finished:
14 stories
Paris Is Dead(VKook/KookV) by Feranki7
Feranki7
  • WpView
    Reads 251,510
  • WpVote
    Votes 37,902
  • WpPart
    Parts 49
[Completed] -اگه دستمو رها کنی میفتم +هیچ وقت اینکارو نمیکنم. -حتی اگه یه چاقو تو قلبت فرو کنم...؟ ꪶ • کاپل اصلی | vkook, kookv •کاپل فرعی | Yoonmin • نویسنده | Feranki7 • ژانر | رومنس، انگست، اسمات‼️ ๑🗼
Desiree | Vkook | Completed by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 1,716,964
  • WpVote
    Votes 128,437
  • WpPart
    Parts 44
خلاصه: دهه ی نود میلادی. بوی قهوه ی تلخ و کلاه های کج فرانسوی. پوستر تئاتر های شکسپیر در همه جای شهر. و پسری که توی اتاق واحدش در ساختمان هبیتیت مارسی نشسته و به عاشق بودن فکر میکنه... عشق به شوهر خواهرش که نوزده سال از خودش بزرگتره... آیا تهیونگ هم میتونست دل به عشق برادر زنش بده؟ کسی که از مارسی تا سئول رو طی کرده بود تا قلب شکست خورده اش رو ترمیم کنه... .................. _ تو گنج منی...نقطه ی ضعف منی...بهونه ی من...دلیل جنونم...دلیل خشمم...خوب خودت و ببین...تو اگه مال من باشی کارت زاره...دیوونت میکنم، چشم هرکسی که نگاهت کنه رو از کاسه در میارم، دست هرکسی که بخواد بهت بخوره رو قلم میکنم، نفس هرکسی که به پوستت بخوره رو میبرم... اینارو میگم چون خودم و میشناسم، چون تو نیمه ی پنهان منی...چون تو رو سخت به دست میارم ولی اگه به دست بیارم...دیگه راه برگشتی نداری...از یه جا به بعد مال منی...و هرکسی که بخواد تورو از من بگیره باید اول از کلتم اجازه بگیره... Desiree Wr: quake Main couple: Vkook Genre: Dram, Angst, Romance, Smut
You in me [Completed] by kingripper_stories
kingripper_stories
  • WpView
    Reads 273,792
  • WpVote
    Votes 14,486
  • WpPart
    Parts 32
نام فیک: تو در من🌟 ژانر: روانشناسی،بی دی اس ام،انگست،اسمات🔞 کاپل: کوکمین👨‍❤️‍💋‍👨کوکوی،هوپمین،سپ وضعیت: کامل نویسنده: King Ripper🍷
Ugly fan & Hot fucker_vk  by MAYA0247
MAYA0247
  • WpView
    Reads 568,374
  • WpVote
    Votes 79,033
  • WpPart
    Parts 52
name:ugly fan and hot fucker couple:vkook Gener:🍓اسمات🔞،خشن،عاشقانه،فلاف writet: maya^^ وضعیت: کامل شده⁦☑️⁩ قسمتی از فیک 🎄🎇⬇⬇ _تو خیلی زشتی جئون!❎ کیم تهیونگ تاپ آیدل معروف کره....کسی که جونگکوک تا چشمش رو باز کرد عاشقش شد🍉 تو صورتش زل زد و با بی تفاوتی تمام این جمله رو تو صورتش کوبوند! جونگکوک با بغض دنده رو عوض کرد و با لحنی که سعی میکرد نلرزه گفت _ببخشید قربان!💢 _البته میتونی جذاب باشی _چطوری؟ جونگکوک خیلی سریع پرسید و تهیونگ پوزخند ترسناکی زد💦 تو جاش تکیه داد و در مقابل نگاه ذوق زده جونگکوک با سردی زمزمه کرد _اگه بزنی کنار و اجازه بدی یه دل سیر کتکت بزنم... اون زخما میتونه جذابت کنه!💫💥 و لحظه بعد جونگکوک به معنای واقعی کلمه قفل کرده بود🍓
 𝒖𝒏𝒆𝒙𝒑𝒆𝒄𝒕𝒆𝒅 𝒍𝒐𝒗𝒆 (𝒗𝒌𝒐𝒐𝒌) by b_kooki
b_kooki
  • WpView
    Reads 105,967
  • WpVote
    Votes 11,437
  • WpPart
    Parts 33
_دوست داشتن من عواقب داره! +چه عواقبی؟! _مثلا باید تمام و کمال مال من باشی! "عشق بین یک پسرِ نوجوان و یک رئیسه مافیا؟!" ژانر: اکشن، اسمات، عاشقانه، مافیایی کاپل اصلی: ویکوک کاپل های فرعی: سپ، نامجین نویسنده : black angel ❌ورژن کوکوی هم توی همین پیج آپ میشه..
⛓ Mad Kook ⛓[Completed] by WhiteNoise_61
WhiteNoise_61
  • WpView
    Reads 58,836
  • WpVote
    Votes 6,917
  • WpPart
    Parts 9
•|🖇فیکشن: #MadKook •|🖇کاپل: کـــوکــوی •|🖇ژانر: درام، انگست، اسمات، رمنس [سَــداِند] •|🖇نویسند: WhiteNoise 🖇•| من جونگکوکم...جئون جونگکوک...بوکسر حرفه‌ای مسابقات غیرقانونی زیرزمینی. همسرم بخاطر برد برادرش روز مسابقه حاضر شد روی کینگ‌سایزم سواری کنه و بعد از اون روز کاری کرد مثل یه احمق عاشقش بشم و مثل یه پاپی دنبالش راه بیوفتم. همسرم؟ کیم تهیونگ... فریبنده و شهوت‌انگیز! اون بهم دروغ میگفت اما از یه جایی به بعد باورش سخت شد پس من مجبور شدم معشوقه‌ش رو بفاک بدم و راضیش کنم بچه‌ای که از همسرم باردار شده بود،سقط کنه...
