Aphroditesin
- Reads 100,341
- Votes 4,177
- Parts 106
دستش را خشن میان شیار کصش کشید: لذتی نبردی؟
میان پایش هنوز مرطوب بود
چوچولش را فشرد و خیره ی چهره ی جمع شده از درد هلن شد: میخواستی نجات پیدا کنی؟
نمیخواست
خودش که میدانست نمیخواست
به نفس نفس افتاد: نه
لبخند زد: دختر هورنیه من
لبانش را به دندان کشید و ناله های هلن در دهانش خاموش شد
دستان نوازشگرش بدنش را طی میکردند: یکی از آثار هنریمی هلن!
زبان روی ترقوه اش کشید: همون قدر ظریفو شکستنی
کمرش پیچو تاب میخورد: پس چرا باهام ظریف رفتار نمیکنی؟
دستانش دور پهلوهایش قرار گرفتند: اول باید شکل پیدا کنی
همونطوری که میخوام
پای کشیده ی هلن روی شانه ی دیان قرار گرفت: شکلم بده
همین الان!
دوست دارم زبونت شکلم بده