Kookminシ💜
10 cerita
A Brand New Day (We Shine) || Persian Translation oleh Xil_gh
A Brand New Day (We Shine) || Persian Translation
Xil_gh
  • Membaca 14,548
  • Suara 1,928
  • Bagian 7
جیمین و جونگ کوک سه ماهه که مخفیانه قرار میزارند.جونگ کوک فکر میکنه که وقتشه به بقیه اعضا بگن اما جیمین میترسه. دعوای بیهوده اونا سر یه دسته گل، جیمین رو با احساس گناه و بی ارزش بودن رها میکنه. 《این افتر استوری Not Alone هستش و اگه نخوندینش اول برید و به اون سر بزنید ^^.》
Our serendipity  oleh jikooklover_iran
Our serendipity
jikooklover_iran
  • Membaca 14,647
  • Suara 1,963
  • Bagian 11
جیمین فکر میکنه یه پسر معمولیه! یه پسر معمولی مثل بقیه اما کمی حساستر! اما انگار سرنوشت فکر دیگه ای برای اون داره جونگکوکی که از ناکجا آباد سر میرسه و جیمینی که توی مسیری پر از خطر قرار میگیره ژانر: فانتزی! عاشقانه! کوکمین❣️
Underground  oleh Gray_Sha
Underground
Gray_Sha
  • Membaca 17,505
  • Suara 252
  • Bagian 5
" جیمین باکسی دیگه بود، اون لعنتی بوسیده بودش" از تکرار ھربارِ اون صحنه بهش تهوع دست داده بود. " من چیم مشکل داره؟ نگاهم کنید و بگید. راستشو بگید مشکل کجاس؟ اخلاقم؟ هیکلم؟ قیافم؟ چیم مشکل داره؟ با من راحت باشید! فقط میخوام حقیقتو بدونم که چرا از طرف جیمین جدی گرفته نمیشم!" " فقط بهم یه دلیل بده که اون تو نبودی " " دلیل میخوای؟ قلبم دلیلشه، ضربانش رو گوش بده، زخم روی سینه ام رو ببین، من اون نبودم. " ______ کاپل اصلی : جیکوک/کوکمین کاپل فرعی: تهجین ژانر: اکشن ، معمایی ، رومنس
درهم تنیده🌱 oleh AlbaWritter2
درهم تنیده🌱
AlbaWritter2
  • Membaca 1,146
  • Suara 31
  • Bagian 1
"Intertwined" Genre : romance , smut, angst, real life Couple ; #Kookmin, #Jikook , #teaser پارک جیمین پسر 18 ساله ای که برای دوره کارآموزی وارد کمپانی بیگ هیت میشه. هیچ وقت فکرش رو هم نمیکرد که جایی که برای پیشرفت رفته، قراره این همه دردسر بکشه ! اگه یکی از این دردسرا شروع احساسات جدید به کسی که فکرشم نمیکنه باشه چی؟ _-_-_-_-_-_-
 my mom's boyfriend 〽️ oleh jisalixx
my mom's boyfriend 〽️
jisalixx
  • Membaca 44,198
  • Suara 5,885
  • Bagian 19
〽️نام فیک : my mom's boyfriend 〽️ ژانر : تینیج _اسمات _رومنس_ انگست 〽️روز های آپ : جمعه 〽️کاپل : کوکمین 〽️وضعیت فیک ‌: پایان یافته 〽️نویسنده :jikookies 97 〽️مترجم : jisa 〽️ خلاصه فیک : وقتی جیمین از مدرسه خسته کنند‌ش به خونه برگشت انتظار چیز های زیادی رو داشت... انتظار داشت مادرش رو خوشحال از برگشتنش ببینه... یا اینکه اتاقش رو توی همون حالتی ببینه که قبلا ول کرده بود... ولی انتظار نداشت که ملاقاتی با دوست پسر جدید مادرش جئون جانگ کوک داشته باشه... جئون جانگ کوک کسی که 9 سال از مادرش جوون تر بود و جذاب تر از اونی بود که می‌شد با کلمات توصیف کرد. جیمین اول میخواست که از شیطانی که در غالب جانگ کوک خونش رو تصاحب کرده بود ، متنفر بشه... حداقل چیزی بود که تلاش می‌کرد... ولی جانگ کوک اینکار رو برای جیمین آسون نمی‌کرد و بالاخره تبدیل به تنها چیزی شد که جیمین میتونست بهش فکر کنه... اشتباهی که انجام شد، اشتباهات زیادی رو دنبال خودش آورد... تنها مانعی که سر راه بود، مادر جیمین بود و شاید اینکه جانگ کوک 23 سال داشت و جیمین 16 سال...
