اونایی که قشنگن.
12 stories
son of the Dawn [Z.M] [L.S] by that_very_Witch
that_very_Witch
  • WpView
    Reads 9,905
  • WpVote
    Votes 2,280
  • WpPart
    Parts 26
《تو پسر سپیده‌دم هستی.نیمه آدمیزاد و نیمه اژدها.کسی که خدایان کهن و بر حق رو از زندانشون آزاد میکنه و نژاد آدمیزاد رو به خفتی که لایقشه میرسونه.》 زین به عنوان پیشکار ملکه وارد دربار میشه.جایی که لرد لیام پین،عموی پادشاه، از خیره شدن بهش ابایی نداره و اتفاقات شومی در شرف وقوعه.زین رازی داره که نباید فاش بشه؛رازی که اونو از بقیه آدمیزادها جدا میکنه.
The Wedding Date [ Persian Translation ] by themaniro
themaniro
  • WpView
    Reads 56,878
  • WpVote
    Votes 10,543
  • WpPart
    Parts 33
• زین توی فروشگاه والمارت کار میکنه. اون دوست پسر نداره و خیلی وقته که به یه قرار نرفته. مامانش همیشه دنبال یه پارتنر برای اونه و حالا هم که برادرش میخواد ازدواج کنه، فشار از طرف اون بیشتر شده. زین میخواد که یک نفر رو پیدا کنه، ولی با درنظر گرفتن اتفاقاتی که در گذشته براش افتاده یکم سخته. اون مجبور میشه با کسی که مامانش انتخاب کرده به یه قرار بره. اون شب یه اتفاقی می افته. اتفاقی که باعث میشه لیام پین رو استخدام کنه تا به عنوان قرار در عروسی برادرش حضور داشته باشه. چیزی که در نهایت، تبدیل به بهترین تصمیمی میشه که تا حالا توی عمرش گرفته. • [ ترجمه فارسی ] [کمپلتد]
THE OCEAN MYSTERY  /ziam/ by Alice_cn
Alice_cn
  • WpView
    Reads 59,231
  • WpVote
    Votes 12,427
  • WpPart
    Parts 52
[Completed] "پیکسی؛ پری چهره ای که در زیر نور ماه می رقصد " . . +بهت گفته بودم دیگه دنبالم نگرد؛ دنیای تو برای من زهره _و من به حرفت گوش نکردم زِد چون تو برای من خود مرهمی
Street. by tistom
tistom
  • WpView
    Reads 418
  • WpVote
    Votes 102
  • WpPart
    Parts 3
پسرم ، اگه من مُردم بازم عشقتو تو خیابون ببوس. Boys in street - Greg holden🌈
LACK OF IDENTITY [Z.M] [Completed] by anaw_73788
anaw_73788
  • WpView
    Reads 41,157
  • WpVote
    Votes 7,456
  • WpPart
    Parts 25
با دست های لرزان به بازو هایت چنگ بزن و خودت را در اغوش بگیر. به صدای غم انگیز موسیقی مورد علاقت گوش بده و ارام اشک بریز. در این دنیای خاکستری تنها بنفش کبود تو ترکت کرده و حالا رنگی در بین هاله های تیره وجود ندارد. ناخن هایت را در پوستت فرو کن تا حداقل رنگ سرخ خون، دنیایت را از یکنواختی دربیاورد. نوشیدنیه سرد و تگریت را بنوش رو از درصد الکلش لذت ببر. کمی دود و بعد قرص ارامش بخش و ارامش... به همین سادگی.
،،Darken/Ziam,, by oned_fanfic
oned_fanfic
  • WpView
    Reads 76,241
  • WpVote
    Votes 12,725
  • WpPart
    Parts 40
اگر قرار به نماندن است؛ بی خداحافظی برو! بگذار انتظار، همان تکه نخی باشد که بعد از تو مرا وصل می‌کند به زندگی ...
The love story of zigi by 20112014z
20112014z
  • WpView
    Reads 4,170
  • WpVote
    Votes 909
  • WpPart
    Parts 1
:)از رو جلد قضاوت نکنید
Dilemma [h.s] by mobinaaw
mobinaaw
  • WpView
    Reads 59,917
  • WpVote
    Votes 7,266
  • WpPart
    Parts 48
از خودت بیرون بیا. برگرد. بهش نگاه کن. ترسناکه، نیست؟
DUSK TILL DAWN  by blackbluemind
blackbluemind
  • WpView
    Reads 49,989
  • WpVote
    Votes 8,709
  • WpPart
    Parts 35
تو به من محکومی زین مالیک.. محکوم به اینکه از طلوع تا غروب کنارم باشی... . . . . . . این اولین فف منه امیدوارم دوستش داشته باشید :) خودم که کلا خنثی نسبت بهش. اگه نظری راجب روند داستان بود حتما کامنت بزارید عشقتون کشید vote بدید نخواستیدم عیب نداره🤷🏻‍♀️.. در هر صورت که اینجایید تا لذت ببرید ....