🛹Sope1🛹
38 stories
Agust D 2 by Purplesora
Purplesora
  • WpView
    Reads 35,831
  • WpVote
    Votes 7,077
  • WpPart
    Parts 38
فصل دوم آگوست دی.فیک ترجمه شده. یونگی داره بیخیال میشه. داره آگوست رو رها میکنه. چون با وجود آفتاب، درخت های نخل و دریا، کی به یه آدم کش نیاز داره؟ ولی به شکل بی رحمانه ای بهش یادآوری میشه نمیتونه از هویتش فرار کنه، نه تا یه میلیون سال دیگه. چون به یه چیز تیره تر، یه چیز سرد تر از آگوست نیازه تا تیم از این مخمصه نجات پیدا کنه. هیچوقت نباید چیزی که مال اونه رو ازش بگیری. هیچوقت. (این فیک هنوز توسط نویسنده در حال آپه، پس لطفا قبل خوندن به ریسکش توجه کنید) Written by: Hopefullylost
B̶i̶t̶t̶e̶r̶s̶w̶e̶e̶t̶ || Sope  by astxrism_nae
astxrism_nae
  • WpView
    Reads 194,540
  • WpVote
    Votes 8,298
  • WpPart
    Parts 35
Life just has those bittersweet moments. || it is a sope story the first few chapters may seem like it's not but it's just part of the story I began writing this when I didn't know what i was doing ||
𝐓𝐡𝐞 𝐃𝐞𝐯𝐢𝐥'𝐬 𝐀𝐧𝐠𝐞𝐥 || ᴍ.ʏ.ɢ × ᴊ.ʜ.s by p3rd1t10n
p3rd1t10n
  • WpView
    Reads 8,960
  • WpVote
    Votes 500
  • WpPart
    Parts 9
"Mr. Min, it seems as though Mr. Jung has left" "Find him now, and bring him back. I must have him" Yoongi, the devil, kidnaps angels every year to rule the underworld with him. He usually would let the angels go after that year passes, but this year will be different.
Alpha's Omega by 12bishakhatamang
12bishakhatamang
  • WpView
    Reads 201,059
  • WpVote
    Votes 11,238
  • WpPart
    Parts 31
Hoseok (Omega) is the prince of Jung clan and Yoongi (Alpha ) is the prince of Min clan , they both knew each other from childhood days , their parents decided to get them married . One day Yoongi's parents got killed by the enemies when he was twelve , from that day he became cold toward everyone but not toward his loved once.
yoonseok smuts by crappy_fanfics_
crappy_fanfics_
  • WpView
    Reads 37,180
  • WpVote
    Votes 464
  • WpPart
    Parts 7
What am i doing with ma life
Yoonseok Oneshots~ by jungsho_oks
jungsho_oks
  • WpView
    Reads 13,464
  • WpVote
    Votes 286
  • WpPart
    Parts 7
Since the world doesn't have enough yoonseok one shots I decided to use my non-existent writing abilities to make some!
All About Sope by Soraseok94
Soraseok94
  • WpView
    Reads 172,256
  • WpVote
    Votes 7,375
  • WpPart
    Parts 52
Welcome to my Sope World~ This book will contain Sope photos, fanarts, facts and maybe oneshots. Any Sope photos or fanarts do not belong to me.
Bad boy angel | sope by UNHOLYME
UNHOLYME
  • WpView
    Reads 11,954
  • WpVote
    Votes 2,695
  • WpPart
    Parts 10
جیهوپ هیچوقت اسمشو به کسی نمیگه. فرشته‌ها اجازه ندارن هویت و اسم شون رو فاش کنن. اونا موجوداتی بال‌دار هستن که آفریده شدن تا به مردم عادی امید بدن. جیهوپ هم همچین فردیه. اون بال های بزرگشو زیر یه لباس گشاد مخفی می‌کنه و اجازه نمیده مردم بیشتر از دو متر بهش نزدیک بشن. هیچکس نباید از رازش خبر دار بشه و برای همین، اون توی مدرسه تظاهر می‌کنه که یه پسر خطرناکه. کاپل اصلی سپ ترجمه: UNHOLYME@ نویسنده‌: SOPEDAY@
Indigo Night | SOPE by ItsTarane
ItsTarane
  • WpView
    Reads 10,816
  • WpVote
    Votes 1,758
  • WpPart
    Parts 15
فیک Indigo Night 🌙 کاپل [ سپ، نامجین، کوکمین] ژانر: جنایی، ملو انگست، اکشن, مافیا خلاصه [ دوست مین یونگی پسر رییس مافیای سئول سال ها قبل تو یک روز ناپدید میشه و هرگز پیداش نمیشه، اما چی میشه اگه اون شخص بعد از چهار سال با نقش متفاوتی به زندگیش برگرده؟ داستانی که برای گفتن داره حقیقت داره و همه چی قراره به سادگی پیش بره؟] tw [blood, gun shooting, mental and emotional abuse, violence] ⚠️
24 | SOPE by RednightRn
RednightRn
  • WpView
    Reads 103,257
  • WpVote
    Votes 19,463
  • WpPart
    Parts 84
🔹 Name : 24 🔹 writer : Rednight 🔹 Genre : Mysterious , romance , dram 🔹couple : sope, vkook, vhope 🔹character : yoongi , hoseok , jungkook, taehyung, alex (به زودی این داستان ادیت و اشتباه های جزئی تایپیش، رفع می‌شه اهالی زیبا- ممنون از همراهیتون) روایتی از عمق چهاردیواری خانه هایی که از بیرون زیبا به نظر میرسیدند و از درون سرشار از ناگفته های سر به مهر بودند. عاشقانه های دردمند و درد های زیبا! --------------------- +من ترسیدم یونگی... من از جهان ترسیدم! وقتی اینقدر همه چیز رو بدون هیچ پرده ای بهم نشون میده؛ وقتی جهان رو اینقدر واضح میبینم؛ وحشت میکنم. من از زیادی فهمیدن میترسم یونگ، زیادی فهمیدن خطرناکه! ‼️ - بجز کاراکترهای آشنا، تمامی اسامی و شخصیت ها تخیلی بوده و هرگونه تشابه، تصادفی است! - تمامی حقوق مربوط به این داستان، متعلق به نویسنده است؛ هرگونه استفاده، ایده گرفتن، تغییر و یا نشر در کانال های تلگرام، روبیکا و سایر، ممنوع بوده و در صورت مشاهده، لطفا به نویسنده اطلاع دهید.