Select All
  • LOVE AND BLOOD
    135 38 2

    گرالت نگاهی از روی گیجی به اونها انداخت، با قاشق توی دستش مقدار زیادی از لوبیارو توی دهنش جا داد، با این حرکت گرالت نگاه سیری و یسکیر به هم افتاد و شروع به خندیدن کردن. اما دیدن صحنه ای که روبروی یسکیر بود خنده رو روی لبش خشک کرد. وزمیر واقعا توی دیگ لوبیا تف کرد! یسکیر لوبیایی که توی دهنش بود رو با آرومی توی کاسه ش ب...

  • → ᴍᴏᴏɴʟɪɢʜᴛ ←
    3K 598 33

    اولین فن فیک فارسی‌ایه که با شیپ اسنوپین داره نوشته میشه (خودم هرچقدر گشتم ندیدم سو طبق معمول دست به کار شدم). نمیخوام با ادیت و برنامه پیش برم و پارت رو به محض نوشتن آپ میکنم و امیدوارم خوشتون بیاد ^-^ داستان از سال پنج غارتگران شروع میشه؛ وقتی سوروس اسنیپ متفاوت تر از همیشه وارد مدرسه میشه و همه رو متعجب میکنه چه بل...

  • Tʜᴇ Rᴏᴏꜰ ∥ ʏᴏᴏɴᴍɪɴ 🦋
    95.8K 14.8K 57

    "تهش چی میشه؟" "تهشو تو می‌نویسی." "اگر اون چیزی بشه که نباید؟" "هرچی شد، فقط مسئولیتش رو بپذیر." یونگی آهی کشید و دستاشو رو صورتش گذاشت: "خیلی احمقم، مگه نه؟" گوروم سیمای گیتار سیاهرنگش که با استیکرای عجیب و غریب تزئین شده بود رو با نوک انگشتای زخمی نوازش کرد. ملودیش آروم و نوازشگر بود: "نیستی میو کون. آدمای احمق حما...

    Mature