Baran_chb's Reading List
32 stories
Castaway|مطرود by HellborEl
HellborEl
  • WpView
    Reads 101,924
  • WpVote
    Votes 20,490
  • WpPart
    Parts 57
COMPLETED ✾ژانر: BDSM.Angst.Dram.Smut ✾کاپل: کایهون ✯ چانبک ✾خلاصه: سهونی که از روی تفریح کیف کیم جونگین معاون مدیر عامل رو می دزده حتی یک درصد هم احتمال نمیده که به اون مرد گره بخوره... بکهیون از جانب خانواده ش طرد میشه و به دشمن خانواده ش پناه میبره...چی میشه اگه زندگی ی داستان هیجان انگیزتر براشون در نظر بگیره؟ "این عشقیه که درد داره..." ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ "من هیچ وقت آدم خوبی نبودم...هیچ وقتم نمیخوام خوب باشم...چون خوب بودن باعث میشه آدم اون بخش تاریک وجودشو نادیده بگیره... در همه ی آدما از دو قسمت خوب و بد شخصیتشون ساخته شدن...ولی درمورد تو...اشتباهم این بود ک نیمه تاریک وجودتو ندیدم...در واقع نخواستم که ببینم...تو منو بالا بردی...و خودت از همون بالا منو پرت کردی پائین..." ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
⛓🍷 𝐃𝐚𝐫𝐤 𝐀𝐭𝐭𝐢𝐭𝐮𝐝𝐞🍷⛓S1 by FictionaryNotes
FictionaryNotes
  • WpView
    Reads 48,345
  • WpVote
    Votes 10,917
  • WpPart
    Parts 35
نام⸙ .: #نگرش_تاریک •ژانر⸙ .: اسمات/ددی کینک/انگست/روانشناسی/جنایی/ •کاپل⸙ .: کایهون/چانبک/تاعوریس/ •نویسنده⸙ .: #mayor (شهردار)‌ •روزهای آپ⸙ .: جمعه •رده سنی⸙ .: +18 { پایان فصل اول } خلاصه⸙ .: بیون بکهیون ایمیلی از یک کمپانی سرگرمی دریافت میکنه که توش نوشته شده در اودیشن آنلاین قبول شده و برای گذروندن دوره کار آموزی باید به کره بیاد ...‌ ولی به طرز مرموزی به جای کمپانی مورد نظر از یک باند مافیای برده سر در میاره ! سهون تک تیر انداز فوق العاده ای ، که خرج زندگیش رو از راه کشتن آدم ها تامین میکنه ... همه چیز عادیه تا زمانی که ازش میخوان کیم جونگین رو به قتل برسونه !
•• Supreme ••  by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 534,458
  • WpVote
    Votes 135,059
  • WpPart
    Parts 94
آلفاها همیشه نژاد برتر بودن. این یه اصل بود. همه این رو می‌دونستن. اما اگه این جایگاه همیشگی توسط یه نژاد دیگه تکون بخوره دنیا چه شکلی میشه؟ ♟ • فیکشن : #Supreme ♟ • کاپل‌ها : چانبک.ویکوک.کایسو ♟ • ژانر: امگاورس. درام. رمنس ♟ • محدودیت سنی : 🔞 ♟ • نویسنده : @SilverBunny 🐰
Fated To Be Yours🥂🌌 by theWHITEstoryteller
theWHITEstoryteller
  • WpView
    Reads 538,583
  • WpVote
    Votes 113,399
  • WpPart
    Parts 57
[کامل شده] FICTION : مقدر شده که مال تو باشم COUPLE : چانبک ، سولی GENRE : فلاف ، امگاورس ، رومنس ، اسمات AUTHOR : #صفید NC+18🔞 STORY IS ABOUT : بکهیون یه مدیر جدیه که بیشتر از هرچیزی از اینکه به خاطر امگا بودن افراد به قابلیت هاشون بی توجهی بشه بدش میاد. حالا چی میشه که یهو سر و کله ی پارک چانیول به عنوان رییس جدید که با امگاها مشکل داره پیدا بشه؟ چی میشه که یهو یه بوی شیرین به دماغ آلفای جوون بخوره؟ و چی میشه اگر اون بو، بوی یه امگای سرکش باشه‌ که کسی نمیدونه امگاست؟ Start : 19.sep.06 End : 20.sep.11 Author @theWHITEstoryteller Channel @panne_fiction ‌‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌
Hey Little, You Got Me Fucked Up [S2] by WhiteNoise_61
WhiteNoise_61
  • WpView
    Reads 24,023
  • WpVote
    Votes 4,727
  • WpPart
    Parts 68