God is Dead? | Vkook Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 43,483
  • WpVote
    Votes 5,303
  • WpPart
    Parts 6
_ فقط برای این نیست، به خاطر تو اومدم. _ من بیست و هفت سالمه، دیگه اون بچه ی بیست و سه ساله نیستم که با تحریک کردن احساساتم خامم میکردی. چشمهای آرومش دوباره سرد شد، با نگاه خشکی توی چشمهاش خیره شد و گفت: _ توی این پنج سال بیکار نبودم، با دخترا و پسرای زیادی رابطه داشتم. شنیدن این حرفها هنوز براش سخت بود، این پسر هرچقدر که روح شیطانی ای داشت، برای تهیونگ هنوز نقطه ضعف بود: _ پس هرزگی هات و ادامه دادی. با قدم های بلند و آروم به سمت در رفت و با صدای لطیف و ملیح همیشگیش گفت: _ خب نه راستش، با آدمای زیادی حال کردم، ولی زیر کسی نبودم، درواقع بهم ثابت شد که فقط حاضرم زیر تو باشم. جلوی در ایستاد، به سمتش برگشت و با نگاهی پر از شهوت چشمهاش رو سرتاپای تهیونگ چرخوند: _ اون بدن...الان باید خیلی هات تر شده باشه، من هنوز طعمت و فراموش نکردم... پیج نویسنده: @sylvie_fic Couple: Vkook writen by Sylvie🌱 genre :Dram, Smut, Musical, Fluff
 hypophrenia  by sara199911
sara199911
  • WpView
    Reads 48,569
  • WpVote
    Votes 5,364
  • WpPart
    Parts 29
جانگکوک افسر پلیسیه که مامور میشه برای پیدا کردن راز تاریک خاندان کیم که حزب مخالف بتونه قدرتشون رو درهم بشکنه اما برحسب اتفاق کلید این راز پسر کوچیک تر این خاندانه که شباهت زیادی به عشق اولش کیم تهیونگ داره که سالها پیش ناپدید شد... ● نام فیک ~>هیپوکندریا ○ ژانر ~> روانشناسی ،انگست، جنایی ● نویسنده ~> sara ○ کاپل اصلی ~> ویکوک ● روزهای آپ ~> پایان یافته
Tame me baby boy🔞 by Eris_grays
Eris_grays
  • WpView
    Reads 1,111,306
  • WpVote
    Votes 118,556
  • WpPart
    Parts 79
🔥 پربازدیدترین فیک فارسی ویکوک واتپد🔥 ⛓جونگ کوک کسیه که توسط باباش تو قمار به عنوان برده باخته شده و اربابش کسی نیس جز کیم تهیونگ ... ⛓برای زنده موندم رامت میکنم ! قول میدم. ⛓مواظب باش وقتی رامم میکنی خودتان رام نشی! 📌روزهای آپ:‌ نامعلوم(فعلاً نمی‌نویسم) 🏆بهترین رنک 🥇رتبه‌ی #1 در: #taekook #جانگکوک #بنگتن
Unknown Heir (VKook) by armyyon
armyyon
  • WpView
    Reads 390,138
  • WpVote
    Votes 40,859
  • WpPart
    Parts 35
کاپل اصلی: ویکوک کاپل فرعی: یونمین«جیمین تاپ»، سکرت. خلاصه: جونگ کوک سال ها پیش حافظه‌ش رو به همراه پدر و مادرش از دست میده و کنار داییش و پسر داییش یونگی زندگی نرمال و به دور از هیجان و خونریزی ای داره. اما چی میشه که همون خاطرات فراموش شده باعث بشه فردی به اسم کیم تهیونگ وارد زندگیش بشه و زندگی نرمالش رو نابود کنه؟ ژانرها: عاشقانه، مافیایی، کمدی، ازدواج اجباری، اسمات، معمایی، جنایی و اکشن. Start : 03/03/26 End: 03/07/18 *** بخش هایی از فیک: VKook جونگ کوک با حرص داد زد. _ چی میخوای؟! چی از جونم میخوای؟! سمتش قدم برداشت. _ همونی رو که بابا جونت برات به ارث گذاشته. * _ نمیدونم چرا من رو آوردی اینجا و دنبال چی هستی... اما من یه پرنده نیستم که توی قفس زندانیم کنی، من عین ماهیم... دائم از لای دستات سر میخورم. تهیونگ بدون اینکه بچرخه، با صدا پوزخند زد. کمی سر چرخوند. _ پس چطوره نفست رو بگیرم ماهی کوچولو؟ YoonMin _ آره دارم تمومش میکنم، اما نه فقط بخاطر خودم، بخاطر خودمون، بخاطر جون پسری که هیچی نمیدونه و هنوز غرق تاریکی این دنیا نشده. با خشم و بغض فریاد زد. _ دلیل زنده بودنت... همینه که همه میدونن معشوقه منی! Rankings: 🥇Mafia 🥇Bts 🥇Action 🥇Fic 🥇Mystery 🥈Jungkook 🥈Persian 🥈Fiction وضعیت: اتمام یافته✨ نویسنده: Desa🖤