • WpPart
    Parts 53
? میــل مخــرب ? کاپـــل⇽ چانبک، هونهان، کایسو، کریسهو ژانــــر⇽ اسمات، عاشقانه، درام وضعیت⇽ تمام شده ⚠️ شماره اپیزود ها با فایل های تلگرام یکی نیست . ? خلاصه: بیون بکهیون، تک پسر منزویِ رئیس جمهور دراصل یه همجنسگرا و نقاش ناشناس منحرفه که طرح بدن لخت مردها رو روی دیوار خیابون های سئول میکشه. اون خیال میکنه برای چنین کاری نیاز به اجازه کسی نداره، اما یه روز وقتی مشغول رنگ زدن پس زمینه‌ی یه دیواره پارک چانیول جلوش ظاهر میشه و با عصبانیت سرش داد میکشه: 《 وات د فاک! داری چه غلطی با دیوار سوپر مارکت من میکنی؟! 》 گرچه چانیول نمیدونه با هنرمند محبوبش ملاقات کرده، اما وقتی بهش پیشنهاد میشه جزو بادیگاردهای پسر آقای بیون شه درخواست منشیِ بکهیون رو رد نمیکنه! ? بـرش: - بهم یه امضا میدی؟ بکهیون خودش روی کانتر نشوند تا یقه ی چان رو بگیره. + امضا چه کوفتیه؟ میتونم زیرت برات جون بدم لعنتی! - من استریتم عزیزم..‌‌. سعی نکن اغوام کنی چون ممکنه خندم به جایی برسه که حالم ازت بهم بخوره!