Kookmin
20 stories
Pancake | Kookmin {COMPLETED} by blackstarWrites
blackstarWrites
  • WpView
    Reads 247,030
  • WpVote
    Votes 48,073
  • WpPart
    Parts 49
جیمین دلش می‌خواد از دست جئون جونگ‌کوک داد بزنه چون اون آدم نیست، بلای آسمونیه. چاپ شده توسط نشر مانگاشاپ #1 in fiction { comedy | fluff | smut }
This Is Not Real || Full || KooKmin by Nilo_o
Nilo_o
  • WpView
    Reads 85,734
  • WpVote
    Votes 10,231
  • WpPart
    Parts 56
" Completed " کاپل: کوکمین ژانر: رومنس،کمی هیجانی، اسمات، روانشناختی 《خلاصه 》 همه چیز درست پیش میرفت. همه چیز از نظر جونگ کوکی که زندگی رو تو آرامش و سرزندگیِ جیمین میدید،آروم پیش میرفت! اما اینطور نبود... جیمین بیشتر از این نمیتونست از چشمای عاشق جونگ کوک پنهانش کنه چون یه سری چیزایی که نباید میشنید رو دوباره شنید، صحنه هایی که نباید میدید رو دوباره دید. تو خواب و رویا؟ تو واقعیت؟ یه توهم ساختگی بود؟ یا یه گذشته ی تلخ و دردناک؟ یه شخصیت مملو از تاریکی که ملکه ی ذهنِ جیمین بود، قرار بود دوباره با آزاد شدنش، زندگی این دو پسرِ تازه به آرامش رسیده رو ویرون کنه؟ ولی این شخصیت تاریک نما دقیقا کجا آزاد شده بود؟ تو توهم جیمین یا.... امیدوارم که از خوندنش لذت ببرید. لطفا با ووت هاتون ازم حمایت کنید و اگه دوست داشتید فالو کنید 🤍 #TINR #Nil
moon in the galaxy { Completed } by bluemindnotes
bluemindnotes
  • WpView
    Reads 77,836
  • WpVote
    Votes 13,280
  • WpPart
    Parts 46
نام : moon in the galaxy (ماه در کهکشان) کاپل: کوکمین ، تهجین ژانر: رومنس ، درام، انگست،هپی اند ، +18 نویسنده : mind writer ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ اولین باری که دیدمت فکر می کردم یه پسر لوس و مغرور و پولداری... با ابرو های بالا رفته نگاهش کردم که خندید... -خب؟ +اما بعدش...نمی دونم شاید همون روزی که به جای پول، ازم قهوه خواستی، بنظرم متفاوت اومدی...راستش هیچوقت فکر نمی کردم یه روز باهات حرف بزنم...برم بیرون...بخندم...بستنی بخورم...تو همیشه باعث می شی من به خودم فکر کنم...به اینکه یه چیزی بخوام...به اینکه بخوام بخندم...بخوام شاد باشم...بیرون برم...خوش بگذرونم... حس می کردم دارم شیرین ترین جمله های دنیا رو می شنوم... چطور یه نفر می تونست انقدر شیرین باشه؟ +اولین بار که منو دیدی به چی فکر کردی؟ -این پسره اعصاب خوردن کن عجیب کیه؟ داشتم به قیافه ی شاکیش می خندیدم که با حرفی که زد خندم محو شد... +اون شب من همه چیز رو شنیدم... . . . [ فصل اول کامل شده] [فصل دوم کامل شده] [ افتر استوری کامل شده] Number 1 in #kookmin
Touch My Soul  by TheGreenSol
TheGreenSol
  • WpView
    Reads 1,805
  • WpVote
    Votes 250
  • WpPart
    Parts 1
وانشات: روحم رو لمس کن کاپل: مینگوک ژانر: رمنس، فلاف، اسمات ~ همیشه مجبور بود وقتش رو صرف کار کردن کنه تا مخارج زندگیشون تامین بشه و هیچوقت زمان نداشت تا برای خودش تفریح و انگیزه ای واسه شروع کردن یه روز دیگه پیدا کنه... اما حالا جونگ‌کوک برای اولین بار یه سرگرمی هیجان انگیز پیدا کرده بود و اون دید زدن نقاشی‌های پسری بود که هر روز میدیدش، شاید دیگران درکش نمیکردن اما از نظر جونگ‌کوک دستای اون هنرمند ریز نقش توانایی‌های فوق العاده‌ای داشتن... هر بار با دیدن نقاشی های پسر از درون احساس سرخوشی میکرد اما هیچ اطلاعی از دنیایی تاریکی که اون پسر توش دست و پا میزد نداشت... ~ "تو بی نقصی." بغض توی گلوش باعث لرزش صداش میشد: "چطور میتونی نقص به این بزرگی رو نبینی جونگ‌کوک شی؟"
𝐴𝑙𝑙𝑖𝑎𝑛𝑐𝑒 by lilisidee
lilisidee
  • WpView
    Reads 708
  • WpVote
    Votes 75
  • WpPart
