TaeTae🐻♡
65 stories
𝙇𝙤𝙫𝙚 𝙎𝙘𝙖𝙣𝙖𝙡 | KTH [Completed]  by sam_hanoul
sam_hanoul
  • WpView
    Reads 15,342
  • WpVote
    Votes 1,618
  • WpPart
    Parts 19
"من میخوامش! با تمام وجود این عشقو میخوام! و هیچکس نمیتونه ازم بگیرتش!" وقتی ویژوال بزرگ ترین بوی بند جهان، گرفتار عشق یه خبرنگار میشه... [تکیمل شده]
Black mask by lantern_77
lantern_77
  • WpView
    Reads 14,545
  • WpVote
    Votes 1,634
  • WpPart
    Parts 27
•➻ #BlackMask°ᝰ • روزی که از یتیم‌خونه بیرون میومد؛ به فکر یه شغل خوب بود تا شرافتمندانه زندگی کنه! اما بعد چندسال، تبدیل به کثیف‌ترین کارکتر یه بازی‌آنلاین شده بود تا حالا داستانی رو از آخر به اول خوندید؟ داستان ما به ته خط رسیده بود. تا اینکه "او" پیداش شد همون "دختری" که سرنوشتم رو از سر نوشت... همون "پسری" که از پایان خط زندگیم نجات داد. همون "زنی" که ماسک سیاهم رو برداشت و بهم گفت میتونی خود واقعیت باشی! کسی که که هیولای درونم رو آروم کرد کسی که از شیطان درونم فرار نکرد و خودم رو به خودم برگردوند.. عشق بین من و او ممنوع بود اما .. قوانین رو چقدر ساده شکستیم تا حقیقی ترین بازی سرنوشتمون رو بین تموم بازی های فیک دنیا بسازیم لمس دکمه این بازی یک نشون داشت! W.X به آغوش 'مرگ' خوش آمدید! دابل ایکس دزد آرزوهامون بود و ما با کمال میل بهش اجازه دادیم که آرزوهامون رو ازمون بدزده اولین فیک با ژانر بازی جرعت رو از دست ندین🎯🎲🎬 〄 Kim taehyung 𖦞🕹 (Mahsa&Mahtab)
ɢᴜᴇꜱꜱ ᴡʜᴏ ɪ ᴀᴍ by FK_Spoiler
FK_Spoiler
  • WpView
    Reads 93,548
  • WpVote
    Votes 9,582
  • WpPart
    Parts 50
به آرومی پلک هاش رو از هم فاصله داد. با باز شدن چشم هاش سردرد بدی به سراغش اومد جوری که حس می‌کرد شخصی درحال تیر زدن به سرشه! احتمال می‌داد این سر درد بخاطر اثرات بیهوشی بوده باشه. چند بار پلک زد و سعی کرد اطراف رو ببینه اما به جز تاریکی مطلق چیز دیگه‌ای نبود. با باز شدن در روشنایی کمی به چشم های غرق تاریکی‌اش برخورد کرد و بالاخره موفق شد چیزی به جز تاریکی ببینه. مردی خودش رو وارد تاریکی که اطرافش بود کرد اما همچنان چهره‌اش واضح نبود. ناگهان چراغ های تو اتاق روشن شدن و بخاطر یهویی بودنش، پلک هاش رو روی هم فشرد. کمی بعد دوباره پلک هاش رو از هم باز کرد و بعد از چند بار پلک زدن موفق به دیدن چهره‌ی مرد شد. مردمک های لرزونش روی چهره‌اش ثابت موندن. نمی‌تونست چهره‌ای که مقابلش قراره داره رو درک کنه. احتمال هر چیزی رو می‌داد به جز اینکه اون، شخصی باشه که گیرش انداخته! زیر لب زمزمه‌وار گفت: -تو!؟ همه‌ی این ها زیر سر تو بود؟ من تمام این مدت دنبال تو بودم؟ 𝒃𝒐𝒚×𝒈𝒊𝒓𝒍 ↜ 𝒎𝒂𝒇𝒊𝒂 ⊹ 𝑺𝒎𝒖𝒕 ⋆ 𝑴𝒚𝒔𝒕𝒆𝒓𝒚⭒ #𝒄𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅 / #𝑭𝒖𝒍𝒍 #🄺 𝟏𝟓/𝟏𝟐/𝟐𝟎𝟐𝟎
Broken love 💖🐯 by Tiajjjjjgddssdh
Tiajjjjjgddssdh
  • WpView
    Reads 4,936
  • WpVote
    Votes 185
  • WpPart
    Parts 18
بیا به این عشق پایان بدیم ا/ت عشق نابود شده حسی که ا/ت به تهیونگ داره هیچوقت تمومی نداره 🐯❄️لطفا ستاره بدین بعد خوندنش. 🐚🤍
My Boyfriend The Bully || KTH ff {COMPLETED} by NerdyPerdyPink
NerdyPerdyPink
  • WpView
    Reads 224,077
  • WpVote
    Votes 4,789
  • WpPart
    Parts 78
He grabbed my shirt, pushing me up against the wall. "You'll go out with me, or else..." His eyes narrowed threateningly. ... Hazel's school year changes when a group of boys move to her school in America. They're a famous k-pop group known as BTS. She's heard of them, but didn't really seem that interested. She finds them sort of annoying. Mainly because the whole school is drooling over them. One member finds her different. Taehyung. He had started to bug Hazel. People started to think they were a thing since