My solemn vow
•عَہد ݥڹ• آزادی من .... بهای زندگی برادرم بود. ___________ _هایکوان! لطفاً... لطفاً بهم بگو چیشده... من میترسم!!! برادرم با ترس و پشیمونی بهم نگاهی انداخت و لباشو از هم باز...
•عَہد ݥڹ• آزادی من .... بهای زندگی برادرم بود. ___________ _هایکوان! لطفاً... لطفاً بهم بگو چیشده... من میترسم!!! برادرم با ترس و پشیمونی بهم نگاهی انداخت و لباشو از هم باز...
داستان یه امگا که به خاطر اشتباه و اجبار خانواده ی آلفای مورد علاقش همه فکر می کنن که کشته شده! امگا خودشو از خانوادش و آلفاش دور می کنه که بعد از چند سال برگرده و ازش انتقام بگیره... چون آلفا بهش گفته بود من نمی تونم تو رو جفت خودم بدونم چون تو نمی تونی بچه دار بشی! اما امگا با این حجم از غم یه شاه شد...شاه امگا ها! ...
✍ ییبو امگایی که زمانی رویای رقص داشته ولی توی یه تصادف مجروح میشه و رویاش برای همیشه از دست میده. و حالا داره با هزینه های بیمارستان و زندگی دست و پنجه نرم می کنه. شیائو ژان آلفایی ثروتمند که باید به خواسته مادربزرگش سریع بچه دار بشه تا بتونه رئیس کمپانی بشه. چه اتفاقی می افته اگه ییبو برای پول قبول کنه رحمش رو اجاره...