Dramione🧚‍♀️
23 stories
Bloody band {Dramione} by hasti_irt
hasti_irt
  • WpView
    Reads 7,470
  • WpVote
    Votes 768
  • WpPart
    Parts 24
" ما آدم های بیگناهی نیستیم بیبی گرل، اما جنایتکار هم نیستیم " " We are not innocent people baby girl, but we are not criminals either " دریکو لوسیوس مالفوی، اونجوری که همه فکر میکردن بیگناه نبود. اون آدمی که همه به عنوان پسر بزرگ خاندان مالفوی، وارث شرکت عطر گل سرخ میشناختن نبود. اون رییس یکی از بزرگترین باند های مافیایی جهان، باند بلود باند (باند خونین) بود‌. یکی از بی احساس ترین، سادیسمی ترین و بهترین آدمکش جهان... اما چی میشه اگه یه باند تازه کار بخواد اون رو زمین بزنه؟ باندی که با اینکه تازه شروع به کار کرده ولی حسابی ترکونده، باندی که برای همه یه خطر محسوب میشه... باند وایت وولف (گرگ سفید) که رییسش ... یه زنه. حالا دریکو باید با حقیقت هایی که پشت در های بسته ی گذشته بسته شده رو به رو بشه، احساساتی رو تجربه که کنه تا حالا تجربه نکرده، دوباره از اول شروع کنه تا بتونه زنده بمونه. 𝐃𝐫𝐚𝐦𝐢𝐨𝐧𝐞 🔗 𝐃𝐚𝐫𝐤, 𝐒𝐦𝐮𝐭, 𝐓𝐨𝐫𝐭𝐮𝐫𝐞 🌚 Write by me!✨
isolation (persian translation) by Mary5661013
Mary5661013
  • WpView
    Reads 17,393
  • WpVote
    Votes 1,494
  • WpPart
    Parts 41
هری و رون برای پیدا کردن هورکراس ها میرن و هرماینی برای کمک به پروفسور مک گوناگل توی هاگوارتز میمونه تا به محفل کمک کنه و هاگوارتز رو به یه جای امن تبدیل کنه اسنیپ برای حفاظت از جون خودش دریکو رو مجبور به موندن توی هاگوارتز میکنه ولی دریکو نمیتونه اتاقی رو که بهش داده شده ترک کنه ... این اتاق ، داخل خوابگاه گرنجره هرماینی تنها دانش آموز قابل اعتمادیه که میشه برای این موضوه روش حساب کرد ... پس اون و مالفوی یه خوابگاه کوچیک رو با هم شریک میشن دراکو تلاش میکنه دیوونه شدنی که ناشی از حبس شدن توی اتاقه رو نادیده بگیره در حالی که با یه خون لجنی هم اتاقیه ...
"𝐑𝐞𝐭𝐮𝐫𝐧"(+18) by Ryhn_iw
Ryhn_iw
  • WpView
    Reads 14,557
  • WpVote
    Votes 1,324
  • WpPart
    Parts 31
"Fanfiction" دوسال بعد از جنگ، شکست دارک لرد بر هری پاتر موجب تغییر توی روند زندگیِ خیلی ها میشه. اما شادیِ پس از جنگ موندگار نیست. دارک لرد برمیگرده. و اینبار قدرتمندتر از قبل، کارت های رو نشده ی زیادی برای بازی توی دست داره. در این بین که همه مجبورن دوباره به پسر برگزیده و دوستانش تکیه کنن، دریکو مالفوی، پسری که حق انتخاب نداشت، شاهزاده ی پلاتینیِ اسلیترینی که درست وسط این دریای سیاه و نحس دست و پا میزنه، از خودش میپرسه "آیا پسر برگزیده میتونه به کمک اونها بیاد؟" دریکو منتظر نجات پیدا کردن نیست. اون دنبال یک قهرمان نیست. اما آیا اون به اندازه ی پسری که زنده موند قدرتشو داره؟ آیا این پسر هم میتونه زندگی و یک بار دیگه به دنیا برگردونه؟پسری که حق انتخاب نداشت حالا میتونه از خودش و جون عزیزاش محافظت کنه؟ _ تو منو یاد خودم میندازی. _ من هیچوقت ندیدم که تو تنها به نظر بیای. _ چون تو از تنهایی میترسی و من ازش لذت میبرم. در این بین دریکو مالفوی و هرماینی گرنجر طی یک اتفاق مجبور به زندگی باهم دیگه میشن. و این یک شروع برای ادامه ی چیزی ست، که سال ها پیش به وجود اومده. "میخوام اینو بدونی که هیچ هیولایی یه گوشه واینمیسته تا دست بقیه به پرنسسی که باید ازش مراقبت کنه، بخوره." "ᗪᖇᗩᗰIOᑎᗴ"
Night spell {Dramione} by hasti_irt
hasti_irt
  • WpView
    Reads 12,929
