mahitata's Reading List
4 stories
𝑴𝒏𝒊𝒆́𝒓𝒆́ by bluebrywriter
𝑴𝒏𝒊𝒆́𝒓𝒆́
bluebrywriter
  • Reads 10,466
  • Votes 1,299
  • Parts 21
مقدمه: اگه کتاب زندگی جلوتون باز باشه چی مینویسین؟اتفاق های قشنگ؟موفقیت؟زندگی شاد؟ جونگکوک هم نوشت..از گذشته ، حال و آینده اش اما حتی اگه خودت سرنوشت خودت رو رقم بزنی بازم همه چی قشنگ نیست.. جونگکوک نمیتونست بخاطر تهیونگ خودخواه باشه.. پس داستانش رو عوض کرد.. /_/_/_/_/_/_/ چکیده ای از کتابِ جونگکوک: +این قانون طبیعته نه؟ اینکه وقتی مطمئن میشیم یه نفر دوسمون داره اذیتش میکنیم..هرکاری میکنیم تا بهش بفهمونیم چقدر انتخابش اشتباه بوده. همیشه ترک میکنیم و شکسته های قلب بقیرو نمیبینیم... _نمیتونی منو قضاوت کنی..من‌ مایل ها با همون خورده شکسته های تو پام راه رفتم. همیشه اونی که ترک میشه بیشترین اسیب رو نمیبینه میدونی برام چقدر سخته بخوام دوباره از دستت بدم؟ اما اینبار دلیلش خودتی..چون منو نمیخوای دوستم نداری.. +دوست دارم 𝐂𝐎𝐔𝐏𝐋𝐄: 𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯/𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤 𝐆𝐄𝐍𝐑𝐄: 𝐚𝐧𝐠𝐬𝐭-𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜-𝐬𝐦𝐮𝐭
Can You Love Me?! by tata_k4
Can You Love Me?!
tata_k4
  • Reads 25,874
  • Votes 2,399
  • Parts 45
☆خلاصه☆ جونگکوک پسری 23 ساله به بیماری هاناهاکی گرفتاره و خودش از این ماجرا خبر نداره. توی مدرسه و دانشگاه همه بخاطره جثه ی کوچکی که داشت مسخرش میکردن و اون از این موضوع ناراضی بود. پسرک تصمیم میگیره خودشو تغییر بده ولی نمیدونه قراره با چه اتفاقایی رو به رو بشه ... 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ☆قسمتی از فیک☆ _دیگه تموم شد کوک. دیگه تموم شد ... من دوسِت ندارم ، لیاقتتو ندارم. برو با همون که هرروز باهاش بودی ... رابطه‌ی ما از اولشم اشتباه بود. نباید شکل می‌گرفت ... من با بال و پر دادن به عشقمون اشتباه کردم. تک‌خنده‌ای زد و ادامه داد: _عشقمون؟ ... حتی اصلا نمیدونم عشق بود یا نه ... من اشتباه کردم؛ اما تو با خیانت بهم ، از رویا بیدارم کردی. جونگ‌کوک_ولی تو ... ه..هیچوقت بهم اعتماد نداشتی! Name:Can you love me? Couple:Vkook Another couple:yoonmin Genres:Romantic_Smut_comedy_drama Writer: tata @Everythingaboutbtss وضعیت اپ: تمام شده
𝗟𝗼𝗻𝗴 𝗛𝗮𝗶𝗿𝗲𝗱 𝗕𝗼𝘆 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄  by manilarise
𝗟𝗼𝗻𝗴 𝗛𝗮𝗶𝗿𝗲𝗱 𝗕𝗼𝘆 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄
manilarise
  • Reads 466,043
  • Votes 44,528
  • Parts 26
پسرِ مو بلند | 𝖫𝗈𝗇𝗀 𝖧𝖺𝗂𝗋𝖾𝖽 𝖡𝗈𝗒 -کامل شــده- همه چی از اونجایی شروع شد که دال، پسرِ ۵ ساله‌ی کیم تهیونگ، با دیدنِ موهای بلند و آبیِ پسری، اون رو "مامان" صدا زد و این بود اولین دیدارِ اون پسرِ مو بلند و تهیونگی که کلِ زندگیِ بعد از جداییش از همسرش رو با جق زدن میگذروند! ژانر ↶ عاشقانه، فلاف، کمدی، چت‌استوری، توییتر، ددی‌کینک، اسمات کاپل ↶ «اصلی - ویکوک» تهیونگ↑- جونگکوک↓ «فرعی - سُپ» قسمتی از فیک ↶ _از وقتی دیدمت ، قلبم یه جایی بین دریای موهات گیر کرد! _منم از وقتی دیدمت ، قلبم یه جایی بین شلوار و باکسرت گیر کرد! •روزِ آپ: یک‌شنبه ها•
Paranoia by sunflower_ir
Paranoia
sunflower_ir
  • Reads 136,514
  • Votes 14,323
  • Parts 25
حالا دیگه دنبال تو نمی‌گردم. شاید اگر دستم رو دراز کنم بتونم خیالِ بودن با تو تا ابد رو بردارم و بذارمش همون جایی که می‌خوام، زیر اون تک درخت. ولی الان تقریبا دو سال میگذره...تو رفتی و رقصیدن با تو، توی اون دشت پر از گل های زرد، خام ترین خیال من باقی میمونه. واسه همیشه.✨ . . . . . Couples : vkook , jikook , yoonmin