monsta x Per
8 stories
"𝐀𝐍𝐆𝐄𝐋" 𝐀𝐔 | 𝐩𝐞𝐫 𝐭𝐫𝐚𝐧𝐬𝐥𝐚𝐭𝐢𝐨𝐧 by mooncherryblossoms
mooncherryblossoms
  • WpView
    Reads 1,438
  • WpVote
    Votes 347
  • WpPart
    Parts 19
[Completed] "HYUNGWONHO AU" وونهو فرشته ایه که برای انجام ماموریت به زمین اومده و از بخت بدش گیرِ شیطانی به اسمِ هیونگوون می‌افته ^_^
°•𝐁𝐥𝐨𝐨𝐝𝐲 𝐊𝐧𝐢𝐠𝐡𝐭•° by Umbra_Lunae
Umbra_Lunae
  • WpView
    Reads 7,034
  • WpVote
    Votes 1,923
  • WpPart
    Parts 75
𝐔𝐩 𝐓𝐢𝐦𝐞: سه شنبه 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: ShowKi. Secret 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: Crime, Angst, Mystery, Smut, Drama 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝑼𝒎𝒃𝒓𝒂𝑳𝒖𝒏𝒂𝒆 ~برشی از داستان بالاخره دست از دویدن کشید. درحالی که نفس نفس می‌زد، به دیوار تکیه داد. کارش تموم بود! دستش روی سینه‌اش نشست. قلبش نزدیک بود منفجر شه. نیم‌نگاهی به ساختمونِ بزرگ انداخت...دور شده بود... نباید نقابش رو برمی‌داشت! اون نگهبان لعنتی دیده بودش؛ همون موقع که با چاقو و لباس خونی بالای جسد مرد ایستاده بود...اون لحظه فقط به فکرش رسید که فرار کنه...با تمام توانش دوید و به عقب نگاه نکرد. خوشبختانه، نگهبان دنبالش نیومده بود. چاقو هنوز توی دستش بود و سرانگشت هاش از فشاری که بهش می‌آوردن، سفید شده بود. پاهاش بالاخره سست شد. روی زمین زانو زد و چشم هاش رو با خستگی بست... +آجوشی هنوزم می‌خوای پرواز کنی؟ به سرعت چشم‌هاش رو باز کرد. چرا یاد اون دختر افتاده بود؟ -نه! حالا دیگه نه درسته، اون قول داده بود! به خودش، به برادرش...الان نباید عقب می‌کشید. به‌خاطر اون، باید این انتقامو تموم می‌کرد... به سختی از جاش بلند شد و نیم‌نگاهی دیگه‌ای به ساختمون انداخت... این تازه اولش بود!
CITY OF WONDER [MONSTA X JOOKYUN] by lee_hansoo
lee_hansoo
  • WpView
    Reads 10,245
  • WpVote
    Votes 2,450
  • WpPart
    Parts 48
"اینجا دنبال چی میگردی؟" +یه صدا... "خطرناکه!" . کاپل: جوکیون( جوهان و چانگکیون) شوکی(شونو و کیهیون)
True or False by Axel_lee88
Axel_lee88
  • WpView
    Reads 3,995
  • WpVote
    Votes 637
  • WpPart
    Parts 24
Monsta x: showki/joohyuk •• +توووو! یو کی ھیو ِن عوضی! چطور تونستی کاری کنی کھ عین احمق ھا ھفت روز ھفتھ،بیست و چھار ساعت شبانھ روز،ھر شصت دقیقھ ی ھر ساعت و ھر شصت ثانیھ ی یک دقیقھ و ھر صدم و دھم و زھرمار ھر ثانیھ بھ توعھ لعنتی فکر کنم و این قلبه لعنتی ترم با دیدنت دوگون دوگون دوگون بزنھ جوری کھ حس کنم میخواد منفجر بشھ و ھردفعھ چشمای بی صاحابمو روھم میذارم خواب توعھ لعنتی رو ببینم وھی توھم بزنم کھ توھم دوستم داری؟ کی ھیون زمزمھ کرد:چون یھ احمقی! چند ثانیھ مغزش قفل کرد بھ ھیونوو نگاه کرد : -وایسا ببینم!چی گفتی؟ +دوست دارم!
