name:ugly fan and hot fucker
couple:vkook
Gener:🍓اسمات🔞،خشن،عاشقانه،فلاف
writet: maya^^
وضعیت: کامل شده☑️
قسمتی از فیک 🎄🎇⬇⬇
_تو خیلی زشتی جئون!❎
کیم تهیونگ تاپ آیدل معروف کره....کسی که جونگکوک تا چشمش رو باز کرد عاشقش شد🍉 تو صورتش زل زد و با بی تفاوتی تمام این جمله رو تو صورتش کوبوند!
جونگکوک با بغض دنده رو عوض کرد و با لحنی که سعی میکرد نلرزه گفت
_ببخشید قربان!💢
_البته میتونی جذاب باشی
_چطوری؟
جونگکوک خیلی سریع پرسید و تهیونگ پوزخند ترسناکی زد💦 تو جاش تکیه داد و در مقابل نگاه ذوق زده جونگکوک با سردی زمزمه کرد
_اگه بزنی کنار و اجازه بدی یه دل سیر کتکت بزنم... اون زخما میتونه جذابت کنه!💫💥
و لحظه بعد جونگکوک به معنای واقعی کلمه قفل کرده بود🍓
[تمام شده✅]
جئون جونگ کوک عکاسی که درست یک ساله عاشق مدلی که جدیدا حسابی درخشیده کیم تهیونگ ملقب به وی شده...
+شرط استخدامش بالای ۳۰ سال بودنه...ولی من هنوز ۲۴ سالمههههه...
🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾
جونگ وویونگ پسری تنها که دوست و ادیتور جونگ کوکه و تاحالا چند بار به اصرار کوک به مدیر برنامه ی تهیونگ...چوی سان ایمیل درخواست استخدام داده...
🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾
×هی این ادم دیوونس؟
+چرا؟
×ببین چه شرط جدید مسخره ای گذاشته...
+چی؟
×میگه باید عکاسم لال باشه...
❤❤❤❤❤
سلام سان هستم
نام فیک💬بامن حرف بزن🗨
ژانر:درام😄اسمات🤤رمنس😍امپرگ👼🏻
کاپل:🐯ویکوک🐰ووسان☔
تو داری مثل یه گنجشکِ کوچولو نفس نفس میزنی!
[𝗖𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱]
ɢᴇɴʀᴇ: ᴿᵒᵐᵃⁿᶜᵉ, ˢᵐᵘᵗ, ᶠˡᵘᶠᶠ, ᵒᵐᵉᵍᵃᵛᵉʳˢᵉ, ᵐᵖʳᵉᵍ
ꜱᴜʙ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᶜʰᵃᵉⁿⁿⁱᵉ, ˢᵘᵖᵉ
𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: _𝒓𝒊𝒕𝒕𝒐𝒘_
(قبل از خوندن، اولین پیام مسیج بردم رو چک کنین..)
عشق تو برای من یه سوال بود. یهو یه روز از یه جا پیدات شد و من رو عشق خودت صدا کردی. راه میرفتی و جار میزدی که من عشق توام با اینکه قبلا اصلا همدیگر رو ندیده بودیم. و تو نمیتونستی صدای اعتراض من رو بشنوی. نه اینکه مشکلی نداشته باشم، نه! حقیقت این بود که من نمیتونستم حرف بزنم. شرارت رو توی چشمات میدیدم. تو اون چشمای مشکیت همیشه یه برق شیطنت بود و من خیلی زود فهمیدم که این شرارتی بود که ناخواسته همه رو درگیرش کردی.
« شرارتی برای صدای تو »
Best Ranking:
#1 vkook 😭
#1 taekook
#1 bangtan
#1 kookie
#1 kookv
#1 army
🌸من برای تو شکفتم🌸
×ترجمه شده×
کاپلے: ویکوک/کوکوی ، یونمین ، نامجین
ژانر: انگست ، رومنس ، هاناهاکی
«با قطره اشکی که روی گونه اش چکید، نفس عمیقی کشید و دستشو باز کرد. اخرین نگاه رو به چشمای سرخ و پف کرده اش انداخت، نگاهشو به مشت باز شده اش داد. وقتی به شئ بی گناه تو دستش نگاه کرد، اشک های بیشتری روی گونه هاش راه گرفتن.
این سرنوشت طبیعی اون بود.
تو دست لرزون جونگکوک، یک گلبرگ لطیف صورتی بود.»
*نسخه اصلی این فیک رو میتونین به همین اسم در سایت Archive of Our Own پیدا کنین^^
Highest rankings:
#1 depression
#1 translated
#2 btsfanfic
#2 kpop
#1 btsV
#3 fanfiction
#2 angst
#1 انگست
#1 translation
#2 gay
#1 هاناهاکی
[ کامل شده]
+ اسمت چیه؟
_ لوسیفر
+ مثل شیطان؟
پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد...
_ دقیقا
مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد...
+ اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم
_ چه مخفف احمقانه ای!
+ احمقانه یعنی چی؟
پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید
_ از مامانت بپرس
مرد بی حوصله گفت و از کنار پسر بچه رد شد
+ ولی من خانواده ای ندارم
پسر کوچولو با صدایی لرزون گفت!
ژانر : فانتزی، سوپرنچرال، رومنس، اسمات، انگست
کاپل اصلی : کوکوی
کاپل های فرعی : یونمین / نامجین
حتی اگه کوکوی دوست نداری بدون قراره از این خوشت بیاد :)
(دیالوگ چپتر اول از سریال لوسیفر الهام گرفته شده و باقی فیک هیچ ربطی به اون سریال نداره پس کتاب رو از روی جلدش قضاوت نکنید)
[ completed ]
|زیبایی سیاه|
کاپل: ویکوک~ یونمین~ نامجین
ژانر: درام | رمنس| انگست | اسمات
مرد برگشت و تمام روح جانگ کوک رفت.
چهره ای رو دید که تمام عمر ازش نفرت داشت.
مردی رو دید که نمیخواست هیچوقت دیگه باهاش روبرو بشه.
مردی رو دید که زندگیش رو نابود کرده بود.
مردی که اسمش هم براش نفرت انگیز بود...
کیم تهیونگ... پسردایی شرورش...