    Parts 2
"غرقه ی عطری مخملی تو بهشت گرماش زندگی میکنم ، سلول به سلول ، رد پای وجودش رو بو میکشم ، چشمای شیفتم خیره به قاصدکی که پرواز کنان سرانجام تمام سالهای سردم رو به رخ میکشه و من با لبخندی برای اولین بار دیگه چیزی از اون نمیخوام ، دیگه آرزوی بهاری ندارم چون من بهشت رو تو چشماش پیدا کردم"
 my mom's boyfriend 〽️ by jisalixx
jisalixx
  • WpView
    Reads 46,145
  • WpVote
    Votes 5,956
  • WpPart
    Parts 19
〽️نام فیک : my mom's boyfriend 〽️ ژانر : تینیج _اسمات _رومنس_ انگست 〽️روز های آپ : جمعه 〽️کاپل : کوکمین 〽️وضعیت فیک ‌: پایان یافته 〽️نویسنده :jikookies 97 〽️مترجم : jisa 〽️ خلاصه فیک : وقتی جیمین از مدرسه خسته کنند‌ش به خونه برگشت انتظار چیز های زیادی رو داشت... انتظار داشت مادرش رو خوشحال از برگشتنش ببینه... یا اینکه اتاقش رو توی همون حالتی ببینه که قبلا ول کرده بود... ولی انتظار نداشت که ملاقاتی با دوست پسر جدید مادرش جئون جانگ کوک داشته باشه... جئون جانگ کوک کسی که 9 سال از مادرش جوون تر بود و جذاب تر از اونی بود که می‌شد با کلمات توصیف کرد. جیمین اول میخواست که از شیطانی که در غالب جانگ کوک خونش رو تصاحب کرده بود ، متنفر بشه... حداقل چیزی بود که تلاش می‌کرد... ولی جانگ کوک اینکار رو برای جیمین آسون نمی‌کرد و بالاخره تبدیل به تنها چیزی شد که جیمین میتونست بهش فکر کنه... اشتباهی که انجام شد، اشتباهات زیادی رو دنبال خودش آورد... تنها مانعی که سر راه بود، مادر جیمین بود و شاید اینکه جانگ کوک 23 سال داشت و جیمین 16 سال...
that's enough by jikooklover_iran
jikooklover_iran
  • WpView
    Reads 5,125
  • WpVote
    Votes 603
  • WpPart
    Parts 1
جیمین و جونگکوک دوستای دوران بچگی که سالهاست باهم زندگی میکنن و هر دو‌ عاشق هم و از حس همدیگه باخبرن ولی هیچ کدوم حرفی ازش نمیزنن تا اینکه جونگکوک.... کوکمین❤️
Acacia Nightclub  by TheGreenSol
TheGreenSol
  • WpView
    Reads 5,367
  • WpVote
    Votes 382
  • WpPart
    Parts 1
وانشات : آکِیشا نایت‌کلاب کاپل : مینگوک ژانر : رمنس، اسمات °•°•°• خلاصه: آکِیشا نایت کلاب، کلابی که توش فقیر و پولدار کاراگاه و رئیس مافیا همه و همه یه شب چیزی که هستن رو فراموش میکنن و یه هدف مشترک دارن... خوش گذرونی! چی میشه اگر جیمین افسرده که دیگه توی زندگیش به چیزی امید نداره، به این کلاب بره و با یه غریبه خاص آشنا بشه؟ Highest ranking #1 in وانشات Highest ranking #1 in جیکوک
𝐖𝐨𝐧𝐝𝐞𝐫 by btsalate
btsalate
  • WpView
    Reads 5,702
  • WpVote
    Votes 759
  • WpPart
    Parts 5
[ترجمه شده] "میدونی، وقتی یک نفر غمگینه، تماشا کردن غروب آفتاب رو خیلی دوست داره." -آنتوان دوسنت اگزوپری - شازده کوچولو cover : @/chimmedt in twitter writer : @/wordcouture in AO3 ( از نویسنده اجازه گرفته شده)
[ Shameless ] by Vida_twinkleFanF
Vida_twinkleFanF
  • WpView
    Reads 176,868
  • WpVote
    Votes 15,758
  • WpPart
    Parts 24
◆Genere: smut (a bit harsh) _ romance _ angst همه چیز ازون شبی شروع شد که من به هوای اینکه اونم یه مرد بی بندوبار عوضیه که دنباله یه رابطه یه شبه می گرده بهش نزدیک شدم! ◆◆◆ _: جانگوک، اسمت خیلی بهت میاد..همون طور با غرور..زیبا و محکم! _: البت برای تو آقای جون! دستمو که روی سینش بود رو خط فکش کشیدم و گفتم: امشب نمی خوای منو مال خودت کنی کوک؟! من تمام و کمال در اختیارتم! فشار محسوسی به پایین تنش آوردم و نزدیک گوشش ادامه دادم... _: هرکاری دوست داری باهام بکن! _: چرا نمی فهمی جیمین؟! من..نمی خوامت..من..ازت..خوشم نمیاد..حالم از فکر کردن به سکس با همجنسم..بهم می خوره! Kookmin_Vmin ◆◆◆