Taehyung was always annoying her and being rude and stuff. He had taken advantage of that and had told Hazel she'd date him or else... What will happen with Taehyung and Hazel? Will they form real feelings for each other? A/N : Yes, that description is / sounds cliche, but I didn't know how else to word it •~• A huge thanks to @-xuminghow for the amazing cover!! Thanks to @jiminsleftpinkie for inspiring me to write this story Also, a big thanks to @shraddha2124 for helping me through this writing process And, thank you @bubleteabangtan for the banners!! Thanks @Taelien052 for the art •~• Feedback would be appreciated!! Don't be a silent reader! I love you all! All pictures are credited to the owner •~• Highest Rankings: #1 in annoyed #2 in forcedlove #1 in laughter #2 in btschristmasawards #3 in tridentsawards #1 in expensivegirlaward2019 #2 in btscoffeeawards •~• Started: March 31st, 2018 Ended: June 8th, 2019
||KIM TAEHYUNG ONE-SHOTS||X BTS ONE-SHOTS||✔ by parkmono
parkmono
  • WpView
    Reads 9,043
  • WpVote
    Votes 251
  • WpPart
    Parts 5
So these are the shots that randomly hit me while I am doing maths or just lying on the bed or maybe dreaming or doing any random work. They just hit me so I decided to pen them down so that I can get over them and start again with my Main books!!!! I am not going to read this at all!!! Neither I am going to check it so it can be a huge mess so!! Please don't judge me!!! This is just my one-time Imagination. Disclaimer!!!! These are purely my imagination/fantasy so please don't judge!!!!! Can include some really clingy scenes so read on your own risk!!!
Mr Arrogant || kth. » book 1 by wtkfics
wtkfics
  • WpView
    Reads 27,506,429
  • WpVote
    Votes 1,151,607
  • WpPart
    Parts 43
she dreads to get to school because of one name. ; high school au, tsundere!taehyung lmao » under edit » #4 in fanfiction on 171222
𝐑𝐨𝐲𝐚𝐥 𝐏𝐚𝐢𝐧𝐭𝐞𝐫 | 𝐊𝐓𝐇 [Completed]  by sam_hanoul
sam_hanoul
  • WpView
    Reads 5,007
  • WpVote
    Votes 562
  • WpPart
    Parts 6
#multishot #boyxgirl #KTH الکساندرا، شاهدختی که هیچ وجهه اشرافی نداره. اما زندگیش با دیدن شاهزاده کیم از کره عوض میشه. شاهزاده ای که اول با هویتی دروغی به قلبش پا میزاره. وضعیت تکمیل یافته ✓
Fly To You  by Eva_story
Eva_story
  • WpView
    Reads 26,946
  • WpVote
    Votes 3,328
  • WpPart
    Parts 11
•|اتمام یافته|• کیم تهیونگ، ستاره‌ی جهانی BTS, در پروازش به نیویورک دچار سانحه‌ی هوایی می‌شه اما وقتی چشم باز می‌کنه می‌بینه زندگیش کاملا عوض شده و اون الان فقط یه گلخونه دار ساده‌ست که یک سال و نیمه ازدواج کرده و یه پسر ۸ ماهه داره! چه اتفاقی برای زندگی قبلی کیم تهیونگ افتاده؟ قراره با این زندگی جدید و عجیبش چی‌کار کنه؟ برای فهمیدنش، مینی فیک "پرواز به سوی تو" رو دنبال کنید... کاراکتر اصلی: تهیونگ، آیرین. ژانر: عاشقانه، سورئال، فلاف به قلم ایوا🍃
My Sister  by termeh23
termeh23
  • WpView
    Reads 3,090
  • WpVote
    Votes 260
  • WpPart
    Parts 12
نام داستان : خواهر من ژانر : خانوادگی ، عاشقانه ، اجتماعی، شرط بندی و مسابقه شخصیت ها : اعضای بی تی اس، آیزوان، انسیتی نویسنده : ترمه با یاده خواهر کوچیکش دوباره حس عذاب وجدان به سراغش اومد. تو این سالها لحظه ای نبود که به یادش نباشه تا میخندید وجدان خفتش بیدار میشد از خودش میپرسید یعنی اونم میخنده ؟ وقتی غذا میخورد نگران این میشد که نکنه غذایی برای خوردن نداشته باشه ؟ کریسمسش چطور میگذرونه ؟ سقفی بالا سرش داره ؟