Arefeh__snowandash's Reading List
6 stories
The Mad Hatter by REDneonlight
The Mad Hatter
REDneonlight
  • Reads 19,577
  • Votes 4,851
  • Parts 30
گربه دست راستش را تکان داد و گفت: در این سمت یک کلاهدوز زندگی می‌کند، و در آن سمت یک خرگوش. هرکدام را که ببینی دیوانه‌اند. آلیس گفت: ولی من دلم نمی‌خواهد به سراغ افراد دیوانه بروم. گربه گفت: اوه! شما چاره‌ای ندارید. اینجا همه‌ی ما دیوانه‌ایم. "این فن‌فیکشن ادامه داده نخواهد شد." [CHANBAEK × KAIHUN] [Surreal × Psychological]
The Last 5 Minutes by lm______taeran
The Last 5 Minutes
lm______taeran
  • Reads 1,612
  • Votes 285
  • Parts 20
همه ی آدم ها دلایلی برای انجام کار ها دارن . گاهی این دلایل به اندازه ی کافی قانع کننده هستن که باعث شن عمل انجام شده ، کاری کاملا منطقی و عاقلانه به نظر بیاد و گاهی ، حتی اگه همه ی دلیل ها و منطق های جهان هم جمع بشن ، نمیتونن کاری رو توجیه کنن ، اما هردوی این کار ها ، چه با دلیل و چه بی دلیل ، انجام میشن! درست مثل بمبی که روی زمین منفجر میشه ، ممکنه معدنی رو به نمایش بذاره ، یا ممکنه زندگی ای رو به نابودی برسونه . این داستان ، جنایی است و دارای کانسپتی دارک میباشد . هشدارِ استفاده از کلمات نامناسب ، خشونت ، اسمات ، مواد مخدر و قتل
DEVIL by zaehrw
DEVIL
zaehrw
  • Reads 2,677
  • Votes 475
  • Parts 13
🦋 كاپل: تومين(تمين تاپ) اونکی 🦋 ژانر: انگست / عاشقانه / دارك + جنايى / اسمات 🦋 محدوديت سنى : NC18+ 🦋 زمان آپ : نامعلوم "تورو آوردم اينجا تا كنار خودم نگهت دارم" 🦋 نويسنده : زهرا ...Devil...
Dead Fish by lm______taeran
Dead Fish
lm______taeran
  • Reads 123
  • Votes 14
  • Parts 1
او از ماهی مرده میترسید ، من یک ماهی مرده بودم .
گورکن دیوانه by maniafic
گورکن دیوانه
maniafic
  • Reads 3,043
  • Votes 796
  • Parts 5
اسمش پارک چانیوله. یه کت بزرگ که شونه هاش همیشه از خاک قبر آدم ها رنگ شده، به تن داره. توی دستای زمختش یه کلنگ داره و مثل احمق ها صورتش رو گریم میکنه. چون یه زخم بزرگ و زشت از بچگی رو صورتش هست. میگن مادر فاحشه اش رو کشته و با دست های خودش گورش رو کنده. اون نفرین شدست! سمتش نرو. چندشاتی چانبک رمنس، دارک، اسمات، انگست، تراژدی
Mile Deep Hollow by NicolatheLUV
Mile Deep Hollow
NicolatheLUV
  • Reads 4,980
  • Votes 1,260
  • Parts 42
کاپل ها :2MIN ,تکای TaeKai تومین به سینه اش شلیکی شده که روح شیرینش رو ماه ها پیش بیرون کشیده. قامتش رو بلند و صاف میکنه. گرگ پیر خمیده ای اما در قامتش ایستاده. زمزمه در گلوی خشکم میشکنه : - متاسفم... - چطور توصیف کنم چقدر تاسفت بی تاثیره تمین...؟ رو از من برمیداره و دست در میله های در می اندازه؛ بازوهایی که دیگه در آغوش کشیدن رو به خاطر ندارند...