-خلاصه ↓↓ «وقتی کاری کردم خواهرم و عشقم احساس درون قلبشون رو به همدیگه ابراز کنن، درد شدیدی کل وجودم رو گرفت و حتی زمانی که بخاطر این فداکاری به مقام خدای عشق رسیدم، ذره ای از اون احساس زجرآور کم نشد...» ❥• Cᴏᴜᴘʟᴇ : ChanBaek ❥• Gᴇɴʀᴇ : Romance , Fantasy ❥• Aᴜᴛнᴇʀ : 𝐏𝐚𝐫𝐲𝐚࿐໋

کل دنیا رو گشته باشند یا هیچی ازش ندیده باشند، فرقی نمی‌کرد؛ چون کسی رو پیدا کرده بودند که به‌هرحال از دنیا خواستنی‌تر بود.

•¬کاپل: چانبک •¬ژانر: فلاف | زندگی روزمره| عاشقانه •¬خلاصه: وانشات "تپه خرگوشها" [ 👨🏻⚕️پارک چانیول بیست و پنج ساله، رزیدنت جراح دپارتمان دندانپزشکی دانشگاه یونسی به امید یافتن دستیار پسر با استعدادی فرم کارآموزی بیون بکهیون بیست و سه ساله رو امضا میکنه.. همه چیز داشت خوب پیش میرفت تا زمانی که روز امتحان رزیدنتی بکهیون، فرز هندپیس از دست لرزونش در میره و چانیول نمیتونه به موقع دستش رو کنار بکشه که...] ═ ∘♡༉∘ ═ #Little_Heaven🐣

بکهیـون، پادشـاه ضعیـف سرزمیـن نـور، برای نجات مردمش، مجبور به ازدواج با چانیـول، پادشاه قدرتمنـد و ظالـم امپراطـوری آتـش بود... همون امپراطـوری‌ای که خانـواده‌ی بکهیـون رو جلوی چشمهـاش قتـل‌عام کـرده بـودن. کاپل: چانبک ژانر: خشن، انگست، سوپرنچرال، اسمات مترجم: Bahar

وقتـی دکتـر پارک به بکهیـون میگـه که جواب آزمایـش خونـش مثبتـه و اون بارداره، بکهیـون از دکتـرش درخواسـت میکنـه تا همچین روز مهمـی رو باهاش جشـن بگیره. چون همسـر بکهیـون سرش شلوغـه و تا فردا به خونـه برنمیگـرده...!! کاپل: چانبک ژانر: امپرگ، اسمات نویسنده: ShiShi چنل تلگرام: t.m/AmorFiction