NooVra
26 stories
COLORS | VKOOK-HOPEMIN by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 492,166
  • WpVote
    Votes 55,363
  • WpPart
    Parts 60
رنگ ها🎨 دل بستن به کسی که تمام شهر دلداده‌ی اون بودند آسون نبود... پسری که با موهای بلند پرکلاغیش یک شبه از میون رویاهاش سر در آورده و حالا تمام هستی رو ازش گرفته بود! دل به کسی بسته بود که میون رنگ ها غلت می‌خورد، رد بدن برهنه‌اش رو روی بوم‌های سفید به جا می‌گذاشت و حالا اون رو به همخوابی روی بوم با بدن‌های برهنه و رنگی دعوت می‌کرد. " امشب این‌طوری با من می‌رقصی... با پاهای رنگی روی بوم" 🌈✨ writer: @Moonlike_Rmy couple: Vkook - Hopemin Genre: Secret
DOOM❤️‍🔥 by AKDOOM
AKDOOM
  • WpView
    Reads 1,831
  • WpVote
    Votes 170
  • WpPart
    Parts 27
«همه‌ی ما زخم داریم، زخم هایی که در وجودمون درد ترشح می‌کنند.. کمتر کسی هست که ندونه یک زخم عمیق میتونه صد برابر کشنده‌تر از صد زخم سطحی باشه.. اما میخوام از یک زخم عمیق غیر کشنده حرف بزنم. زخمی که ذره‌ذره از وجودت رو میخوره‌و همون میشه انرژیی،برای بقای بیشتر. زخمی‌که‌تمام‌ داراییم‌بود. »
don't tell me strange 2 by sara199911
sara199911
  • WpView
    Reads 28,037
  • WpVote
    Votes 3,600
  • WpPart
    Parts 26
عشق بین یک فاحشه و هنرمند🎨 فصل دوم به من نگو عجیب و غریب - متاسفم من نباید عجیب و غریب صدات می زدم. تهیونگ لبخند زد: -اشکال نداره ، حتی عجیبم خوبه. + چی اما .‌.. تو از این کلمه متنفری... - این تویی جانگکوک تو میتونی هر جور دوست داری صدام بزنی. ● نام فیک ~> به من نگو عجیب و غریب ۲ (نام اصلی: اون فقط تهیونگه) ○ ژانر ~> ،انگست، رمنس ● نویسنده ~> sara ○ کاپل اصلی ~> ویکوک ( هپی اندینگ ) روز های آپ شنبه ها
Don't tell me strange | Vkook by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 167,888
  • WpVote
    Votes 23,190
  • WpPart
    Parts 36
#فیک اتمام یافته# + من عجیب و غریب نیستم . _ چرا تهیونگ تو عجیبی برای همینه که عاشقتم چون تو عجیب و غریب ترین آدمی هستی که تا حالا توی عمرم دیدم. Don't tell me strange Wr: Sara Main Couple: Vkook Genre: Romance. Angst.
Desiree | Vkook | Completed by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 1,718,545
  • WpVote
    Votes 128,485
  • WpPart
    Parts 44
خلاصه: دهه ی نود میلادی. بوی قهوه ی تلخ و کلاه های کج فرانسوی. پوستر تئاتر های شکسپیر در همه جای شهر. و پسری که توی اتاق واحدش در ساختمان هبیتیت مارسی نشسته و به عاشق بودن فکر میکنه... عشق به شوهر خواهرش که نوزده سال از خودش بزرگتره... آیا تهیونگ هم میتونست دل به عشق برادر زنش بده؟ کسی که از مارسی تا سئول رو طی کرده بود تا قلب شکست خورده اش رو ترمیم کنه... .................. _ تو گنج منی...نقطه ی ضعف منی...بهونه ی من...دلیل جنونم...دلیل خشمم...خوب خودت و ببین...تو اگه مال من باشی کارت زاره...دیوونت میکنم، چشم هرکسی که نگاهت کنه رو از کاسه در میارم، دست هرکسی که بخواد بهت بخوره رو قلم میکنم، نفس هرکسی که به پوستت بخوره رو میبرم... اینارو میگم چون خودم و میشناسم، چون تو نیمه ی پنهان منی...چون تو رو سخت به دست میارم ولی اگه به دست بیارم...دیگه راه برگشتی نداری...از یه جا به بعد مال منی...و هرکسی که بخواد تورو از من بگیره باید اول از کلتم اجازه بگیره... Desiree Wr: quake Main couple: Vkook Genre: Dram, Angst, Romance, Smut
EARTH | VKOOK by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 93,149
  • WpVote
    Votes 17,083
  • WpPart
    Parts 42
"فصل دوم فیکشن کروماندا" خلاصه: دست‌های گناهکار خون‌آلود، برای دست‌های پاک امید ممنوعند. با اون کاپشن سفید، درست مثل ابری وسط جنگل خلوت کوهستان میرفت، میبارید و تهیونگ دانه برف هایی که از وجودش سقوط میکردن رو با دست هاش میگرفت تا بذاره روی قلب سوختش! " کسی تو سینه ی من مرده که نمیشناسمش، اما انگار از خاکسترش هنوز گرما ساطع میشه... میدونی این چه دردیه؟" " امید دوباره؟" " نه... بهش میگن مرگ، مرگ نامعلوم!" EARTH (CHROMANDA 2) Wr: @purplimmo Main Couple: Vkook Genre: Fictional, Romance, Angest, Social, Smut
