lilpinkii's Reading List
16 stories
𝐁𝐨𝐮𝐧𝐝 𝐛𝐲 𝐋𝐎𝐕𝐄 {𝐯𝐤} by Teahkook_writer
Teahkook_writer
  • WpView
    Reads 345,262
  • WpVote
    Votes 33,845
  • WpPart
    Parts 44
{Completed} فصل دوم " bound by honor" هیچ‌کس انتظار نداشت عاشق هم بشند. وقتی جونگکوک به ازدواج الفایی مثل تهیونگ دراومد، همه مطمئن بودند گُرگ خون خالص تهیونگ اونو می‌شکنه. جونگکوک به بدترین شکل ممکن از مردی مثل اون می‌ترسید. اعضای مافیا، خیلی سریع هر اعتراض و حرف مخالفی رو خیانت تلقی می‌کردند. امگا ها باید حرف‌های شوهر و آلفا هاشون رو مثل قانون می‌دونستند، مخصوصا جونگکوک که با رهبر مافیا ازدواج کرده بود. ********************* ❤️‍🔥فصل دوم از جلد " محدود به افتخار " 🥀 💋فصل اول رو میتونید در همین اکانت بخونید 🌹 Couple : : Vkook side Couple :: yoonmin, jhope and girl Jenre : : omegaverse, mafia, romance, smut , criminal, drama , mpreg, hapy end🤗 up time: : اتمام یافته ❤️لطفا پارت توضیحات مطالعه کنید 🌹 برای دونستن فیک زیاد مهم نیست که فصل اول حتما خونده باشید . فصل دوم داستان جدیدی رو تعریف میکنه .
One touch(Vkook) by Eliw_vk7
Eliw_vk7
  • WpView
    Reads 72,523
  • WpVote
    Votes 7,184
  • WpPart
    Parts 40
Completed با نگاه خیره‌ی کیم روی خودش پوزخندی زد،بلاخره وقتش رسیده بود 'با یک لمس ساده عاشقت میکنم' Couple:Vkook Genre:Mystery-Crime-Romance-Smut
𝖹𝖾𝗉𝗁𝗒𝗋 ✔︎「KV」 by Niramwrites
Niramwrites
  • WpView
    Reads 155,384
  • WpVote
    Votes 21,833
  • WpPart
    Parts 57
[زِفیر] [این عجیب‌ و محال‌ترین واقعه‌ای بود که می‌تونست رخ بده! چون جونگ‌کوک هیچ‌وقت فکرش رو هم نمی‌کرد که جفت مقدر شده‌‌ش رو زمانی ببینه که برای اتحادِ دو منطقه، پا به اون اتاق برای مذاکره می‌ذاره! اما الههٔ‌ ماه و همینطور سرنوشت همیشه چیزی فراتر از تصورات رو برای گرگینه‌ها رقم می‌زنن...] ••••••••••••••••••••••• «به قلمروی من خوش اومدید آلفا.» «من به خاطر هیچ چیز،به جز صلح و متحد شدنِ منطقهٔ شمالی و جنوبی اینجا نیستم.» جونگ‌کوک آروم سری برای تأیید تکون داد، تُنِ صدای آلفا کیم، بم و کمی خشن بود. هر دو دست هاشون رو جلو آوردند و برای نشون دادنِ اتحاد با همدیگه دست دادند. در حینِ دست دادن چشم هاشون به هم خیره بود. ناگهان جونگ‌کوک چیزی حس کرد! یک پیوند بینِ خودش و اون؟ 🌪 ≘ کاپل↜ کوکوی 🌪 ≘ ژانر↜ بی اِل ٫ امگاورس ٫ اسلوبِرن ٫ فلاف ٫ روزمره ٫ کمی انگست ٫ اسمات 🌪 ≘ محدودهٔ سنی↜ NC_17 🌪 ≘ نویسنده↜ 𝖭𝗂𝗋𝖺𝗆 🌪 ≘ تعدادِ قسمت ها↜ 53+After Story 1+ After Story 2 🌪 ≘ وضعیت↜ [تکمیل شده | Completed] ↳Bᴇɢᴀɴ Wʀɪᴛɪɴɢ: 31 Jᴜʟʏ 2022 - Sᴛᴀʀᴛ Uᴘʟᴏᴀᴅɪɴɢ: 9 Dᴇᴄᴇᴍʙᴇʀ 2022 Fɪɴɪsʜᴇᴅ Wʀɪᴛɪɴɢ: 23 Aᴘʀɪʟ 2023 - Fɪɴɪsʜᴇᴅ Uᴘʟᴏᴀᴅɪɴɢ: 7 Sᴇᴘᴛᴇᴍʙᴇʀ 2023
