sekai/kaihun
43 stories
chocolate and ice by shr_ksL
shr_ksL
  • WpView
    Reads 195,076
  • WpVote
    Votes 32,698
  • WpPart
    Parts 71
♧اسم فیکشن: شکلات و یخ ♤ژانر: رومنس، اکشن، انگست، رازآلود، اسمات ♧کاپل: کایهون/سکای ورس ، چانبک (هردو اصلی) ♤ فصل اول کامل. قرار بود فقط یه جیب زدن ساده از یه مرد خوشتیپ توی کلابی که کار میکنه باشه، نفهمید چی شد که از جیب زدن به چشیدن یه شکلات جهنمی رسید؟ شکلات ممنوعه ای که شاید تاوان مزه کردنش، زیر رو شدن زندگیش بود.. ....... بکهیون ، برادر کوچیک تر و دردساز سهون ، میدونست نباید عاشق چانیول بشه اینجا قصه های پری نبود که شاهزاده و گدا بتونن کنارهم خوشحال زندگی کنن اما دست خودش هم نبود که دلش با دیدن شاهزاده ی این روزای زندگیش ، تند تر می تپید..!
° ᴍɪ ᴘᴀᴢ ° (kaihun-sekai) by rira_drk
rira_drk
  • WpView
    Reads 49,017
  • WpVote
    Votes 10,361
  • WpPart
    Parts 44
[complete] + "اسپانیایی ها یه اصطلاح دارن، بهش میگن 'mi paz'... به معنی آرامش ابدی... وقتی حس می‌کنی یه نفر برای تمام عمرت کافیه و می‌تونه تا پایان زندگیت برات یه آرامشی ابدی باشه...و تو... تو "می پاز" منی سهون!" + "مهم نیست الهه ی ماهِ لعنتی تو رو به عنوان جفت خواهرم درنظر گرفته... من تو رو به هیچ کسی نمی‌دم هون..." " تو سهم من از آرامشی :) " .. « کاپل : کایهون - سکای (ورس) » « ژانر : رمنس، امگاورس، اسمات »
CrazyGay [Chanbaek] by TheLionMoon
TheLionMoon
  • WpView
    Reads 233,335
  • WpVote
    Votes 36,395
  • WpPart
    Parts 52
•[کامل‌شده/تیر ۹۷ - دی ۹۸]• 📌چــانبــک: پارک چانیول، رئیس موفق، جدی و قانونمند کمپانی مشهور سی‌وایه که برای فرار از حقیقت بزرگ وجودش، دیوارهای نفوذناپذیری دور تا دور خودش کشیده و به کسی اجازه نزدیک شدن به حریمش رو نمیده. اما یک روز، این رئیس جدی و تا حدی عصبی، با استخدام بیون بکهیون، به عنوان مُدلی جذاب ولی قانون‌شکن و گستاخ، وارد بزرگترین چالش زندگیش میشه! داستان از جایی استارت میخوره که بکهیون با نقشه‌ی طراحی شده توسط مورد اعتمادترین دوست‌های پارک چانیول، یعنی کریس و جونگین، وارد زندگی رئیس سرد و سختگیرش میشه و طی جدالی سخت، سعی میکنه تموم رُبان‌های قرمزی رو که جداکننده‌ی چانیول از نبایدهای زندگیشه قیچی کنه... 📌کایهـــون: اوه سهون، پزشکی با گذشته‌ای دردناک و تلخه که ده ساله اسیر عشقی قدمت‌دار و پنهانیه. عشقی که یک‌ طرفه بودنش برای سال‌ها عذابش داده و زجر زیادی رو بهش پیشکش کرده و عشقی که اون حتی ذره‌ای امید برای دو طرفه شدنش نداره. اما آیا ورق تقدیر برای یکبار هم که شده به نفع اون برمیگرده؟ و آیا اوه سهون، بعد از یک دهه و اندی، شجاعت رو به رو شدن با ترس‌هاش رو پیدا میکنه...؟ 🍏🌈فیکشن: گیِ دیوانه ( کریزی گی) 🍏🌈کاپل ها: چانبک/کایهون 🍏🌈ژانر: عاشقانه، درام 🍏🌈نویسنده: لئو 🍏🌈هشتگ:
𝐋𝐢𝐤𝐞 𝐍𝐨𝐛𝐨𝐝𝐲 by Haratahug
Haratahug
  • WpView
    Reads 16,896
  • WpVote
    Votes 4,648
  • WpPart
    Parts 23
•عنوان | مثل هیچکس •کاپل | سکای/کایهون •ژانر | فانتزی [اُمگاورس]، رُمنس، انگست، اسمات •تایم آپ | •نویسنده | haratahug/هارا •خلاصه توی دنیایی که امگاها ناگزیر به اطاعتن، سرکشی یک نقص محسوب می‌شه! توی دنیایی که آلفا‌ها به تسلطشون مغرورن، همدلی یک ضعف محسوب می‌شه! زمانی که تفاوت یک جرمه و بهاش باید پرداخت بشه، جایی که واژه‌ها و صفت‌ها بی‌رحمانه روح و جسم رو به زنجیر می‌کشن، تقابل یک سرکشی با یک همدلی، دنیای جدیدی خلق می‌کنه! دنیایی که می‌تونی خودت باشی؛ مثل هیچکس!
