𝐒𝐦𝐢𝐬𝐞𝐥
یونگی هوسوکش رو از دست داد.. و وقتی دوباره به دستش آورد... پنج سال برای برگردوندن لبخندش تلاش کرد. پنج سال عذاب کشید. و قسم خورد نذاره هیچ یونگیِ دیگهای خورشیدش رو از دست بده. ---part of story--- من وقتی نابود شدم که هوسوکمو بردن، جونگکوک درکم نمیکنی, نمیفهمی چی میکشم, دارم میمیرم... هر نفسی که بدون هوسوک میکشم انگار...