Novel
9 stories
Horror Clinic (◕ᴥ◕)⁩ by Nepenthe_00
Nepenthe_00
  • WpView
    Reads 44,817
  • WpVote
    Votes 7,029
  • WpPart
    Parts 89
تو یه شهر عجیب ادما و موجوداتی عجیب‌تر کنارهمن ... ولی داستان فقط همین نیست !
نیکس زمین و زمان را به فنا میدهد _۱ by cotbmofficial
cotbmofficial
  • WpView
    Reads 188
  • WpVote
    Votes 15
  • WpPart
    Parts 5
از مجموعه داستان‌هایی که واقعا اتفاق افتادند و نکو و لونا بهای سنگینی برایشان پرداختند.
↬میراثِ خون↫ by -Deuon
-Deuon
  • WpView
    Reads 2,692
  • WpVote
    Votes 290
  • WpPart
    Parts 6
افسانه‌ها میگن اگر یک شیطان تک‌شاخی رو گاز بگیره و خون شیطان وارد بدن تک‌شاخ بشه،اون تک‌شاخ می‌میره... اون شب،توی جنگل‌‌ممنوعه این اتفاق افتاد! ولی اون تک‌شاخ نمرد.!!! و یک نفرین،به‌جای مرگ،در بدن اون رخنه کرد...
𝑬𝒖𝒑𝒉𝒐𝒓𝒊𝒂 by taenes_
taenes_
  • WpView
    Reads 5,079
  • WpVote
    Votes 398
  • WpPart
    Parts 6
گاهی تنها چیزی که نیاز داری فقط یک نفره که بعضی چیزارو بهت یادآوری کنه (؛
Two moon in one sky | دو ماه در یک آسمان  by sashamiou
sashamiou
  • WpView
    Reads 633
  • WpVote
    Votes 120
  • WpPart
    Parts 15
آن روز دختری از نسل پادشاهان به دنیا آمد . دختری که با چشم گشودنش همه چیز را عوض کرد ...
The Throne (persian version)  by the_pure_poison
the_pure_poison
  • WpView
    Reads 983
  • WpVote
    Votes 78
  • WpPart
    Parts 4
ترجمه فارسی داستان The Throne فکر کردم حیف میشه اگه شماها نتونین از خوندن یه همچین چیزی لذت ببرین. منو تا اخر راه همراهی کنین و با نظراتتون ذوق ادامه رو در من ایجاد کنید 😌✨💖 Dom Male demon x Black butler/kuroshitsuji
Wangxian- Yizhan one shots by FloconDeNeige_
FloconDeNeige_
  • WpView
    Reads 21,860
  • WpVote
    Votes 3,114
  • WpPart
    Parts 17
مجموعه ای از وان شات های وانگشیان و ییجان ~
JosCarl Oneshots (Identity V) by My_HearTae
My_HearTae
  • WpView
    Reads 18,993
  • WpVote
    Votes 393
  • WpPart
    Parts 12
Exactly what the title says. Requests are allowed UvU.
Queen of my heart👑 by iicequeenn
iicequeenn
  • WpView
    Reads 508,567
  • WpVote
    Votes 36,394
  • WpPart
    Parts 103
گاهی برای ملکه بودن باید لشکر کشی کرد،باید جنگید،باید فتح کرد... و گاهی برای ملکه شدن کافیست؛قلب یک مرد را از آن خود کنی..آنوقت تو ملکه خواهی بود ملکه قلب او. گاهی تصاحب قلب یک مرد انقدر سخت است که حکم جنگ دارد وباید مرزها را برای فتحش در نوردید. دوشیزه مری اینبار باید بجنگه..بجنگه تا فتح کنه..شاید قلب یک مرد رو وشاید یک کشور رو و یا شاید هر دو.