𝐋𝐢𝐦𝐢𝐭𝐚𝐭𝐢𝐨𝐧 by Haratahug
Haratahug
  • WpView
    Reads 208,823
  • WpVote
    Votes 40,642
  • WpPart
    Parts 100
•عنوان | محدودیت •کاپل اصلی | کریسهون، چانهون، کایهون (چانکایریسهون) •کاپل‌های فرعی | بکسوهان، سولی •ژانر | فانتزی [امگاورس]، امپرگ، تریسام(فورسام)، اسمات، انگست •محدوده‌ی سنی | +۱۸ •تایم آپ | •نویسنده | haratahug/هارا ⚠️لطفا در صورت داشتن مشکلات روحی از خوندن این فیک صرف نظر کنین⚠️ •خلاصه در دنیایی که با معضل کمبود امگا مقابله می‌کنه، کُره جنوبی با فاصله از سایر کشورها و با در نظر گرفتن شیوه‌ی متفاوتی قصد داره از این چالش نجات پیدا کنه. شیوه‌ای که کمی از همسایه‌ی هم‌مرزش، کره شمالی، الگوبرداری شده. سهون امگاییه که سال‌ها از اجتماع دور بوده و حتی تولدش به صورت رسمی ثبت نشده تا جزء آمار کشور به حساب نیاد؛ یک فرار ماهیتی! اما سرنوشت چیز دیگه‌ای براش رقم می‌زنه. تقدیری که اطرافش حصار نامرئی می‌کشه و از دنیای امن خودش خارج می‌شه. باید دید می‌تونه بین فشار دیواره‌های محدوده‌ی کوچکش دووم بیاره یا...؟!!
𝘩𝘺𝘱𝘰𝘱𝘩𝘳𝘦𝘯𝘪𝘢 by mellirora
mellirora
  • WpView
    Reads 46,688
  • WpVote
    Votes 11,908
  • WpPart
    Parts 72
"پایان یافته" لویی پارک، مامور سازمان بین دولتی FATF برای هدفی که تمام عمرش رو پاش گذاشته بود به عنوان مربی موسیقی وارد خونه‌ی بی‌بی، هکر و هوش لوتو کلاب می‌شه. کلابی که در ظاهر هیچ‌چیز غیرقانونی‌ای جز قمار و مواد فروشی‌های خرده ریزه درونش دیده نمی‌شد، اما فقط تعداد محدودی می‌دونستند پولشویی‌های میلیونی‌ای که اوه سهون برنامه‌ش رو می‌چید تا چه حد حساب‌های اعضای لوتو رو پر از پول می‌کنه! همیشه گناهکار‌ها قربانی می‌دن! این تقاصیه که پس می‌دن، چی می‌شه اگه قربانی سهون معشوقه‌ی بازی خورده‌ش باشه و قربانی بکهیون دختر پنج ساله‌ش؟ "ون گوگ قبل از مرگ‌ش فقط تونست یکی از نقاشی هاش رو بفروشه، اما بعد از مرگش یکی از تاثیر گذار ترین هنرمند های تاریخ شد... جونگین ون گوگ من بود، درست وقتی که دیگه هیچ جوره نداشتمش فهمیدم چه شاهکاری بوده!" Hypophrenia: [noun] نام دیگری برای ناتوانی ذهنی. این اصطلاح همچنین می تواند به فردی اشاره کند که احساس غمگینی یا افسردگی می کند بدون دلیل شناخته شده ای برای این غم و اندوه. ══ Chanbaek X Sekai ══ ══ dram angst criminal Smut══ ══@Parkfamily_fictions ══
𝐑𝐨𝐲𝐚𝐥 𝐃𝐢𝐚𝐦𝐨𝐧𝐝 by Haratahug
Haratahug
  • WpView
    Reads 75,313
  • WpVote
    Votes 21,172
  • WpPart
    Parts 65
