𝖤𝗇𝖽𝗂𝗇𝗀 𝖮𝗇 𝖧𝗈𝗅𝖽┊𝖢𝗁𝖺𝗇𝗀𝗅𝗂𝗑
لاشههای بیجون روح دو مرد بعد از سیزده سال، همدیگه رو توی یک بیمارستان ملاقات میکنن. غمگین، رنجور، پر از خاطراتی که هنوز هم بیش از حد واضحن و با احساساتی که رنگ و بویی قدیمی ولی ناآشنا دارن. ترسهایی که از بین رفتند و ترسهای جدیدی جایگزین شدند، سایهی مرگ و پدری که حاضره تمام چیزهای سبز جهان رو فدای دختر پنج سالها...