HORANGHAE |wonheon by lee_hansoo
lee_hansoo
  • WpView
    Reads 1,315
  • WpVote
    Votes 260
  • WpPart
    Parts 8
بدن دردناکمو گوشه قفس کشوندم و به زبونم سعی کردم تا زخمهام رو خیس کنم. اون دلقک لعنتی... اگر میتونستم،اگر میخواستم،میتونستم همونجا کارتو تموم کنم عوضی! ناله دردناکی کردم و سرم رو روی سطح اهنی قفس گذاشتم. "یعنی کسی نیست کمکم کنه؟دستم رو بگیره؟" - کاپل: وونهان (وونهو_جوهان) #مولتی_شات
ℍ𝕆𝕌𝕊𝔼𝕄𝔸𝕋𝔼 | per translation by mooncherryblossoms
mooncherryblossoms
  • WpView
    Reads 4,874
  • WpVote
    Votes 1,320
  • WpPart
    Parts 33
یو کیهیونِ 27 ساله، تخصصِ بیکاری داره. در اصل بیکار نیست و توی چهار سال گذشته، شغلای مختلفی رو تجربه کرده، اما این شغلا طولانی نبودن. 4سال قبل، کیهیون شغل خوبی داشت، یه کار اداری با یه حقوق عالی، تا وقتی که کمپانی بسته شد و اونا 128 نفر از کارمنداشونو اخراج کردن. از اون روز کیهیون سعی کرد که شغل مناسبی پیدا کنه، ولی با توجه به شرایط اقتصادی، نتونست شغل ثابتی پیدا کنه... خانوادش هیچوقت این موضوع رو نفهمیدن و کیهیون باید کاری میکرد که اونا مطمئن شن که کیهیون هنوز سرکار میره. حالا کیهیون با هیون‌وو توی خونه ای زندگی میکنه که متعلق به هیون‌ووعه. به لطف هیون‌وو، اون میتونست بیکار بودنش رو مخفی کنه. سون هیون‌ووی 28 ساله، متخصص گوش و حلق و بینیه که توی بیمارستان سئول کار میکنه. اون واقعا پسر خوبیه و همه دوست دارن که باهاش باشن، اما اون هنوز سینگله و معتقده که کارهای زیادی توی بیمارستان داره و در کنار اون، هنوز نمیخواد خودش رو درگیر این چیزا کنه. این دونفر، زندگی روزمره خودشون رو به عنوان دوتا همخونه، یا بعضی وقتا به قول مینهیوک، یه زوجِ متاهل، ادامه میدن. همه چیز داشت خیلی خوب پیش میرفت، تا زمانی که کیهیون شروع به فکر کرد... The Original Story Credit: @MinnieHaru All Chapters will be dedicated to her For her amazing work Up time: Sunday
"𝘉𝘈𝘙𝘐𝘚𝘛𝘈" 𝘈𝘜 | 𝘱𝘦𝘳 𝘵𝘳𝘢𝘯𝘴𝘭𝘢𝘵𝘪𝘰𝘯 by mooncherryblossoms
mooncherryblossoms
  • WpView
    Reads 2,770
  • WpVote
    Votes 645
  • WpPart
    Parts 18
[Completed] "WONHEON AU" جوهان، یه باریستا که از دانشگاه انصراف داده چون علاقه ای به درس نداره. دوستای زیادی نداره و تنها کسی که بهش اعتماد داره مینهیوک، دوست و هم اتاقیشه... هوسوک وارث شغل پدرشه و یه تجارت کوچیک راه انداخته. تنها دوستش چانگکیونه که همسایش هم هست داستان از اینجا شروع میشه که جوهان معمولا از صفحه چتش با هوسوک به عنوان دفترچه یادداشت استفاده میکنه :))) و وقتی هوسوک آنبلاکش میکنه، پیام ها برای هوسوک فرستاده میشن... The original writter's TWITTER: aus__monstax
《Finally Found You》  by Mahnior97
Mahnior97
  • WpView
    Reads 1,260
  • WpVote
    Votes 117
  • WpPart
    Parts 10
~ Finally Found You ~ Mahnior ~ #Fiction #MiniFiction ~ #WonKyun صدای کفش هایی که داشتن بهش نزدیک میشدن، هرلحظه توی گوشش بلند و بلندتر میشد.. تا جایی که انگار داشتن توی سرش ناقوس رو به صدا درمی‌آوردن.. ناقوس مرگ! این اسم بی اراده توی سر چانگ‌کیون اکو شد.. دستی که فکش رو گرفت، رشته‌ی افکار ترسناکش رو قطع کرد.. حالا صدای بلند قدم‌ها هم قطع شده بود... عرق سردی که روی تیره‌ی کمرش نشسته بود، خیلی زود سرماش رو به کل بدن چانگ‌کیون منتقل کرد.. با چیزی که شنید.... 💯COMING SOON ⚠️ ♢ #FinallyFoundYou 🥀 ♢ Genre: Smut, Hursh, Dram, Romance / ❄️ ♢ Couple's: WonKyun, JooHyuk (MonstaX)⛓ ♢ Writen By: Mahnior / ✨ ...