everybody_shanghua's Reading List
3 stories
⌈𝗫𝘂𝗮𝗻玄⌋ by IamXuan
IamXuan
  • WpView
    Reads 82
  • WpVote
    Votes 12
  • WpPart
    Parts 2
Name: شوان Genre : Mysterious, Thriller, Dark, Romance, Hursh Couple: TaeKooK Writter: Victoria(Xuan) Telegram: @YouCanCallmeXuan Channel: @VAHA_FanFic ✞✞✞❅❆࿊❆❅✞✞✞ وی با حس توقف جونگ‌کوک سمتش چرخید و با دیدن چهره‌ی رنگ پریده‌ش لعنتی به خودش فرستاد‌. لب‌هاش رو تر کرد، نگاهی به اطراف انداخت و وقتی مزاحمی ندید، دستش رو روی پهلوی جونگ‌کوک گذاشت، خم شد و شروع به بوسیدنش کرد. همیشه برای اولین بوسه‌شون فانتزی می‌زد، اینکه تحت چه شرایط یا توی چه مکانی هم‌دیگه رو با عشق می‌بوسیدن، هرچی که بود انتظار نداشت اولینش توی این جنگل نفرین شده باشه. ✞✞✞❅❆࿊❆❅✞✞✞ - تا وقتی که از هوش برم، منو ببوس. - عاشقش شدم، حالا که طعمتو هرچند کم چشیدم چطوری خودمو کنترل کنم؟ جونگ‌کوک لبخند بی‌صدایی زد و خیره به چشمای بسته‌ی وی با صدای بم‌شده‌ش لب زد: - فک می‌کنی فقط تویی که دچارشی؟ ✞✞✞❅❆࿊❆❅✞✞✞ اون، سایه‌ی شومی رو دور خودش حس می‌کرد، انگار که انرژی منفی به‌صورت ابری تیره و تاریک اطرافش می‌چرخید و صادقانه نمی‌دونست منشأش کجاست... شاید... درون خودش بود؟ ✞✞✞❅❆࿊❆❅✞✞✞ شاید اگه از اول می‌تونست اون رو درست بشناسه و احساساتش خالصانه برای اون بود، هیچ‌وقت وارد چرخه‌ی عذاب‌آور بداختری نمی‌شد. شایدم نه، درهرصورت این اتفاق می‌افتاد؟ ولی همه‌چیز زمانی کاملا
⌈𝗫𝘂𝗮𝗻玄⌋ by IamXuan
IamXuan
  • WpView
    Reads 149
  • WpVote
    Votes 28
  • WpPart
    Parts 2
Name: شوان Genre : Mysterious, Thriller, Dark, Romance, Hursh Couple: YiZhan (LSFY) Writter: Victoria(Xuan) Telegram: @YouCanCallmeXuan Channel: @VAHA_FanFic ✞✞✞❅❆࿊❆❅✞✞✞ شان با حس توقف ییبو سمتش چرخید و با دیدن چهره‌ی رنگ پریده‌ش لعنتی به خودش فرستاد‌. لب‌هاش رو تر کرد، نگاهی به اطراف انداخت و وقتی مزاحمی ندید، دستش رو روی پهلوی ییبو گذاشت، خم شد و شروع به بوسیدنش کرد. همیشه برای اولین بوسه‌شون فانتزی می‌زد، اینکه تحت چه شرایط یا توی چه مکانی هم‌دیگه رو با عشق می‌بوسیدن، هرچه که بود انتظار نداشت اولینش توی این جنگل نفرین شده باشه. ✞✞✞❅❆࿊❆❅✞✞✞ - تا وقتی که از هوش برم، منو ببوس. - عاشقش شدم، حالا که طعمتو هرچند کم چشیدم چطوری خودمو کنترل کنم؟ ییبو لبخند بی‌صدایی زد و خیره به چشمای بسته‌ی شان با صدای بم‌شده‌ش لب زد: - فک می‌کنی فقط تویی که دچارشی؟ ✞✞✞❅❆࿊❆❅✞✞✞ اون سایه‌ی شومی رو دور خودش حس می‌کرد، انگار که انرژی منفی به‌صورت ابری تیره و تاریک اطرافش می‌چرخید و صادقانه نمی‌دونست منشأش کجاست... شاید... درون خودش بود؟ ✞✞✞❅❆࿊❆❅✞✞✞ شاید اگه از اول می‌تونست اون رو درست بشناسه و احساساتش خالصانه برای اون بود، هیچ‌وقت وارد چرخه‌ی عذاب‌آور بداختری نمی‌شد. شایدم نه، درهرصورت این اتفاق می‌افتاد؟ ولی همه‌چیز زمانی کاملا تغییر کرد
My JiXuan's Imagine by IamXuan
IamXuan
  • WpView
    Reads 73
  • WpVote
    Votes 17
  • WpPart
    Parts 1
ایمجین‌های جیشوانی(جیانگ و هاشوان) من:) هر یه مدت آپدیت میشه.