Unwanted love  oleh jikooklover_iran
Unwanted love
jikooklover_iran
  • Membaca 227,589
  • Suara 30,261
  • Bagian 37
جیمین یه دکتر موفق کاملا استریته (خودش اینجوری میگه) و از گی ها بدش میاد و عاشق دوست دخترشه! کوکی برادر جدید جیمین! یه خواننده گی موفق و خیلی تخس که میاد میشه بلای جون جیمین و تمام برنامه هاش رو بهم میریزه :) (این فیک دیگه توی تو پیج اینستا آپ نمیشه و فقط اینجا میزارمش) جیکوک💜
Singer oleh katayoon_malik
Singer
katayoon_malik
  • Membaca 283,394
  • Suara 43,962
  • Bagian 48
پارک جیمین به عنوان یه فن بوی به آیدولش جئون جونگ کوک پیام میده.
BL Entertainment  oleh MinBlume
BL Entertainment
MinBlume
  • Membaca 18,897
  • Suara 3,118
  • Bagian 21
اگه بخوام داشته باشمت خودخواهیه، اما میخوام برای آخرین بار خودخواه باشم! 🌚کاپل: کوکمین 🌚ژانر: اسمات، فانتزی، درام ❌ این فیکه ترجمه ای نیست و همش نوشته ی خودمه لطفا این فیک و هیچ جای دیگه اپلود نکنید ❌ Best ranking #3 vampire🥉 #7 jikook 🏅 #8 dram🏅 #12 fantasy 🏅 #13 kookmin🏅
moon in the galaxy { Completed } oleh bluemindnotes
moon in the galaxy { Completed }
bluemindnotes
  • Membaca 75,437
  • Suara 13,013
  • Bagian 46
نام : moon in the galaxy (ماه در کهکشان) کاپل: کوکمین ، تهجین ژانر: رومنس ، درام، انگست،هپی اند ، +18 نویسنده : mind writer ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ اولین باری که دیدمت فکر می کردم یه پسر لوس و مغرور و پولداری... با ابرو های بالا رفته نگاهش کردم که خندید... -خب؟ +اما بعدش...نمی دونم شاید همون روزی که به جای پول، ازم قهوه خواستی، بنظرم متفاوت اومدی...راستش هیچوقت فکر نمی کردم یه روز باهات حرف بزنم...برم بیرون...بخندم...بستنی بخورم...تو همیشه باعث می شی من به خودم فکر کنم...به اینکه یه چیزی بخوام...به اینکه بخوام بخندم...بخوام شاد باشم...بیرون برم...خوش بگذرونم... حس می کردم دارم شیرین ترین جمله های دنیا رو می شنوم... چطور یه نفر می تونست انقدر شیرین باشه؟ +اولین بار که منو دیدی به چی فکر کردی؟ -این پسره اعصاب خوردن کن عجیب کیه؟ داشتم به قیافه ی شاکیش می خندیدم که با حرفی که زد خندم محو شد... +اون شب من همه چیز رو شنیدم... . . . [ فصل اول کامل شده] [فصل دوم کامل شده] [ افتر استوری کامل شده] Number 1 in #kookmin
Salvatore oleh Ministories13
Salvatore
Ministories13
  • Membaca 150,455
  • Suara 23,128
  • Bagian 59
(فصل اول فول💜)salvatore . ناجی . . . چطور شد؟چطور یکی میشه پاییز و بهار و تک تک ذره های هواش...تنها ترین الهه ی روی زمین...شکسته ترین...وقتی نبض بزنه اون نگاهش تو دونه دونه ی سلول های عصبیش... و فوران کنه اون حس سرخ داخل رگایی که یخ زده بود... حالا که داشت قدم برمیداشت سمت اون بهشت بی انتها...قدماش میلرزید...سست میشد...تحلیل میرفت هر چی که داشت غرور...ابهت...مردونگی...قسم خورده بود...به صداش...به چشماش...به روحش جلوی اون الهه ی جنگجو زانو زد و دستی به ساق پای سفید و خوشتراشش کشید و لذت مثل دارویی جذب سلول های تشنه ی تنش شد...ساق پاشو بالا اورد و بوسه هاش بودن که شروع شدن...از مچ تا زانو....و انگشتایی که روی رون سفیدش کشیده شد و همون فاصله ی هیجان انگیز و طی میکرد و حوله کنار میرفت و دیدش روی بهشتش کامل تر میشد اره این جئون جونگکوک بود زانو زده جلوی الهه اش دستایی که کنترل از دست میدادن دلی که عنان از کف داد و لبایی که تن سفیدی و لمس میکردن...تن سفید الهه ی هرزه اش...آفرودیته لعنتی که شده بود پاییز و بهار و ذره های هوایی که نفس میکشید آفرودیتی که با چشمایی خمار بند حولشو باز کرد و با پاهایی باز شده و پوزخندی منتظر حرکت بعدی سالوا شد جونگکوک__ناب ترین حضور زندگیم • • • کاپل اصلی : کوکمین • کاپل فرعی: یونمین.تهگی • ژانر: اکشن•هار