MadociTer's Reading List
80 dzieł
The Undead autorstwa Yukihimeganaku
The Undead
Yukihimeganaku
  • Odsłon 362
  • Głosy 45
  • Części 6
زنده موندن دردناکه. هرچقدر بیشتر زنده بمونی بیشتر درد می‌کشی. ولی اگه زود بمیری هیچی گیرت نمیاد. پس باید به کجا شتافت؟ پ.ن: فن فیک نیست، یه اقتباسه با تغییر و تصرف از OreGairu
You can be the Boss daddy  autorstwa dea_d_writer
You can be the Boss daddy
dea_d_writer
  • Odsłon 165,902
  • Głosy 17,618
  • Części 76
من بیهوشت کردم از نزدیک ترین آدم های زندگیت جدات کردم با چاقو روی بدنت نقاشی کردم و تو انقدر شکسته بودی که به هر حال عاشقم شی باید فکرش و میکردی که من از چیزی که به نظر میام خطرناک ترم... #1 Gangster #2 Louis Tomlinson #2 Stylinson #3 Larry #3 Larrystylinson #14 Harry Styles
Star Renaissance || VKook ~ Completed autorstwa millennium_story
Star Renaissance || VKook ~ Completed
millennium_story
  • Odsłon 203,483
  • Głosy 35,396
  • Części 40
Star Renaissance _ زود باش کتابا رو رد کن بیاد حرفاش باعث شد ابرو های جونگ کوک بیشتر بالا برن _ کدوم کتابا ؟؟ پسر بی توجه به تعجب اون از توی جیبش مقداری پول در آورد دست جونگ کوک رو گرفت گذاشت کف دستش _ زود باش پسر من وقت ندارم جونگ کوک اخماشو تو هم کشید و دست پسره رو پس زد _ هی من نمیدونم راجع به چی حرف میزنی پسره که انگار عصبانی شده بود جلو اومد . صورتش به اندازه ی یه برگه کاغذ با جونگ کوک فاصله داشت با حرص از لای دندوناش غرید _ من وی هستم همون که قرار کتابا رو ازت تحویل بگیره . پولت رو هم که دادم به اون سایون احمق بگو دفعه ی دیگه یکی رو بفرسته که اینطوری مثل تو دو ساعت نخواد سوال پیچم کنه بچه جون حالا هم زود باش من تمام شب رو وقت ندارم جونگ کوک همچنان متعجب به چشمای عصبانی شخصی که خودشو وی معرفی کرده بود خیره شد . هیچ ایده ای نداشت که اون آدم اصلا داره راجع به چی حرف میزنه ولی اینو خوب میدونست که رعیت ها توی سرزمین اسکورو حق خوندن و نوشتن ندارن و حمل کتاب نوعی جرم محسوب میشه . شاید باید یکم بدجنس میبود. ♦♦★♦♦ کاپل: ویکوک - نامجین - یونمین ژانر: فانتزی - رمنس نویسنده: Scarlett & Nafas *میتونید پیدیاف این فیک رو توی چنلمون پیدا کنید* 1 in #بیتیاس 1 in #Seokjin 1 in #Jimin
⛓️Crazy Rabbit🐰 autorstwa R_Venus
⛓️Crazy Rabbit🐰
R_Venus
  • Odsłon 141,342
  • Głosy 20,883
  • Części 33
🍷خلاصه: کیم تهیونگ دانشجوی رشته روانشناسیه و قراره برای پایان نامه‌اش، درباره یک بیمار روانی تحقیق کنه. عاشق نقاشی کشیدنه و به طور اتفاقی یک فرد نقاب‌دار داخل تمام نقاشی‌هاش مشترکه و هیچ ایده‌ای در رابطش نداره! جئون جونگوک. معروف به خرگوش دیوانه. اون ادعا میکنه دیوانه نیست و بهبود پیدا کرده و اونقدر طبیعی نقشش رو بازی کرد که همه باور کردند و حالا... برای انتقام گرفتن برگشته اما فرد اشتباه و بی‌گناهی رو انتخاب کرد... ───────•••─────── 🐰نام فیک: خرگوش دیوانه 🍷کاپل: کوکوی(اصلی) / نامجین (فرعی) 🐰ژانر: خشن/تراژدی/روانشناسی/اسمات/دارک 🍷تعداد پارت : _ 🐰وضعیت: درحال اپ 🍷روز های آپ : پنج شنبه‌ها 🐰نویسنده:R_Venus ✨ ───────•••─────── ⛓️امیدوارم لذت ببرید و اگر دوستش داشتید اونو به ریدینگ لیستتون اد بزنید و به بقیه معرفی کنید🔥 #1 Kookv =)♡
KimSevil's Diary FM.  autorstwa kimsevil
KimSevil's Diary FM.