•عنوان | الماس سلطنتی •کاپل‌های اصلی | کایهون، چانبک •کاپل‌های فرعی | کریسهو، [؟؟!!] •ژانر | فانتزی [اُمگاورس، ومپایر]، رُمنس، انگست، اسمات، امپرگ •تایم آپ | •نویسنده | haratahug/هارا •خلاصه: بین فشار جنگ و تاریکی کینه، کودکی متولد شد! جنگی که با پیشگویی تولدش شکل گرفت! عده‌ای معتقد بودن چیزی که از سیاهی زاده شده، دنیا رو به سیاهی می‌کشه! عده‌ای درخشش نهاییش رو می‌دیدن. نوری که از دل تاریکی‌ها می‌تابه! عده‌ای حریصانه برای به دست آوردنش می‌جنگیندن؛ برای کسب درخشش و تاریکیش! اما همه روی یک چیز اتفاق نظر داشتن: ارزشمندی و قدرتش! برای بقای خون، خون‌ها ریخته شد؛ خونی برای محافظت، خونی برای تصاحب! مخفی شده زیر پوسته‌ی سایه‌ها، زاده‌ی سیاهی‌ها، شکننده‌ی تاریکی‌ها؛ یک الماس متولد شد! الماسی تراش خورده و صیقل داده شده؛ سخت و صبور! مقاوم، غیرقابل نفوذ و زندگی بخش! تیز، بُرَنده و کُشَنده! درخششی جاذب، چشمگیر و شکننده! الماسی لایق تاجِ سلطنت!
Oh Jongin by nerdygal7
nerdygal7
  • WpView
    Reads 28,522
  • WpVote
    Votes 7,631
  • WpPart
    Parts 43
Genre: romance, drama, tragedy, crime Couple: sekai Channel: @parkfamily_fictions 🔹خلاصه: داستان زندگی پسر یتیمی که بعد از پشت سر گذاشتن دوران سخت کودکی و نوجوونیش، درست وقتی که آرامش نسبی زندگیش رو بدست میاره، با یک تصادف ناگوار مواجه میشه. اما این تصادف براش عشق رو به ارمغان میاره؛ عشقی آمیخته با درد! 🔸بخش‌هایی از داستان: پیش از تو زیبایی در جهان نمی‌زیست؛ نه نفس‌ها طعم حیات می‌دادند و نه تپش قلب‌ها بوی عشق! و جهان رنگی نداشت تا این که خالق تو را سرود و حیات آغاز شد. *** «اوه جونگین... اسمش اوه جونگینه.» جیهو که هنوز چند قدم بیشتر دور نشده بود سر جاش ایستاد و بدون این که به پشت سرش نگاه کنه گفت: «فکر می‌کنی می‌تونم پدرش باشم؟ به هر حال بعید می‌دونم تو و شوهرت جون سالم به در ببرین.» «فقط ببرش. از اینجا دورش کن. خواهش می‌کنم... اون هیچ گناهی مرتکب نشده.» *** «جونگینِ من، اوه جونگین، دوسِت دارم و قسم می‌خورم تو اولین و آخرین عشقم خواهی بود.» *** «زندگی جنگ دائمی است، و آدمی در تمام عمر مثل جنگاوری است که برای جنگیدن اجیرش کرده باشند.»
"Density" by vitulas
vitulas
  • WpView
    Reads 6,009
  • WpVote
    Votes 1,494
  • WpPart
    Parts 19
برای تو هیچ‌وقت این‌طوری نبود که بتونم بگم:«اگه من فردا اذیتت کنم، از زندگیت بیرونم می‌کنی.» تو به‌هرحال جلوی من دراز می‌کشی و منم روبه‌روی تو؛ دستم میاد جلو تا بپیچه دور گردنت، کمرت، رون پات. نگاهم می‌کنی. بهم می‌گی اسمم رو دوست نداری و من برام مهم نیست اما، اجازه نمی‌دم دوباره رویاهام چین و چروک ببندند و تو از این مزه خسته بشی. با یه عالمه خامه و قهوه و شکلات روی بدنم، دوستت دارم. فیکشن:غلظت. ژانر:رمنس،انگست،جنایی. محدودیت سنی:داره. کاپل‌ها:کایهون،کایبک،چانبک.