CHROMANDA | VKOOK by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 293,082
  • WpVote
    Votes 39,706
  • WpPart
    Parts 48
خلاصه: زیاد شنیدیم که میگند " تو دلیل زندگیمی" و ما میدونیم که این جمله حتی اگر هم از اعماق قلب باشه، باز یه اغراقه، نهایتش بعد اون، فقط یه چند ماهی مثل جهنم بگذره... نه؟! ولی این در مورد ققنوس ها متفاوته! جونگکوک واقعا و بی مبالغه میمیره، اگر تهیونگ نباشه... چون اون یه ققنوس فضاییه! "نمیدونم چند سال گذشت... ولی بالاخره تو زمین پیدات کردم. یه بار... نصف شب اومدم روی سرت و تو اون موقع فقط یه نوزاد کوچولو بودی، گریه میکردی و بهونه ی مادرت رو میگرفتی ولی وقتی من رو دیدی خندیدی... با اون تیله های سیاه درشتت بهم خیره شدی و برخلاف تصورم نترسیدی و فقط خندیدی... یکم که گذشت دیگه نتونستم خودم رو بهت نشون بدم و همیشه از دور سعی کردم مواظبت باشم تا موقع بازی کردن و مدرسه رفتن اذیت نشی... بزرگتر شدی... جلوی چشمهای خودم عاشق شدی..." CHROMANDA Wr: @purplimmo Main Couple: Vkook Genre: Fictional, Fantasy, Romance, Druma, Smut
STAR ( Season 2) | Vkook by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 178,091
  • WpVote
    Votes 23,681
  • WpPart
    Parts 35
When A Star Disappears وقتی ستاره ای ناپدید میشود (فصل دوم) -تمام شده- قسمتی از فیک: - میدونی اولین بوسه ی دنیا چطوری شکل گرفت؟ جونگکوک نگاه خمارش رو به تهیونگ دوخت و حلقه ی دست هاش رو دور گردن تهیونگ محکم تر کرد: - نه... چطور‌‌... تهیونگ نگاهی به لب های جونگکوک انداخت و بعد زمزمه کرد: - تو زمان های قدیم یک زن و مرد پینه دوز بودن که یک روز مرد وقتی دست هاش بند بود یه تکه نخ رو با لب هاش کند و بعد... به زنش گفت بیا این رو از لب من بردار و وصلش کن! زن هم که دستش سوزن و وصله بود اومد نخ رو برداره دید دستش بنده! به ناچار با لب هاش برداشت... شیرین بود.... خوششون اومد... ادامه دادن...! جونگگوک با شنیدن این داستان خنده ای کرد اما با نزدیک شدن سر تهیونگ خنده روی لب هاش محو شد و آب دهانش رو به سختی قورت داد: - اما... تهیونگ ما دستامون بند نیست... تهیونگ پلکی زد و به چشم های جونگکوک خیره شد: - ولی شاید خوشمون اومد... writer: @Moonlike_Rmy couple: Vkook Genre: Drama. Romance. Smut
STAR (season 1) | VKOOK  by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 251,608
  • WpVote
    Votes 36,623
  • WpPart
    Parts 41
When The Stars Appear وقتی ستاره ها ظاهر شدند (فصل اول) -تمام شده- - این گستاخیه اگه بگم دوست دارم با ولیعهد یک رابطه ی عجیب رو شروع کنم؟ + چه رابطه ی عجیبی...؟ - رابطه ای توش نه دوستیم نه رقیب... این گستاخیه سرورم...؟ اگه گستاخیه فقط بهم بگید... فراموشش میکنم... Wr: @Moonlike_Rmy Main Couple: Vkook Genre: Angst. Romance. Historical
UnConscious | VKOOK by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 279,922
  • WpVote
    Votes 28,013
  • WpPart
    Parts 55
مَدهوش🃏 تهیونگ یک نویسنده ی مشهور با اسم هنریِ (آدرین هرلسون) که با دخترِ 6 ساله ش، مِرا که یادگار از همسرِ عزیزش جونگکوکه زندگی میکنه‌. عشقی که شش سال پیش طیِ یک تصادف جاده ایِ عمدی و سقوطش به ته دره ی عمیقِ پشت جنگل های کاج، فوت شده. حالا چی میشه اگه یک روز وقتی تهیونگ به عنوان مهمان افتخاریِ نقاشی که نخست وزیر فرانسه برای نشون دادنِ ذوق هنری نمایشیش، گالری نقاشیش رو برگزار کرده، عشقش رو دوباره ببینه؟! درست وقتی که با یه اسلحه ی دسته مرواریدی سفید، لای دو ابروی نخست وزیر رو نشونه رفته و با آرامش مشغول شمردنه... "سه" "دو" "یک" و لحظه ی بعد خشابِ اسلحه ای که جای خالیِ گلوله ش رو حس میکنه...! UnConscious Wr: Shamim Main Couple: VKooK Genre: Dram,Romantic,smut,Crime,Amnesia