OneDirection
89 stories
 Hate Me[L.Z]  by Spring-4
Spring-4
  • WpView
    Reads 8,692
  • WpVote
    Votes 11
  • WpPart
    Parts 1
+18 "در حال آپ.." "اسلو آپدیت.." "وارنیگ اسمات" ❣ ᶠᴿᴼᴹ ᴬ ᴰᴬᵞ ᴼᴺ ᴴᴱ'ˢ ᴺᴼᵀ ᵞᴼᵁᴿ ᴸᴼᵛᴱ ᴴᴱ'ˢ ᵞᴼᵁᴿ ᴱᵛᴱᴿᵞᵀᴴᴵᴺᴳ ❣ [ Ziam . Larry ] (+18)🚫 Slow update❌❌
S[cape]tay •ziam• by mahi_palik
mahi_palik
  • WpView
    Reads 1,067
  • WpVote
    Votes 230
  • WpPart
    Parts 10
این یه داستان عاشقانه و کلیشه‌ایه البته ظاهراً.
FOG1 {ziam} -COMPLETED- by justlilian
justlilian
  • WpView
    Reads 158,962
  • WpVote
    Votes 22,491
  • WpPart
    Parts 64
-بپرسم؟ اولین جمله و اولین سوالی که اون ازم پرسید... اون یعنی زین مالیک... کسی که منو سرحد مرگ میترسوند... وکسی که تاسرحد مرگ منو روز به روز دیوونه ی خودش میکرد... و کسی که به عجیب ترین شکل ممکن مهربون بود... کسی که من درواقع همین 24 سال سنی هم که دارم با نگاه کردن به صورت طلاییش جوان میشم... اون درست مثل یک آب بهشتیه... اما سوال اینجاست... این یک گناهه که من عاشق یک آدم روانی قاتل بشم؟یا گناه نیست؟... و این ترس از خدا{FearOfGod} داره هممونو میکشه.
lilac 'm.preg' (persian translation) by oioiii_honi
oioiii_honi
  • WpView
    Reads 22,043
  • WpVote
    Votes 4,259
  • WpPart
    Parts 68
[completed] [edited] به هری گفته شده که ازش چه توقعی میره. اون حتی قبل از تولدش با وارث پک تاملینسون نامزد شده بود. اون تو احاطه و دست پرورده‌ی امگاهای مطیع، که تنها هدفشون تو زندگی خدمت به آلفاهاشون بود، یکی از هم نوع اونا شد. اون با یاد گرفتن اینکه چجوری آلفاشو راضی کنه، بزرگ شد، آلفایی که هیچی درباره‌اش نمیدونست، بجز اسمش. اسمش لویی تاملینسون بود. وارث بزرگِ بزرگترین پک بریتانیا. اسمش توی حومه شهرت داشت، لویی که یکی از سریع‌ترین و ماهر ترین آلفاها بود، به خاطر مهارت‌های جنگی و سیاست‌هاش معروف بود. هری همیشه به داشتن چنین آلفای ممتاز و باهوشی افتخار میکرد. لویی بی چهره بود، مثل یه بوم خالی برای هری کوچولو تا آلفاشو به هر شکلی که میخواد بسازه. اون اغلب خودشو تو رویا میبینه که تو آغوش قوی آلفاش بخوابه، وقتی که آلفاش قرار بود کارشو تموم کنه، مخفیانه به دفتر آلفاش میرفت و آلفاشو یکم از کار کردن منحرف میکرد، اما همچنین انگیزه کوچیک اون بود. اما مطمئناً چیزهای خوب باید تموم بشن. فانتزی کوچیک و بی نقصی که هری بهش پروبال داده بود، در نهایت یه فانتزی باقی میمونه. اون هنوزم آلفاشو دوست داره. اما آلفاش نه. °°° لری با کمی شیپ نیام.
Me,You,Him! (Ziam) by p_k_z_m38
p_k_z_m38
  • WpView
    Reads 335,639
  • WpVote
    Votes 42,012
  • WpPart
    Parts 41
[COMPLETED] *لیام من میترسم... تو عاشق کدومشونی؟ اون پسر پانک عوضی ای که روزا زندگیتو جهنم میکنه؟ یا... اون پسر بچه افسرده ای که شبا به بغلت پناه میاره؟ +اگه بگم جفتشون,فکر میکنی دیوونم...نه؟
ᴛʜᴇ ʟᴀsᴛ ʜᴜᴍᴀɴ {ʟ.s} by rojii_tommo
rojii_tommo
  • WpView
    Reads 95,340
  • WpVote
    Votes 20,452
  • WpPart
    Parts 95
پروژه ی kx1 , پروژه ای که خیلیا منتظر رونمایی شدن ازش هستن اما چی میشه اگر همه چیز از کنترل خارج شه؟ rojii_tommo🌻 1 in fanfiction🖇 1 in harrytop🖇 1 in larrystylinson🖇
THIRST by dina_sw_
dina_sw_
  • WpView
    Reads 6,788
  • WpVote
    Votes 1,401
  • WpPart
    Parts 4
یکی تشنه خون دیگری تشنه اون این داستان شامل صحنه هایست که ممکن است برای همه مناسب نباشد⚠️ •zayn top
"I swear I'm funny..." by Larry_iran
Larry_iran
  • WpView
    Reads 13,273
  • WpVote
    Votes 2,681
  • WpPart
    Parts 10
جایی که هری برای لویی جوک میگه تا کاری کنه عاشقش بشه. Original Story By: @tjeffsandsniffles
تو ام مثل من فکرمیکنی؟ by kianahoran
kianahoran
  • WpView
    Reads 10,284
  • WpVote
    Votes 1,502
  • WpPart
    Parts 17
اینجا چیزایی که توی ذهن مون رخنه کردن و نمیتونیم با کسی در میون بزاریمشون رو بیان میکنیم، بدون اینکه کسی قضاوتت کنه هرچی دلت می‌خواد درباره افکارت میتونی بنویسی
Fanfiction Quotes by thedarkestheaven
thedarkestheaven
  • WpView
    Reads 134,255
  • WpVote
    Votes 14,128
  • WpPart
    Parts 66
[ جمله های تاثیرگذار فن فیکهای درست و حسابی. ] 🌟 #1 - quotes