"You're mine, Jeongguk. Only mine. No one will ever take you away from me. Not even you, baby." In which Jeon Jeongguk decided to travel back in time in the year of 1973 to stop the mafia organization who killed his family from forming. The only way he can save his family from dying is to find the leader himself and kill him before it's too late. What Jeongguk doesn't know is that he'll end up into a never ending deadly obsession by the leader himself. COMPLETED. Book cover made by @RavenKookV All Rights Reserved. © vantaeblush 2021

Vkook/kookv [completed] 《صد بار بهت گفتم تو کابین خلبان نباید سیگار بکشی...حرف حساب حالیت نمیشه انگاری؟...بلند شو برو بیرون.》 《اه کیم...با این طرز نگاه کردنت فقط اون پایینیه که واست بلند میشه》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 《بیاین بریم تو دنیای میلیاردرای دلاری... هوم؟ زندگی سرشار از زرق و برقشون... کسایی که حتی با دلار سر میز دور دهناشون و تمیز میکنن... این یکم هیجان داره و ترسناکه نه؟ دیدن زندگیشون از نزدیک... فاک... میخوام تورو بکنم یه میلیاردر دلاری.》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ کاپل اصلی: vkook/kookv کاپل فرعی: yoonmin " namjin" ژانر:dram " romence " smat " omegavers نویسنده: biti حمایت یادتون نره 🐻🐰 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

"I'll marry you when I grow up." The little Prince chimes as he steadies himself to walk on top of an old abandoned log. "You can't. A Prince should marry a Princess, and I'm not a Princess so you can't marry me."She says before resuming back to the coloring book in front of her. With a grunt he hops off the wood. "My mom said I can do whatever I want when im King. And I want to marry you. Simple as that." 02/14/2021 HR : 67# in FanFiction 04/19/2021 HR : 60# in Fanfiction

Jungkook holds a secret deep within him, a secret not even he was aware of.... until it reveals itself in the form of a child.

"...You stole my heart, but I'm not expecting you to return it anytime soon." Cover by @jeonomel

couple : vkook Name : nick names 💗 لقب ها ژانر : انگست /فلاف / رومنس 🍨 آپ : کامل شده قسمتی از فیک : + بانی...چرا قلبت انقدر تند میزنه کوک حالتشون رو کمی تغییر داد و سرش رو روی سینه تهیونگ گذاشت - دلیلش تویی + دلیل اینکه تند میزنه منم بانی ؟ - دلیل اینکه میزنه تویی....

و ارزو میکردم ای کاش اینطور نبود... تهیونگ یه پسر با یه زندگی خیلی بد توی یه مدرسه که همه فک میکنن زندگی خوبی داره و جئون جونگکوک سال بالایی تهیونگ پولدار و قلدر کسی که تهیونگ عاشقشه اما جئونی که مادام قلبشو میشکنه این مدرسه و این عشق اشتباه قراره‌چه بلایی سر تهیونگ بیاره؟ کاپل اصلی : تهکوک کاپل فرعی : یونمین /نامجین این داستان پر از بالا و پایینه مطمعنم خوشتون میاد ایدی اینستا foxsism وضعیت : پایان یافته امیدوارم دوست داشته باشید داستانمو چون کلن همینطوری مینویسم

[COMPLETED] When a young man named Jungkook falls ill with a deadly condition, he's told that his life will never be the same. With his life hanging in the balance, no family and only one friend that he lives in a small apartment with, he only really talks to his doctor, Taehyung. As they both eagerly find out about each other's past, they grow closer than perhaps they should... 💜A highkey dumb short story with VERY short chapters and many emotions intertwined into them for a quick and angsty read 💜 Will include: -angst -fluff -... yeah that's pretty much it Written: 2020

[ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید _ از مامانت بپرس مرد بی حوصله گفت و از کنار پسر بچه رد شد + ولی من خانواده ای ندارم پسر کوچولو با صدایی لرزون گفت! ژانر : فانتزی، سوپرنچرال، رومنس، اسمات، انگست کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : یونمین / نامجین حتی اگه کوکوی دوست نداری بدون قراره از این خوشت بیاد :) (دیالوگ چپتر اول از سریال لوسیفر الهام گرفته شده و باقی فیک هیچ ربطی به اون سریال نداره پس کتاب رو از روی جلدش قضاوت نکنید)

𝙧𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 - 𝙛𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 یک عاشقانه‌ی سیاه، میان جادوگر و جادوگرکُش... ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ رز سیاه برای تو، رقص لب هام به روی لب‌هات بود. رز سیاه برای تو، نبض دلپذیر نفس‌هام زیر گونه‌هات بود. رز سیاه برای تو، عشق بود، خاطره بود، زندگی بود، اما، رز سیاه برای من، فقط یه گل سیاه، از جنس تاریکی بود..!