:)
4 stories
RANDY by shopicopa
shopicopa
  • WpView
    Reads 468,701
  • WpVote
    Votes 74,511
  • WpPart
    Parts 32
[کامل شده] "رَندی" داستان آدم هایی که گذشته شون اونها رو افسار گسیخته کرده. ¬افسارگسیخته ¬ ___________________ _مطمئن باش توی اون اداره کسی رو به اندازه من پیدا نمیکنی که بخواد کل خشابش رو توی دهنت خالی کنه.... مراقب حرفات جلوی من باش عوضی، درسته مدرک قانونی برای قتل هات وجود نداره ولی خوب میدونم چه کارهای ازت بر میاد! +میدونستی ابراز خشونت هم یه نوع عشقبازیه... قبیله مایا تو آفریقا این کارو میکنن. Vkook story! ⚠️#1in bts fanfic ⚠️#1in Persian ⚠️#1in Action
Hey stupid, i love you! by esamsam
esamsam
  • WpView
    Reads 379,906
  • WpVote
    Votes 61,823
  • WpPart
    Parts 47
+ دوستت دارم! _ بخاطر سیب ترش‌هام؟ + اونم هست...ولی حتی اگه اون‌ها هم نباشن، بازم دوستت دارم. 🍏 کاپل: کوکوی 🍏 ژانر: امگاورس، رمنس، فلاف 🍏 وضعیت: تکمیل شده.
Russian Roulette |Kookv| by land_of_kookv
land_of_kookv
  • WpView
    Reads 7,600
  • WpVote
    Votes 850
  • WpPart
    Parts 34
_تو خورشید روس منی _این یعنی چی ؟الان به خورشید ملیت دادی ؟ _توی روسیه دما بالای منفی ۴۰ درجس ،خورشید اونقدر کم یاب و دوره که با هر بار اومدنش تا مدت ها توی قلبمون حسش کنیم تو برای من مثل خورشید روسیه ای همونقدر گرم همونقدر کم یاب •رولت روسی بازیه شانسه ،هیچ کس نمیدونه تیر هفتم مال کیه... ژانر فیک: رمنس،اسمات،اکشن،انگست کاپل اصلی: کوکوی کاپل فرعی: سپ،سکرت زمان اپ : جمعه ها نویسنده: سارا چنل تلگرام: @kookvmoment
Van Gogh was his god! • [Completed] by amaraaa_7
amaraaa_7
  • WpView
    Reads 95,164
  • WpVote
    Votes 15,746
  • WpPart
    Parts 45
•Name: Van Gogh was his god! •Couple: Vkook •Sub couple: Hopemin •Writer: Amara •Genre: Romance, Angst, smut •Channel: @papacita01 ~•Teaser: _چرا هیچ وقت از ته دلت نمیخندی؟ از اون لبخند‌هایی که به چشمات میرسن و برق خوشحالی رو توشون روشن میکنن! سرش رو تکون داد و از پنجره به زمستونی که سفره‌ی سفیدی و غم‌هاش رو روی سر شهر پهن کرده بود، خیره شد: _من تفاله‌های باقی مونده از تنهایی‌های یک نقاش دیوانه‌م... حاصل مرگ بی‌رحمانه‌ش توی تنهایی... چطور میتونم بخندم یا اشک بریزم وقتی فراموش کردم که چطوری باید زندگی کنم؟ من همه چیز رو فراموش کردم، دوست داشتن رو، فکر کردن، نقاشی کردن و حتی فریاد زدن... خیلی وقته مردم... مرده‌ها که لبخند نمیزنن!