|𝑾𝒉𝒆𝒏 𝑰 𝑺𝒂𝒘 𝒀𝒐𝒖 𝑨𝒈𝒂𝒊𝒏|
نومین ایو جایی که جنو بعد از هفت سال برمیگرده به مدرسه و با ادمایی روبرو میشه که تو گذشته ازشون فراری بوده༄ 𝚆𝚑𝚎𝚗 𝙸 𝚜𝚊𝚠 𝚈𝚘𝚞 𝙰𝚐𝚊𝚒𝚗༄❤︎ کاپل:نومین
نومین ایو جایی که جنو بعد از هفت سال برمیگرده به مدرسه و با ادمایی روبرو میشه که تو گذشته ازشون فراری بوده༄ 𝚆𝚑𝚎𝚗 𝙸 𝚜𝚊𝚠 𝚈𝚘𝚞 𝙰𝚐𝚊𝚒𝚗༄❤︎ کاپل:نومین
ده بار. ده بار باهام بیا سر قرار؛ بعدش هرچی گفتی رو به عنوان جواب درنظر میگیرم.
"و نه عزیزِ من، نه. من سی و هشت سال پیش در آلمان متولد نشدم. من توی بغل هیچ پرستاری و در هیچ خونهی اعیانیای به دنیا نیومدم. محل تولد من همینجاست، این اردوگاه نفرین شده، اینجایی که تو دستهای لرزانت رو دورم میپیچی... و بهم این توانایی رو میدی که با دیدنت، هر لحظه و هر ثانیه، بمیرم و یکبارِ دیگه متولد بشم..." [KAIHU...
عنوان: سایرای🎴 ژانر: عاشقانه، جنایی، فانتزی، اسمات🎋 کاپل: چانبک، (شاید سورپرایز) 🩸 محدودیت سنی🔞 "خون! این دریاچه خون کف زمین از بدن منه! نمیتونم بفهمم دارم نفس میکشم یا نه. بدنم میلرزه. دهنم مزهی خون میده. یعنی مرگ همچین حسی داره؟ هیچ چیزیو نمیتونم واضح ببینم. اما هنوز صدای قاتلمو میشنوم..." توی این روایت قراره...
هروئینی که دست و پا درآورده، شیرهی درخت افرا و کره روی پنکیک، خدای من، بوی نون زنجبیلی و بلوط برشته. کای مثل تمام اینها اعتیادآور بود. پوست تیرهش زیر نور کمِ ماه، کمی آبی شدهبود و دسته موی سرکشش دوباره روی پیشونیش افتادهبود. زمزمه کرد "برنامه دارم برای یه مدت قابل پیشبینی آزارت بدم، فضایی کوچولو" و دوباره لبخند...