•|☕️کـاپل: چـانبک، هونهـان، کریسـهان •|☕️ژانــر: ددی کیـنک، رمنـس، انگسـت، درام، روزمـره •|☕️ هپی انــد •|☕️نویـسنده: WhiteNoise •|☕️ کــامـل شــده ❞ پسر مو مشـکی و ریـزجثـه‌ای که تازه از زنــدان خارج شده بود با خجـالت نگاهش میکرد و چانیول نمیتونست تشخیص بده پوست سفیـد و بی‌نقـصش بخاطر نور شدید آفتاب انقدر زیـبا بنظر میرسه یا واقعا انقدر هــوس‌انگیره‼️🧸 - پــارک چانیول وکیــل 30 ساله‌‌ی بیون ایونجی - بیـــون بکهیون 16 ساله پسری که بخاطر جــرم مادرش توی زنــدان متــولد و بــزرگ شده و چیزی از دنیای بیرون از دیوارهای بلند زنـــدان نمیدونه‼️ - چانیول بعد از دیدن اون پسر با مردمک‌های لـــرزون و انگشت‌های ظـریف تصمیم میگیره به جای یتـیم‌خـونه اون رو به خونه‌ش ببره و خونـه‌ش رو تبدیل به زندان جدیـدی برای پسـر هوس‌انگیز موکلش میکنه و...🧸❝
Hear Your Touch | OneShot | VKOOK  by Moonlike_Rmy
Moonlike_Rmy
  • WpView
    Reads 17,683
  • WpVote
    Votes 1,852
  • WpPart
    Parts 2
تهیونگ نزدیک شیش ماه بود که با جونگکوک قرار می‌ذاشت! اما اون ها یک مشکل بزرگ داشتن! اون هم این بود که جونگکوک از یک فوبیای نادر رنج می‌برد... ترس از لمس شدن توسط دیگران کاپل: ویکوک ژانر: فلاف - برشی از زندگی - اسمات نویسنده: Moonlike_Rmy چنل تلگرامی: @V_KOOKI
Desiree | Vkook | Completed by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 1,674,416
  • WpVote
    Votes 126,643
  • WpPart
    Parts 44
خلاصه: دهه ی نود میلادی. بوی قهوه ی تلخ و کلاه های کج فرانسوی. پوستر تئاتر های شکسپیر در همه جای شهر. و پسری که توی اتاق واحدش در ساختمان هبیتیت مارسی نشسته و به عاشق بودن فکر میکنه... عشق به شوهر خواهرش که نوزده سال از خودش بزرگتره... آیا تهیونگ هم میتونست دل به عشق برادر زنش بده؟ کسی که از مارسی تا سئول رو طی کرده بود تا قلب شکست خورده اش رو ترمیم کنه... .................. _ تو گنج منی...نقطه ی ضعف منی...بهونه ی من...دلیل جنونم...دلیل خشمم...خوب خودت و ببین...تو اگه مال من باشی کارت زاره...دیوونت میکنم، چشم هرکسی که نگاهت کنه رو از کاسه در میارم، دست هرکسی که بخواد بهت بخوره رو قلم میکنم، نفس هرکسی که به پوستت بخوره رو میبرم... اینارو میگم چون خودم و میشناسم، چون تو نیمه ی پنهان منی...چون تو رو سخت به دست میارم ولی اگه به دست بیارم...دیگه راه برگشتی نداری...از یه جا به بعد مال منی...و هرکسی که بخواد تورو از من بگیره باید اول از کلتم اجازه بگیره... Desiree Wr: quake Main couple: Vkook Genre: Dram, Angst, Romance, Smut
Along the Seine River | Vkook | Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 371,873
  • WpVote
    Votes 52,491
  • WpPart
    Parts 45
┊Summary: توی این بوک داستان عاشقانه یه زوج فرانسوی از دل پاریس رو میخونیم. تهیونگ و جونگکوکی که هفت ساله ازدواج کردن و دوتا دختر دوقلو دارن، اما بعد از هفت سال اختلاف ها و مشکلاتی بینشون شکل گرفته که باعث شده جونگکوک تصمیم به جدایی از همسرش بگیره...اما چه آینده ای انتظار این زوج رو میکشه؟ ┊Teaser: _ یقه‌ت زیادی بازه! _چی! زبانش را در لپش چرخاند و نگاهش را از پاها تا چشمانم بالا کشید: _ یقه‌ت عزیزم...زیادی بازه! _ جدا تهیونگ؟ حالا که میبینی دیگه عصبی نیستم شروع میکنی به گیر دادن؟ او نیز اخمی کرد و با بردن دستهایش به جیب شلوار سفید رنگش، با لحنی جدی تر گفت: _ میدونی که دوست ندارم توی یه فضای خیلی عمومی و شلوغ مردم نگات کنن. متعجب خندیدم و سرم را به تاسف تکان دادم، لبم را به دندان گرفتم و در حالی که دکمه‌های پیراهنم را میبستم پاسخ دادم: _ تلافیشو سرت در میارم آقای کیم. _ تلاشتو میکنی آقای کیم. پیج نویسنده: @sylvie_fic Couple: Vkook Sub Couple: Seongsang (Ateez), Hopemin Genre: dram, Romance, Smut, angst Writer: Sylvie Telegram: @Papacita_01