mine
5 stories
kawasaki ninja [L.S] by darkblue_94
darkblue_94
  • WpView
    Reads 4,109
  • WpVote
    Votes 877
  • WpPart
    Parts 37
[On going] تو مال من نبودی، دقیقا از همون لحظه‌ای که به خودم اومدم و دیدم به طرز احمقانه‌ای عاشقتم! از همون لحظه‌ای که مچ قلبمو گرفتم وقتی داشت برای لمس تو بهم التماس میکرد و تند میتپید. تمام اون لحظاتی که روبه‌روم ایستاده بودی و من به بوسیدنت فکر میکردم، تو مال من نبودی. حتی اگه این فکر اشتباه بود، تو لیاقت نداشتی که زخم های زشت منو ببینی! تو برای دیدن اون زخمای عمیق و خونی زیادی بی‌گناه بودی. روح تو برای دیدن این خشم خاموش زیادی پاک بود...
H568 [L.S] by darkblue_94
darkblue_94
  • WpView
    Reads 36,113
  • WpVote
    Votes 6,812
  • WpPart
    Parts 61
[Completed] سرفه های پی در پی امونشو بریده بود و حتی نمیتونست درست نفس بکشه.ربات های خالی از احساسی که توی روپوشای سفید، اسم دکتر رو به یدک میکشیدن دور تا دور اون مکعب فلزی ایستاده بودن و منتظر جواب آزمایشی بودن که درحال انجام بود. قطره های ریزو درشت عرق روی صورتش به چشم میخورد و حس میکرد که تمام محتویات معده ی خالیش داره برمیگرده.به جلو خم شد و جریان پر فشار خونو حس کرد که داشت روی صورتش میدوئید و توی چشماش متمرکز میشد. هیچ کدوم از اون ادم اهنی های روبه روش جوابشو ندادن‌.همه چیز براش غیر قابل تحمل شده بود و فریاد های دردمندش توی اون مکعب فلزی سرد ، پژواک پیدا میکرد و کسی جوابشو نمیداد. دندوناشو روهم فشار میداد و فکش قفل شده بود.قطره اشکی از چشمای اون پسر سر خورد و همه غیر از خودش متوجه شدن که سرخی خون داره روی صورتش سر میخوره و ردی به جا میذاره. از درد داد فریاد زد و بیشتر توی خودش جمع شد.هربار که سرفه میکرد ، بیشتر حس میکرد که نمیتونه نفس بکشه. تا اینکه همه ی محتویات معدشو بالا اورد و وقتی چشماشو باز کرد رنگ جیغ خون رو دید که با سفیدی ملحفه تختش ،تضاد داشت. صدای ضربان قلبی که هر لحظه توی گوشاش ضعیف تر میشد و دیدی که که تار از همیشه بود ، یه چیز رو ثابت میکرد. _قربان بیمار ایست قلبی کرد.
Green-ish Blue (one shot) by darkblue_94
darkblue_94
  • WpView
    Reads 2,353
  • WpVote
    Votes 258
  • WpPart
    Parts 7
ترواشات ذهن مریض و خسته ی من که راجع به لریه ⭕️این بوک اصلا اسمات نداره.. Hope you enjoy it ...
Infinite Blue [L.S]  by darkblue_94
darkblue_94
  • WpView
    Reads 2,979
  • WpVote
    Votes 583
  • WpPart
    Parts 12
[Completed] من گناهکارم ! گناهکاری که هرشب با خوندن انجیل از خدا طلب بخشش میکنه و با رسیدن صبح و دیدن چشمات توبش رو میشکنه ! آبی بینهایتی که حالا قرمزی خون اطرافشو احاطه کرده و کاری از دست من برنمیاد زیبای من. همه منو با این میشناسن که شفا دهنده ام اما حالا نمیتونم برای نیمه ی جونم شفابخش باشم ! نمیتونم لب هایی که شراب قرمز من محسوب میشدن و حالا اونقدر بی روح شدن که شک دارم بتونی تکونشون بدی ، رو ببوسم ! صورت زیبات که خورشید روزای تاریکم بود ،حالا زرد تر شده و تو ازش خبر نداری محبوب من ! من گناهکارم ... گناهکار گرفتن همه چیزت که همه چیز من بود ...منی که بدون تو مبتلا به مرگ مزمنم
lacuna [L.S] by darkblue_94
darkblue_94
  • WpView
    Reads 12,642
  • WpVote
    Votes 2,589
  • WpPart
    Parts 46
[Completed] تو بهم فهموندی میشه یه تیکه از وجودت رو از دست بدی اما زنده بمونی! نه فقط زنده موندن، بلکه وادارم کردی زندگی کردنو دوباره به یاد بیارم. تو بهم یاد دادی میتونم با وجود یه خلا بزرگ توی قلبم، بازم به نفس کشیدن ادامه بدم! نه فقط نفس کشیدن بلکه عشق ورزیدن و عشق گرفتن رو به یادم آوردی. تو بهم یاد دادی میشه از یه خاک مرده، یه باغ سرسبز درست کرد، اگه فقط به اندازه کافی بهش توجه کنی. تو بهم یاد دادی میتونم دوباره دوست داشته بشم و عاشق باشم! تو منو به زندگی برگردوندی و من بخاطرش تا ابد به تو و قلبت مدیونم... Idea by: Gay_syndrome