Wanna read...
22 stories
Cancer [L.S] (Completed) by blueVaruna
blueVaruna
  • WpView
    Reads 50,135
  • WpVote
    Votes 7,895
  • WpPart
    Parts 17
میدونم که قول دادم اجازه ندم چیزی بینمون فاصله بندازه ولی میدونی که... رقیب من سرسخت تر از این حرفا بود... . ( Larry Stylinson AU ) Written by: Fatemeh [Fatemeh, stylinson_ff, 2016]
Small faults (L.S) by tantan1999
tantan1999
  • WpView
    Reads 10,792
  • WpVote
    Votes 2,760
  • WpPart
    Parts 30
اشتباهات بزرگ...اشتباهات کوچک هیچ معیاری نمی تواند بزرگی اشتباهاتمان را اندازه گیری کند. کسی که مرتکب به اشتباه شده باشد، مقصر است. اگر تو مقصر باشی، من عاشقت می مانم... اگر من مقصر باشم، تو پیشم می مانی؟ وضعیت: در حال آپدیت
Escapade » Larry Stylinson by harryshore
harryshore
  • WpView
    Reads 151,601
  • WpVote
    Votes 2,878
  • WpPart
    Parts 10
❝What are your dreams, young man?❞ ❝I- I don't know, sir..❞ He answered, stuttering a bit. ❝I don't know..❞ Harry never expected that such a question would throw him off as much as it did. He didn't expect that he'd be thinking about that same question until three am, or that he would come up with something as crazy as he did.. Something crazy that had always been a dream of his, but what always seemed too crazy. Harry never thought that leaving would do as much damage as it did. He never thought it would really effect people, but he also couldn't imagine any other way of finding his happiness, and his happy ending.
12 (l.s)(z.m) -Complete- by toovic
toovic
  • WpView
    Reads 249,131
  • WpVote
    Votes 44,177
  • WpPart
    Parts 58
۴ تا جوجه دانشجو که تنها دغدغه ی زندگیشون نمره ی دانشگاس و فکر میکنن تمام دنیا دور خودشون میچرخه و تنها چیزی که بهش فک می کنن اینه که کرم بعدیشونو کجا بریزن. غافل از اینکه یه اتفاق عجیب انتظارشونو میکشه ! یه اتفاق عجیب؟ شایدم یه موجود عجیب! موجودی که اجازه ورود به این دنیا رو نداره.... کاری که انجام دادن واقعا ارزششو داشت ؟؟ ........ نگاهمو به چشمای یخیش دوختم. تیله های بی روح آبیش نه تنها کمکی به کمتر شدن لرز بدنم نمیکرد بلکه حس میکردم مثل سیاه چاله روحمو سمت خودش میکشید. دستشو اروم بالا اورد و روی فکم گذاشت و از سرمای غیر عادی دستش صورتم مور مور شد. آروم سرمو سمت راست برگردوند. با دیدن بازتاب خودم توی آینه نفسم برید آخه...‌ فقط.... من..... توی آینه معلوم بودم. ⚠️هنگام خوندن فف نخ و سوزن همرایتان باشد.....خطر پاره شدن(از خنده) پارت های اولیه در دست تعمیر میباشد🛂
01:44 AM~L.S [Completed] by gisustylinson
gisustylinson
  • WpView
    Reads 98,149
  • WpVote
    Votes 17,856
  • WpPart
    Parts 51
نفس هام رو به تو میبخشم... اگه این،تمام چیزیه که نیاز داری. محتوای این داستان شامل: توصیفات غم‌انگیز/ سلف‌هارم/ اقدام به خودکشی/ و... میباشد. 11نوامبر2018
Playboy L.S (Persian Translation) by Iam_writing_here
Iam_writing_here
  • WpView
    Reads 325,837
  • WpVote
    Votes 35,705
  • WpPart
    Parts 47
من اسیرش شده م ؛ اون زیادی تو حرفه ش خوبه.. هری استایلز ⬅ پلی بوی فن فیکشن لری استایلینسون به همراه کمی زیام✌ داستان در پیج اینستاگرام larry_ff_translate هم آپ میشه Best rank : #2 in fanfiction
Take Me To Church [L.S](Persian Translation) by PersianGayVodka
PersianGayVodka
  • WpView
    Reads 22,857
  • WpVote
    Votes 4,415
  • WpPart
    Parts 10
[Completed] شيطان واقعيه و اون يه مرد كوچك قرمز با شاخ و دم نيست. Larry Stylinson Short Story. Written by: @Louish Translated by: @Vampire_sh17
Change My Mind~L.S [Completed] by gisustylinson
gisustylinson
  • WpView
    Reads 125,519
  • WpVote
    Votes 17,678
  • WpPart
    Parts 63
"یکم صبر داشته باش، همه‌چیز تغییر میکنه..." "همه‌چیز؟! نه...هیچ چیزی عوض نمیشه، مگه اینکه اون لعنتی تغییر کنه..." "پس انجامش بده...نظرش رو تغییر بده..." پابلیش مجدد کتاب کامل شده‌ی change my mind. نوشته شده در اول فوریه‌ی 2018. پایان، پنجم سپتامبر2018.
Immortal (L.S) by mah_sr
mah_sr
  • WpView
    Reads 25,579
  • WpVote
    Votes 4,521
  • WpPart
    Parts 27
[COMPELTED] چه دور بود پیش از این زمین ما به این کبود غرفه های آسمان کنون به گوش من دوباره می‌رسد صدای تو صدای بال برفی فرشتگان نگاه کن که من کجا رسیده‌ام به کهکشان، به بیکران، به "جاودان" داستانی درباره 'لری استایلینسون'
• THΞ WINDOWS |L.S| by TheBlueK
TheBlueK
  • WpView
    Reads 11,450
  • WpVote
    Votes 2,725
  • WpPart
    Parts 24
❧ Larry Stylinson 🌱 •ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ• - فقط یه لمس کوچیک لازمه تا اشک هاش رو دیوانه وار شلیک کنه! چه برسه به دستهایی که احاطش کرده بودن.. انگار تنها چیزی که واقعا نیاز داشت همین بود! همین گوی کوچیکی که هیچ چیزی غیر از خودشون و احساساتی که جریان داشت توش نفوذ نمیکرد.. و چی میشد اگه این تنها چیزی باشه که میخواست تا ابد نگهش داره؟! ___ -K.