🫂Encounter✨️KookV by SmokyLey
SmokyLey
  • WpView
    Reads 241,522
  • WpVote
    Votes 14,416
  • WpPart
    Parts 72
تهیونگ، جین و جیهوپ بخاطر دسته گلی که آب دادند، به بیمارستانی نزدیک مرز شمالی تبعید شدند تا به عنوان تنبیه 6 ماه آینده رو اونجا کار کنند اما توی ناکجاآباد، باید با چه مسائلی سروکله بزنند؟! 🔫🩸💉 Name: Encounter🫂مواجهه Writer: Smokyley ✒️ Main Couple: KookV Side Couples: Yoonmin, Namjin, hopechan Genre: Romance,Gay❤️‍BL, Drama, Smut💦, Dailylife, HappyEnd👨🏻‍❤️‍👨🏻 کاپل ها: 💘کوک♡وی💘نام♡جین💘یون♡مین💘هوپ♡چان (جیهوپ و بنگ چان)💘 ژانر داستان: نظامی○پزشکی●عاشقانه○هیجانی○روزمره●درام○هپی اند(برای تمام کاپل ها)●فول اسمات🔞(باجزئیات برای تمام کاپل ها) نویسنده: Smokyley ✒️👻 ⏰️وضعیت: درحال آپ👷🏻‍♀️ 📢زمان آپ: نامشخص✨️ ‼️⛔️با ترتیب شماره‌ها بخونید چون نمیدونم چرا واتپد ترتیب پارت‌ها رو به هم زده⚠️🚫 ووت و کامنت اجباری نیست، اما اگه ببینم، مطمئنا خوشحال میشم.🧡 ممنون از اینکه وقت با ارزشتونو میزارید و داستانمو برای خوندن انتخاب می کنید.💚 اگه خوشتون اومد لطفا به reading list اضافه کنید تا بقیه هم ببیننش.💜
In "Kim" Mansion ⏳️ by Saghar_Stories
Saghar_Stories
  • WpView
    Reads 639,487
  • WpVote
    Votes 54,602
  • WpPart
    Parts 37
شما چقدر به پسرداییتون وابسته هستین ؟ اصلا چندبار در سال میبینینش ؟ خونه هاتون چقدر به هم نزدیکه ؟ جواب این سوال ها برای جونگکوک خیلی سادس ! اون دیووانه‌وار وابسته‌ی پسر داییشه ! کیم تهیونگی که باهاش تو یک خونه زندگی میکنه و از لحظه‌ای که چشم به این دنیا باز کرده اون رو دیده 👬🏻 ولی هر آدمی تو زندگیش اشتباهاتی داره ... گاهی آدم ها با پیش داوری ها و تصمیمات غلطشون فقط زندگی خودشون رو نه ، بلکه زندگی کسی که دوسش دارن رو هم زیر و رو میکنن همونطور که جونگکوک و تهیونگ با اشتباهشون زندگی همدیگه رو به هم ریختن ...🙃 □■□■□■□■□■□■□ +مامانی ؟ عزیزدل یَنی شی ؟ -عزیزدلو به کسی میگن که از ته قلب دوسش دارن ... یعنی برای قلبشون خیلی باارزش و مهمه +همه میتونن یه عزیزدل داشته باشن ؟ -آره عزیزم هرکسی میتونه برای خودش عزیزدل داشته باشه +تاتا تاتا ... تو عزیزدله منی ! +عزیزدله توام من باشم ؟ -تو همیشه‌ی همیشه عزیزدل منی □■□■□■□■□■□■□ Story Genre: Fluff,romance,smut❤️‍🔥 Couple: Vkook,Namjin,secret😏💏🏻 "Complete "🪷
