[completed] خلاصه: این ازدواج اجباری برای جونگ کوک، اونم توی کشور هموفوبیکی مثل کره سم بود. نمیدونست چطوری از اون موقعیت فرار کنه. نمیدونست چطور شجاعتش رو جمع کنه و مخالفت کنه. فقط میدونست که هرچقدر بیشتر مقاومت کنه، بیشتر توی این منجلاب فرو میره... ژانر : ازدواج اجباری - عاشقانه - انگست - هپی اند کاپل : ویکوک (تهکوک) - نامجین - یونمین شروع : 1400.1.1 پایان : 1400.4.30 ✨Best rankings✨ #1 Vkook #1 BTS #1 Farsi #1 jungkook #2 فارسی #1 تهیونگ

فیکشن آقای من🥀 ▪︎جونگکوک: "زیاده روی کن آجوشی من عاشق زیاده روی هاتم!"🐰 ▪︎تهیونگ: "تو یه سازی اسمتو میذارم کُ... از پایین مینوازمت از این بالا ملودیت رو استخراج کن!"🐯 •ممنوعه ای در دل #عشق و #خیانت 🤍↯ #MyAjjussi 🥀 - -Couple: TaeKOok 🌙 -Author: -Smutic🥀

«کامل شده» 🌕🐺خلاصه:همه ما ممکنه در طول عمرمون به غریبه هایی بربخوریم که بدون داشتن نیت خاصی شروع به کمک کردن به ما میکنن. اما چی میشه اگر یکی از اون غریبه ها در آینده کسی باشه که قراره عاشقش بشیم؟ دنیا همیشه طبق انتظارات ما جلو نمیره... 🌕🐺اسم فیکشن:جفت من یک آلفاعه کاپل اصلی:ویکوک🌖 کاپل فرعی:یونمین🌙 🌕🐺ژانر:امگاورس،اسمات،امپرگ،جنایی،لیتل کمدی،رمنس،هپی اند. نویسنده:kim_bunny2020 𝗧𝗢𝗣=𝗧𝗔𝗘𝗛𝗬𝗨𝗡𝗚 𝗕𝗢𝗧𝗧𝗢𝗠=𝗝𝗨𝗡𝗚𝗞𝗢𝗢𝗞

[امید من] جونگ کوک فقط میخواست داخل اتاق کار هیونگش رو بگرده... نمیدونست قراره وارد وبتون مشهور مای هوپ بشه که هوسوک هیونگش نویسنده اش بود و از قضا امگاورس بود. اون یه بُعد دیگه بود؟؟ Couple:VKOOK 🍫 وضعیت: پایان یافته.

Couple: taekook, yoonmin, namjin, hyunlix Genre: fantasy, vampire, mpreg, smut, romance خلاصه: سال ۱۸۵۰ میلادی، فرانسه، شهر وردن، عمارت شتو دشانو این قرار بود عکس یه خونه ی تسخیرشده باشه به عنوان آخرین عکس یادگاریم از فرانسه ی دوست داشتنی ولی الان عکس خونمه! . . +: مامان بزرگم قبلا یکبار از وردن و عمارت معروفش دیدن کرده اون میگه همه ی شایعات حقیقت دارن و هیولاهای ترسناک و خونخواری تو اون عمارت زندگی میکنن @: دقیقا همه چی راسته یکی از اقوام ما از اهالی همون شهره میگه تموم مردم وردن خبر دارن که خانواده ی دشان هیولان ولی کسی راجبشون حرفی نمیزنه +: چرا؟ &: چرا؟! مگه سوال پرسیدن داره؟ اهالی اون خونه به قدری ترسناک و مرموز و بانفوذن که کسی جرات حرف زدن راجبشون رو نداره به شما هم توصیه میکنم راجبشون زیاد حرف نزنید! @: تو کی هستی؟ &: اوه ادبم کجا رفته ببخشید یادم رفت خودمو معرفی کنم من دلانو هستم دلانو دشان

جئون جونگوک امگای سودجویی که یه شب با آلفای مستی می خوابه.. بعد چند ماه از اون قضیه آلفا پیامی رو از امگا دریافت می کنه.. «من توله ی تو رو باردارم..!» (در حال حاضر آپ این بوک متوقف شده)

༺شاهدُخت༻ جونگکوک از مَرد بودن شرمی نداشت... اون از یک مردِ متفاوت بودن هم شرمی نداشت. اما نمیتونست بشینه و ببینه که تک تک اعضای خانواده ش جلوی چشم هاش پر پر میشند! پس توی دنیای لباس های پر زرق و برق و جواهرات گرون قیمت غرق شد و خودش رو به جای یک دختر جا زد و پا به قصرِ سلطنتی گذاشت... اما هیچوقت فکر نمیکرد شاهزاده ی کشورش به هویت دروغینش دل ببنده! لعنت... اون حتی یک دختر هم نبود! ~.~ ~.~.~ (⛔این فیکشن با کاپل اصلی Yoonmin هم توی همین اکانت با همین اسم وجود داره⛔) ~.~ ~.~.~ ژانر : ( سلطنتی-کلاسیک / رمنتیک / درام / طنز /... ) کاپل(ها) : اصلی ◀ تهکوک فرعی ◀ یونمین ~.~.~ ~.~ [فیکشن الهام گرفته از سریِ Selectionـه. ولی روند داستانها هیچ شباهتی ندارند. کافیه چند پارت بخوونید تا متوجه بشید^^]