G7
8 stories
RED WOLF 3 (The Story Only I Didn't Know) by taenes_
taenes_
  • WpView
    Reads 85,445
  • WpVote
    Votes 10,965
  • WpPart
    Parts 51
تو یه رویا بودی بعد واقعیت و حالا فقط یه خاطره ای... -فصل ٣ ردوولف📔 "داستانی که فقط من نمی دونستم"
+21 more
🔪Ominous🔪 by johnny_wife
johnny_wife
  • WpView
    Reads 3,095
  • WpVote
    Votes 524
  • WpPart
    Parts 8
جکسون به یه شهر جدید رفت تا بتونه مستقل از خانواده اش زندگی کنه اما روبرو شدن با همسایه ی جدیدش، مارک توان همه چیز رو به هم ریخت. جکسون عاشق اون پسر با موهای بلوند و صورت سرد شده بود. پسری که همه به جکسون هشدار میدادن ازش فاصله بگیره؛ اون عاشق فرشته ی مرگش شده بود...
the actor  by pineappleme00
pineappleme00
  • WpView
    Reads 19,205
  • WpVote
    Votes 3,618
  • WpPart
    Parts 50
کاپل اصلی : یوگبم کاپل فرعی : جینسون ژانر: رمنس.درام.اسمات 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 _داری چه غلطی میکنی؟ _بهت که گفتم میخوام بهت نشون بدم خیلی هم خوب میبوسم _تو همین الانشم مردی کیم یوگیوم خندیدم _وقتی برگشتی اون تو سعی کن مثل یه کارگردان حرفه ایی رفتار کنی نه مثل یه دوست پسر حسود 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رد نگاهشو گرفتم رسیدم به نویسنده پارک اووااااه نیشخندی زدم و چونه مو روی شونش گذاشتم _خوشگله نه؟ _امممممممم _ولی باید بریم دستشو گرفتم و کشیدمش _یاااااا کیم یوگیوم ولم کن _هیونگ پسر مردمو خوردی باید بریم لباش کش اومدن _ازش خوشم اومد
💢I Married the Devil!💢 by johnny_wife
johnny_wife
  • WpView
    Reads 33,812
  • WpVote
    Votes 4,466
  • WpPart
    Parts 22
این اتفاق زمانی که ما هنوز خیلی جوان بودیم افتاد؛ تو سن 18 سالگی ازدواج کردیم. خانوادم کاملا مخالف این کار بودن و هیچوقت هم باهامون موافقت نکردن؛ اونها هیچوقت جکسون رو قبول نکردن، اگه بخوام صادق باشم همیشه میگفتن یه چیزی درباره اون درست نیست. مادرم انگار که ازش می‌ترسید، در واقع بشدت ازش وحشت داشت و پدرم به خاطر تمایل جنسیمون قبولمون نمیکرد، چون هر دو مرد بودیم ولی اون زمان من اونقدر تو عشق جک غرق بودم که اصلا به حرفهاشون اهمیتی نمیدادم ولی حالا می‌فهمیدم که باید به حرفشون گوش میدادم...!
Don't Fear From Darkness by Shiny5o5Krystal
Shiny5o5Krystal
  • WpView
    Reads 175
  • WpVote
    Votes 21
  • WpPart
    Parts 4
"از تاریکی نترس" نجواها اعصابمو خورد میکردن ... تنفسم داشت تندتر میشد و بالا رفتن ضربان قلبمو به وضوح حس میکردم ؛ عصبانیت خونمو به جوش آورده بود و یکمی هم میترسیدم "از تاریکی نترس" فریاد کشیدم : _از ذهن من برین بیرون ! وقتی با صدای خورد و خاکشیر شدن وسایل اطرافم چشمامو وا کردم فهمیدم ک صداها دیگه توی ذهن من نیستن و اونا واقعا اینجان ... چون جیغ وحشتناکی ک داهیون کشید گواه بر این بود ک اونم پیکره های سیاه و کج و معوج و چشمای زرد و درخشانشون توی سایه ها رو میبینه ..... "از تاریکی نترس"
beautiful mistake s1 by pineappleme00
pineappleme00
  • WpView
    Reads 9,064
  • WpVote
    Votes 1,227
  • WpPart
    Parts 12
همه چیز از یه بازی بچگانه شروع شد ..... ############# _دلت میخواد دوباره طعم لبامو بچشی؟ _توچی؟دلت میخواد طعم کتک های منو بچشی؟ ############# _چرا گفتی دوستیم؟ _نیستیم؟ _اینکه من همیشه دارم از دستت فرار میکنم دوستیه؟ _اره اینم یجور دوستیه دیگه
beautiful mistake s2 by pineappleme00
pineappleme00
  • WpView
    Reads 15,629
  • WpVote
    Votes 2,054
  • WpPart
    Parts 24
👬کاپل: یوگبم 🌸ژانر: رمنس.فلاف.درام.اسمات ################# از حموم بیرون اومدم هم اتاقیم برگشته بود پشت به من داشت وسایلش رو توی کمد میذاشت امیدوارم پسر خوبی باشه و با هم کنار بیایم لبخند زدم _سلام من بم بم بیا هم اتاقی های خوبی برای هم باشیم ################# _اممم با کسی هم دوست شدی؟ نه مگه میتونم بجز تو به کسی فکر کنم _چی؟ اره دوست شدم _امممم الان چی؟ _خب امممم میدونی اون زیاد استایل من نبود باهاش بهم زدم _مگه استایلت چجوریه؟ ################# دلم میخواست همین الان بزنم زیر گریه ولی خودمو کنترل کردم _من ازش گذشتم....من ازش گذشتم.... چند بار پشت سر هم زمزمه کردم و بعد نفس عمیقی کشیدم گوشیمو از جیبم دراوردم و شماره ی یونگجه رو که امروز بهم داده بود گرفتم بعد از دو بوق برداشت _بم بم؟ما همین یه ساعت پیش از هم جدا شدیم به این زودی دلت برام تنگ شده؟ _یونگجه یادته بهت گفتم دارم از یکی فرار میکنم؟همونی که ازش خوشم میاد؟ _اره هم اتاقیت و میگی _الان برگشتم توی اتاقم و اون داشت یه دخترو میبوسید ################ _تو...تو دوست دختر داری _خب که چی اون بهم خیانت کرده چرا من نتونم بهش خیانت کنم یهو هر حس خوبی که به خاطر اون بوسه به وجود اومده بود تو وجودم مرد _میخوای از من به عنوان یه وسیله برای دراوردن حرص دوست دخترت استفاده کنی؟
A Bitch  by pineappleme00
pineappleme00
  • WpView
    Reads 87,937
  • WpVote
    Votes 12,634
  • WpPart
    Parts 50
کاپل: یوگبم ژانر: رمنس.درام.اسمات.ددی کینک ######################## _پرنسس؟ _اوهوم تو پرنسس منی خوشت نمیاد _خ-خوشم می-یاد ######################## این فیک دارای صحنه های اسمات زیادی هستش پس اگه به این ژانر علاقه مند نیستید بهتره این فیک رو نخونید ❤❤🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