I should read
40 stories
"ugly beta" __chanbaek by pink_girl_2000
pink_girl_2000
  • WpView
    Reads 380,824
  • WpVote
    Votes 79,893
  • WpPart
    Parts 54
خلاصه🖋📚: چی میشه اگه بیون بکهیون،خرخون کالج،همون بتای زشت و خود شیفته ای که چانیول ازش متنفره یه روز صبح از خواب بیدار بشه و ببینه ظاهرش کاملا تغییر کرده و یه امگا شده؟! ........................... Name:ugly Beta Genre:Omegaverse,smut,romance,mpreg Cop:Chanbaek,kaisoo,hunhan (Completed)
You After Him (L.S) by lonlybitch12
lonlybitch12
  • WpView
    Reads 5,123
  • WpVote
    Votes 1,467
  • WpPart
    Parts 29
با اون دوست داشتن رو تجربه کردم. با تو عاشق شدن رو. اون رو از دست دادم. و تورو.... (در حال نوشتن)
No Homo by 1DFanFic_iran
1DFanFic_iran
  • WpView
    Reads 57,339
  • WpVote
    Votes 9,684
  • WpPart
    Parts 37
Louist91 : يه جورايى دلم ميخواد ديكتو بخورم Louist91 : ولى با اين حال از اين حرفم منظور بدى ندارم [ Persian Translation] ( Larry Stylinson AU) © ALL RIGHTS RESERVED @louvinglouis Translated By : @TheBluestKitten & @Zahra__gh2 #20 in Persian FanFiction
Loueh [ Larry Stylinson AU ] by hazzukie
hazzukie
  • WpView
    Reads 1,588
  • WpVote
    Votes 331
  • WpPart
    Parts 5
" من پیداش کردم..توی یه جعبه‌ی کهنه و مدت زمان کمی نیاز داشتم تا بهش عادت کنم، ولی جز اون چیزیو نمیبینم..این عادیه درسته؟...نه اون حیوون خونگی یا حتی دوستمم نیست..اون یچیز نزدیک تره که من اسمی براش ندارم . "
Be a good baby (Persian Translation) by Larry_iran
Larry_iran
  • WpView
    Reads 24,181
  • WpVote
    Votes 3,554
  • WpPart
    Parts 12
"سر جای من نشستی." "ا-اوه، ب-ببخشید." یا جایی که لویی یه پسر کوچیک معصومه که دوست داره فلاور کراون بپوشه و هری یجورایی یه عوضیه که اتفاقی این پسر لکنت دار تبدیل به نقطه ضعفش میشه. Original Story By: @Larryinboxers
"I swear I'm funny..." by Larry_iran
Larry_iran
  • WpView
    Reads 13,273
  • WpVote
    Votes 2,681
  • WpPart
    Parts 10
جایی که هری برای لویی جوک میگه تا کاری کنه عاشقش بشه. Original Story By: @tjeffsandsniffles
Being Tutored | L.S Persian translation by _MySoul
_MySoul
  • WpView
    Reads 237,518
  • WpVote
    Votes 22,621
  • WpPart
    Parts 43
هری به معلم نیاز داره وگرنه در غیر اینصورت نمیتونه کلاس سال بعدشو قبول بشه، اما آموزش قرار نیست درمورد یاد دادن درسهای مدرسه بهش باشه یا داستانی که توش لویی به هری یاد میده چطور به فاک بره. #2 in fanfiction all rights reserved to LarryGeneration. this story contain sexual tension
Blue memories [l.s_z.m] by rayan1998tab
rayan1998tab
  • WpView
    Reads 28,396
  • WpVote
    Votes 2,821
  • WpPart
    Parts 16
داستان لرريه و زيام هم داره هری- لویی بهم نگاه کن لویی نمیخواست تو چشمای مرد روبروش نگاه کنه و تقره ميرفت.. - گفتم نگام کن. لویی با اکراه سرشو بالا اورد و تو چشمای سبز مرد مقابلش زل زد چشماش پر التماس بود. - لو نمیتونی انکارو با من بکنی. نه وقتی که انقد میخوامت.یکم بیشتر راجبش فک کن. اشتباه میکنی... - من تصمیمو گرفتم. متاسفم پسر سعی کرد خودشو از مرد جدا کنه. - یعنی نمیخوای هیچ شانسی بهم بدی؟ این حرف اخرته؟ - اره هری... چرا نمیفهمی... هری بادیدن قیافه بی احساس لویی چیزی تو وجودش شکست ، اون پسر نميتونست انقد بي احساس باشه، اين لويي نبود كه ميشناخت...
One of her students  by larryzs
larryzs
  • WpView
    Reads 44,464
  • WpVote
    Votes 5,644
  • WpPart
    Parts 32
-اين پسر دپرسه كيه ؟ -اوه. اون هريه. اون دپرس نيست فقط يكم ساكته . -خيلى عجيب به نظر مياد ... همه چيز تغيير كرد وقتى يه روز لويى تصميم گرفت تا از مدرسه اى كه دوست دخترش ، النور، توى اون كار ميكرد ديدن كنه .. به غير از همه ى اون چيزايى كه ميتونست براى لويى جالب باشه ، يه پسر اروم و ساكت نظرش و جلب كرد ... پسرى كه اسمش هرى بود ...لويى ميخواست راز اون پسر عجيب رو بفهمه .. و همينطور با گذشت زمان مشكلات بيشتر شد وقتى كه حس كرد به يكى از دانش آموزاى دوست دخترش علاقه پيدا كرده ... Larry stylinson Persian translation