My Diamond_vkook by Ghazal181082
Ghazal181082
  • WpView
    Reads 486,345
  • WpVote
    Votes 44,607
  • WpPart
    Parts 83
(کامل شده) Complete خلاصه:تهیونگ رئیس بزرگترین باند مافیاست و بخاطر انتقام از سانگ دشمن اصلیش میخواد به عمارتش حمله میکنه ولی اونجا پسر سانگ رو می بینه و اون رو به اجبار به عمارت خودش میاره و اونجاست که تازه......... الماس من کاپل:ویکوک ژانر:رومنس،عاشقانه،مافیا،اسمات،انگست وضعیت اپ:نامعلوم تا جایی که ممکنه سریع تر میزارم بد بود به بزرگیه خودتون ببخشید #1رومنس #1جونگکوک #1mafia
Emmanuel | Taekook, Sope | Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 156,434
  • WpVote
    Votes 27,812
  • WpPart
    Parts 49
خلاصه ی آیو: امانوئل(جونگکوک) رقاص و ساقی 24 ساله، اهل مکزیکه که تصمیم میگیره برای دیدن نامزدش یو جی‌ته که رئیس یکی از باندهای قاچاق مواد مخدره، به سئول بیاد. اما با اومدنش به این شهر از طریق هوسوک مشاور شخصی جی‌ته، متوجه میشه که نامزدش قصد جوش دادن معاملاتی رو با کیم تهیونگ، دلال و رابط پر سابقه ای که توی زندگیش برای برای اطرافیانش مثل یک راز بوده رو داره. چی میشه اگر این پسر مکزیکی تصمیم بگیره دور از چشم نامزدش به تهیونگ پیام بده و سعی کنه سر از کارش در بیاره؟! پیج نویسنده: @sylvie_fic Up: Sunday Couple: Vkook, Sope Genre: Dram, Romance, Crime, Smut 🔞🔥 Writer: Sylvie Editor: Noyan
The Inception Of Nikita | Vkook | Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 99,430
  • WpVote
    Votes 16,276
  • WpPart
    Parts 97
┊Summary: همه چیز از جایی شروع شد که اونها برای نجات نسل خودشون از آخرالزمانی که در مسیر وقوع بود، تصمیم به ترک سیاره‌شون گرفتن...و این آغاز و پایان همه چیز بود! ┊Teaser: _ انقدر دروغ نگو آلیا...خون بینیت کم میاد. با شرارت لبخندی زد و به دیوار های سرد اتاق خیره شد: _ من و به این اسم صدا نکن کاپیتان اگرنه به فرعون خوفو میگم به جای غرق کردنت توی رود نیل، گردنت و بزنه! دوباره دستهاش رو بالا آورد و تکه ای از موهای بلندی که باز هم باز شده بودن رو به دست گرفت: _ باشه شاهزاده نیکیتا، ولی چه فرقی داره توی رود نیل غرق بشم یا گردنمو بزنن؟ قراره توی تاریخ بنویسن کیم تهیونگ به خاطر سوگلی فرعون کشته شد... پیج نویسنده: @sylvie_fic The Inception Of Nikita 🪐💙 genre: Secret Couple: Vkook Sub Couple: Hopemin Writter: Sylvie 🌱 up: Saturday Telegram: @papacita_01
+22 more