Sparrow0613's Reading List
3 stories
LOVE AND BLOOD by FillingThisBlank
FillingThisBlank
  • WpView
    Reads 167
  • WpVote
    Votes 38
  • WpPart
    Parts 2
گرالت نگاهی از روی گیجی به اونها انداخت، با قاشق توی دستش مقدار زیادی از لوبیارو توی دهنش جا داد، با این حرکت گرالت نگاه سیری و یسکیر به هم افتاد و شروع به خندیدن کردن. اما دیدن صحنه ای که روبروی یسکیر بود خنده رو روی لبش خشک کرد. وزمیر واقعا توی دیگ لوبیا تف کرد! یسکیر لوبیایی که توی دهنش بود رو با آرومی توی کاسه ش برگردوند و کاسه رو از خودش فاصله داد " ممنون، من سیر شدم"
→ ᴍᴏᴏɴʟɪɢʜᴛ ← by chaosshits
chaosshits
  • WpView
    Reads 4,043
  • WpVote
    Votes 771
  • WpPart
    Parts 33
اولین فن فیک فارسی‌ایه که با شیپ اسنوپین داره نوشته میشه (خودم هرچقدر گشتم ندیدم سو طبق معمول دست به کار شدم). نمیخوام با ادیت و برنامه پیش برم و پارت رو به محض نوشتن آپ میکنم و امیدوارم خوشتون بیاد ^-^ داستان از سال پنج غارتگران شروع میشه؛ وقتی سوروس اسنیپ متفاوت تر از همیشه وارد مدرسه میشه و همه رو متعجب میکنه چه بلایی سر این پسر اومده... 📛 توجه 📛 فف ممکنه شامل صحنه های خشن یا اسمات باشه سو مسئولیت خوندنش به پای خودتونه.
Tʜᴇ Rᴏᴏꜰ ∥ ʏᴏᴏɴᴍɪɴ 🦋 by Dreamer_cupcake
Dreamer_cupcake
  • WpView
    Reads 103,053
  • WpVote
    Votes 15,231
  • WpPart
    Parts 57
"تهش چی میشه؟" "تهشو تو می‌نویسی." "اگر اون چیزی بشه که نباید؟" "هرچی شد، فقط مسئولیتش رو بپذیر." یونگی آهی کشید و دستاشو رو صورتش گذاشت: "خیلی احمقم، مگه نه؟" گوروم سیمای گیتار سیاهرنگش که با استیکرای عجیب و غریب تزئین شده بود رو با نوک انگشتای زخمی نوازش کرد. ملودیش آروم و نوازشگر بود: "نیستی میو کون. آدمای احمق حماقت خودشونو باور نمی‌کنن." "همه چیز فقط داره بدتر میشه. نمی‌تونم کنترلش کنم..." "داره مسیرشو طی می‌کنه." "مسیرشو؟" "فقط کافیه بپذیری بعضی چیزا دست من و تو نیست و از ته قلبت باور داشته باشی، چیزی که باید اتفاق بیفته، اتفاق میفته." Story by: Upset Season 1: completed ☑ Season 2: completed ☑ Grey chapter: ongoing 🔛