nickola_trsb
- Reads 7,463
- Votes 829
- Parts 50
_اوم.... خب، مادرت مثل تو بود. خوشگل، زیبا، با چشمای سبز و موهای سرخ...
همه او را بد خطاب میکردند...
"کسی که نفرتش از گریفیندور شهره بود"
اما مگر مردم خوب یا مرگخوار اند؟
"ردای سیاهش... "
آیا کسی که خوب است نمیتواند مرگخوار باشد؟
"همیشه ولدمورت را لرد سیاه خطاب میکرد"
آیا تمام مرگخواران بد اند؟
"نفرتش از پاتر در لحظه اول قابل مشاهده بود"
مگر او نبود که جان پاتر را از دست بلک نجات داد؟
"چرا جادوگران پنهانند؟"
"اعماق جادو تاریک است."
و تاریکی پر خطر.
"سیاهی به معنای بد بودن نیست"
خوب بودن چیست؟
"خوب و بد نسبی است...
"کلید را خواهم یافت"
و کلید در اعماق نهفته است...
"و جنگل عمیق است... عمیق و ممنوع. و من آنجا خواهم بود در دل سیاهی..."
کابوس چشمان را میسوزاند...
درد هشیار میکند....
حقیقت محض همیشه دروغ است....
بشنو از سکوت...
که تنها سکوت حقیقت است...