Lilyisar
- Reads 818
- Votes 197
- Parts 9
هشدار: این داستان شامل اسمات (صحنه های باز جنسی)، امپرگ (بارداری مردان) و دنیای امگاورس هست.
___________________________________________
هیونجینِ شونزدهساله وقتی باردار شد، فکر میکرد بهترین راه نجات، فرار از مسئولیت ناخواستهایه که روی دوشش افتاده.
اما انتخابش، عشق بین خودش و دوستپسرش رو به تلخترین شکل ممکن به پایان رسوند.
ده سال از اون روزها میگذشت؛ خاطرهها خاک خوردن، زخمها اما تازه موندن.
و حالا دو مرد جوان دوباره مقابل هم ایستادن؛ هیونجین با کودکی میون آغوشش، کودکی که پدرش یک آلفای دیگهست و کریستوفر، مردی که هنوز قلبش فقط برای همون پسری میتپه که توی هجده سالگی ملاقات کرده.
___________________________________________
حق کپی رایت این داستان متعلق به من نیست و این داستان با اجازه نویسنده از زبان انگلیسی ترجمه شده.
نویسنده: felixsaturn@
مترجمین: Lou, mira, ara
ویرایش: lilyisar@
می تونید این داستان رو از تلگرام هم دنبال کنید.
#1 in hyunchan