  • WpVote
    Votes 1,294
  • WpPart
    Parts 33
" اگه من نتونم داشته باشمت، هیچکس نمیتونه! " " If i can't have you, no one can! " دو سال از مرگ هری پاتر میگذره، دو سال از زمانی که هری پاتر به بدترین شکل ممکن کشته شد، دو سال از زمانی که هیچکس دلیلش رو نمیدونه چرا ... ولی دارک لرد برنده شد. هرماینی گرنجر الان به عنوان دستیار ویژه ی دارک لرد پیش اون کار میکنه ... حتی کوچیک ترین خاطره ای که یاد آور این بشه که اون دوست هری پاتر بوده در ذهنش نیست. حافطه اش خالی خالی بود. اما اکنون لرد او را با مامور ویژه برای دستگیری مجرمی که هرج و مرج راه انداخته به ماموریت میفرستد. بی خبر از اینکه اون مجرم برای سازمانی کار میکنه که خیلی از جادوی امروزی قوی تره، سازمانی پیشرفته تر از هاگوارتز. گلدن فلاور... جایی که بدون چوب دستی جادو میکنن... Write by me!✨ Complete ✅
The Right Thing To Do by Lovesbitca8
Lovesbitca8
  • WpView
    Reads 3,661,760
  • WpVote
    Votes 94,661
  • WpPart
    Parts 37
Hermione felt the pounding in her ears again. She would see him for the first time since the Great Hall, gaunt and stricken at the Slytherin table with his mother clutching his arm. She hadn't meant to look for him. Not in the corridors, not beneath the white sheets of the fallen, not on the way to the Chamber of Secrets with Ron, but she was a stupid girl.
soulmates | dramione [✓] by irwinq
irwinq
  • WpView
    Reads 3,541,687
  • WpVote
    Votes 95,969
  • WpPart
    Parts 49
"We're soulmates." Draco said as soon as Hermione opened the door. "That's rather straight-forward, don't you think, Malfoy?" -=- Draco Malfoy; 19 and full of regrets Hermione Granger; 19 and full of desire to start again -=- My ability to write coherently has improved since writing this book, but apologies in advance for any typos as i've yet to proof-read it. I'm pretty sure the grammar and spelling is adequate excluding the occasional typo :) DM me about any enquires relating to the translation of this text. [dramione au] started 17/5/17 finished 8/9/17 highest ranking: #1 in dramione #1 in harry potter irwinq © 2017
Save Me by luxesolaris
luxesolaris
  • WpView
    Reads 2,016
  • WpVote
    Votes 61
  • WpPart
    Parts 49
Hermione felt sorry for him. Him. He was confused. He was alone. She felt him. She felt his emotions. He was alone. He was scared. He failed. She failed. Harry Potter failed. Harry Potter was dead.
The Pure Blood Princess by Patricia_Aven82
Patricia_Aven82
  • WpView
    Reads 23,915
  • WpVote
    Votes 2,147
  • WpPart
    Parts 35
همان طور که عشق میتونه تبدیل به نفرت بشه... نفرت هم میتونه تبدیل به عشق بشه...🥀
dramione_Joping❄persion by feltson_dramione_4e
feltson_dramione_4e
  • WpView
    Reads 1,110
  • WpVote
    Votes 60
  • WpPart
    Parts 1
فن فیک دراماینی😌 مقدمه: هرماینی با توجه به اتفاقات غیر منتظره ای که براش پیش میاد به دراکو دلبسته میشه.....کم کم اونا عشقشون رو ابراز می کنن. ولی این که پایان ماجرا نیست!!هست؟؟! وقتی دراکو مرگخوار بشه چه بلایی سر هرماینی میاد؟؟ ممکنه اونم به تاریکی بپیونده؟ یا از دراکو بگذره💔؟!