با صدای زنگ گوشیش نگاهش رو از روی پرونده ها برداشت و به گوشیش داد ، اسمی که روی گوشی بود رو اروم زیرلب خوند
"Mine "
اخم های توهم رفتهاش باز شد و لبخندی روی گونه هاش نشست ، انگشتش رو روی ایتم سبز رنگ گذاشت و کشید .
"جانم لو "
میدونم که قول دادم اجازه ندم چیزی بینمون فاصله بندازه ولی میدونی که... رقیب من سرسخت تر از این حرفا بود... .
( Larry Stylinson AU )
Written by: Fatemeh
[Fatemeh, stylinson_ff, 2016]