My Favorites🎨
53 stories
Hold My Hand [Persian Translation] by TaraPotterHead
TaraPotterHead
  • WpView
    Reads 31,907
  • WpVote
    Votes 5,350
  • WpPart
    Parts 21
توی کلاس معجون‌ها یه چیزی درست پیش نرفت و باعث شد هری و دراکو برای یک ماه دست‌های همدیگه رو بگیرن. دوتا دشمن مجبور شدن یه اتاق داشته باشن، سر یه میز بشینن و کلاس‌ها رو با هم شرکت کنن. تنش بینشون زیاد شده ولی آیا اون دو نفر میتونن از پسش بر بیان؟ و میتونن به چیزی بیشتر از دو تا دشمن تبدیل بشن؟ Author: @_the_drarry_life_
Fake Marriage:ازدواج سوری by Vmin313jey
Vmin313jey
  • WpView
    Reads 227,629
  • WpVote
    Votes 23,000
  • WpPart
    Parts 100
پسری از جنس ضعف و بی کسی در مقابل مردی از جنس اصالت و قدرت ازدواجی سوری در پی اعتمادی به حقیقت کاپل : ویمین ژانر: امگاورس/خانوادگی/اسمات - اتمام یافته -
Sin | Drarry by otpclub
otpclub
  • WpView
    Reads 123,303
  • WpVote
    Votes 17,674
  • WpPart
    Parts 35
" تو كى هستى؟ " " هرى پاتر." جايى كه دراكو بايد با گرايشش كنار بياد، و جاى ترسيدن به كسى كه هست افتخار كنه. written by: @NoticeMePotter persian translation.
Harry potter and the boy who had no choice [Persian translation] by this_is_drarry
this_is_drarry
  • WpView
    Reads 7,020
  • WpVote
    Votes 879
  • WpPart
    Parts 6
"قبول کن مالفوی،تو یه ترسویی"لبخند هری جاشو به یه اخم داده بود. همونطور که حرف میزد به سمت دراکویی که با عصبانیت نگاهش میکرد برگشت و الان درست روبروش وایستاده بود. "من.ترسو.نیستم" مالفوی که دندوناشو از عصبانیت رو هم فشار میداد،جواب داد. دستاشو مشت کرده بود و بند انگشتاش رفته رفته سفید تر میشدن. "ثابت کن" هری همونطور که به چشمای طوفانیه مالفوی نگاه میکرد،گفت. ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• This is a translated story Credit to: @number1shipbuilder
More painful than before  by hpmood
hpmood
  • WpView
    Reads 12,589
  • WpVote
    Votes 1,272
  • WpPart
    Parts 49
«فصل اول تکمیل شده» هری: برای من ۱۵ سال طول کشید تا بفهمم آدما قاتل و جانی زاده نمیشن بلکه روانی های درمان نشده اونارو به یه جانی تبدیل میکنن دراکو: ولی من هنوز خالقمو دوست دارم، مثل ۱۵ سال گذشته که تورو تو ذهنم پرستش کردم چون تو منو به موجودی تبدیل کردی که دیگه کشته نمیشه؛ حتی اگر بمیره روانشناسی-اسمات-صحنه خشونت امیز و تجاوز🔞 به افرادی که روحیه حساس یا سابقه افسردگی دارن پیشنهاد نمیشه
Sealed Oath | Drarry (on pause) by ImHenriette
ImHenriette
  • WpView
    Reads 2,189
  • WpVote
    Votes 170
  • WpPart
    Parts 5
مردم از عشق صحبت می‌کنن، در حالی که قلبشون آکنده از تنفره. دلی که عشق واقعی رو تجربه کرده باشه، تا ابد عاشق می‌مونه. اون شبی که زیر ماه و ستاره‌ها نوازشم می‌کردی، و من تورو غرق در بوسه‌هام می‌کردم، من عاشق بودم، من صادقانه عاشقت بودم.
Why?(drarry) by harvin_
harvin_
  • WpView
    Reads 6,503
  • WpVote
    Votes 745
  • WpPart
    Parts 13
همه چیز از اعتراف عاشقانه ی هری شروع شد...اعتراف عاشقانه به یک پسر...پسری که در بازه ای از زمان، به اجبار دشمنش بود. " کنار گذاشتن رابطه مون برای تو کار آسونی بود. ولی برای من نه. من جون کندم تا فراموشت کنم. میفهمی؟" *** Gener: dram, angst, enemy to lover main couple: drarry writer: nastaran
flowers on my skin|drary by _sev_iiin
_sev_iiin
  • WpView
    Reads 14,945
  • WpVote
    Votes 1,759
  • WpPart
    Parts 25
-درحال ادیت- "نتونستم جلوش رو بگیرم، اولش مثل یک دانه ی کوچیک توی قلبم نشست و بعد بزرگ شد، با بزرگ شدنش کنترل و پنهان کردنش هم سخت تر شد، بعد مثل یک شاخه ی بزرگ و قوی کل من رو احاطه کرد و من فقط-فقط نتونستم جلوش رو بگیرم." دریکو دستش که هنوز روی شانه هری بود را به سمت صورتش آورد.چانه او را گرفت و بلند کرد.هری را که نگاهش بر روی زمین بود،وادار کرد تا به او نگاه کند.لبخند کوچکی به هری زد. "مقاومت نکن.بذار روحت با روحم قاتی شه.بذار فقط‌‌ تمام وجودم از تو پر بشه،بذار فقط اسم تو روی لب‌هام جاری بشه. بذار فقط صدای تورو بشنوم،بهم اجازه بده تا با بوی تن تو مست شم،بهم اجازه بده تا چشمان خاکستری ام فقط در چشمان جنگلی تو غرق شه." هری از حرف های او تعجب کرد،اما نتوانست جلوی درخشش چشمانش را بگیرد.دریکو لب هایش را با زبانش خیس کرد و با صدای ملایمی که هری هرگز قبلاً نشنیده بود به سخنانش ادامه داد:"بذار پوستت رو لمس کنم، بذار گلها روی پوستت شکوفا شن." _ __ __ _ پروردگارا،به مردی همچو زیبایی بهار عشق ورزیدم.با موهایی که گل بابونه آغشته در آن است. پروردگارا،آن مرد به مردی همچو زمستانی سفید عشق ورزید. با موهایی که از نور زیبا و فریبنده ماه می‌درخشد. "Persian Translation" cr:@malfoyunyesilelmasi
Down the road. | Drarry by feelingsareblue
feelingsareblue
  • WpView
    Reads 6,952
  • WpVote
    Votes 645
  • WpPart
    Parts 7
توی داستانی که رابطه هری و دراکو پستی بلندی داره و تلاش میکنن تا جاده مقابلشون رو هموار کنن. Cover credit: Pinterest
Love Is Gone <3.Drarry ( Persian by elliotex
elliotex
  • WpView
    Reads 7,465
  • WpVote
    Votes 576
  • WpPart
    Parts 17
" فقط اون کلمات نیستن که می‌تونن بهم آسیب بزنن. گاهی آسیب هایی که سکوتت، اون نگاه پر از نفرتت، نفرتی که هرگز نفهمیدم از کجا اومد، و حتی بوسه‌هایی که با هر کسی غیر از من تجربه میکنی، دراکو.. جبران ناپذیر تره. " this book is being edited. Plz, wait to read.