داستانِ کوتاه
نوشته های کوتاهم رو از این جا دنبال کنید. (روایت های یک یا چند قسمتی) • آمازونیته (سه قسمت) یونمین/عاشقانه • تی تی (پنج قسمت) تهیونگ و سانا/ عاشقانه +۱۸ • چشم های سلطنتی (یک قسمت) کوکمین • 29 سپتامبر (یک قسمت)
نوشته های کوتاهم رو از این جا دنبال کنید. (روایت های یک یا چند قسمتی) • آمازونیته (سه قسمت) یونمین/عاشقانه • تی تی (پنج قسمت) تهیونگ و سانا/ عاشقانه +۱۸ • چشم های سلطنتی (یک قسمت) کوکمین • 29 سپتامبر (یک قسمت)
پایان یافته 🏳 •fic: pupilla opia •Couple: kookmin • angst/ romance/smut " تو تنها شوخیِ خدایی که دارم با دو تا دستهام بغلش میکنم! تو تنها شوخیِ خدایی که میخوام ببوسمش..! "
🪧 پایان یافته • fic : vasilisa •main couple : kookmin •side couple: vmin /taegi • angst / romance (smut)/ tragedy/ classic " افسر خطاب کردن یک نوع یاداوری به حساب میاد تا دست و پام رو گم نکنم و به نوازش لبهات با سر انگشتهام راضی باشم .. بهانه یک بهانه ست برای تجسم مرز نامرئی بین ما" پ.ن : ژانر تراژدی و کاپلِ تهگی...
پایان یافته 🪧 • fic : but he tastes like love • couple : vmin • fluf/romance (smut)/slice of life هیچی فقط اون مزهی عشق میده! برای آشنایی با داستان ها "حرف دل" رو بخونید 🖤
🪧 پایان یافته fic: amnesiaphilia🃏 Main couple: kookmin Side couple: kookyoon genre : criminal/angst/romance, smut "از نگاه کردن به خودش میترسه! چرا باید کسی از نگاه کردن به خودش بترسه یونگی؟ بعضی وقتا که به خودم خیره میشم.. منم میترسم اما.. اون احمق چه قدر به کثافتی که بهش تبدیل شده خیره مونده که اینجوری وحشت میکن...