kimsevil
  • Odsłon 1,768
  • Głosy 333
  • Części 3
"کیورِنسیا" :خونه ای که قابل اعتماد ترین خودت رو به نمایش میذاری... این استوری قراره یک دفترخاطرات مسخره و حوصله سر بر بشه... قراره دیالوگ آدمای پر حرف تو مغزم توش نوشته بشه... شاید بتونم بعدش بخوابم! احتمالا سخته ولی میخوام با صحیح ترین، واقعی ترین و قابل اعتماد ترین خودم رو به رو شم...و خوندنش رو پیشنهاد نمیکنم! میخوام که رو کاغذ بیارمش شما هم بیارین
⛓• Cᴏᴜʀɪᴇʀ Oғ Dᴇᴀᴛʜ •⛓ autorstwa Atibts
⛓• Cᴏᴜʀɪᴇʀ Oғ Dᴇᴀᴛʜ •⛓
Atibts
  • Odsłon 22,220
  • Głosy 2,766
  • Części 19
«من چی هستم» این سوالیه ک از وقتی چشامو توی بیمارستان باز کردم هر روز و هر ساعت از خودم میپرسم! عمو بهم میگفت : اونا تورو "پیک مرگ" صدا میکنن . . . از پشت به مردی که با طناب به صندلی بسته شده بود نزدیک شد دستشو جلو برد و طنابارو به سختی باز کرد که مرد بلا فاصله بعد از رهایی از طنابا با یه حرکت غیر منتظره دستشو گرفت و پیچوند و پشتش قرار گرفت با صورتی جدی غرید: _تو دیگه کودوم خری هستی؟ با قیافه خونسرد سرش رو چرخوند و ب صورت جدی اون مرد فوق جذاب نگاه کرد و پوزخند زد یهو از زیر دستش خودشو خارج کرد و با یه زیر پایی اونو با صورت ب زمین زد و فرصت هر کاریو ازش گرفت و از پشت روی کمرش نشست و گفت: +این اصلا مودبانه نیست، بزرگترت بهت یاد نداده از کسی ک جونتو نجات داده تشکر کنی؟ سرشو ب گوش مرد پهن شده روی زمین نزدیک کرد و با لبخند و صدای ترسناکی ک برای خودشم نا آشنا بود و کم از زمزمه نداشت نجوا کرد: +میتونی "فرشته نجات مهربونم" صدام کنی. °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° کاپل اصلی ←ویکوک کاپل فرعی ←یونمین ، نامجین ژانر←جنایی ٬ ماجرا جویی٬ انگست ، کمی اسمات و تخیلی 🛑متوقف شده🛑 نویسنده: •KIM KoKO #vkook
+ 14 więcej
You should not touch anyone autorstwa behnaz_lale
You should not touch anyone
behnaz_lale
  • Odsłon 259,007
  • Głosy 33,435
  • Części 26
ته: من دیوونه میشم وقتی کسی بهت دست میزنه پس نزار کسی لمست کنه.. ژانر:امگاورس کاپل:ویکوک،تهکوک سیکرت کاپل🤐
+ 12 więcej
𝘍𝘳𝘪𝘦𝘯𝘥𝘴 /𝘛𝘢𝘦𝘬𝘰𝘰𝘬 ( 𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 ) autorstwa hailxie
𝘍𝘳𝘪𝘦𝘯𝘥𝘴 /𝘛𝘢𝘦𝘬𝘰𝘰𝘬 ( 𝘊𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 )
hailxie
  • Odsłon 652,842
  • Głosy 94,439
  • Części 56
یه آپارتمان داغون، دو تا پسر • Written by @keeruushii '
+ 10 więcej
I Killed your love by mistake autorstwa theiaranos
I Killed your love by mistake
theiaranos
  • Odsłon 61,013
  • Głosy 6,987
  • Części 40
{من اشتباهی عشقتو کشتم} (تموم شده) کاپل اصلی: نامجین کاپل های فرعی: یونمین ، کوکوی ژانر: اکشن ، درام ، جنایی و مافیا و کمی زندگی روزمره ، اسمات ، انگست ، هپی اند ♤ ♧♧♧♧♧♧ سریع جینو از روی تخت بلند کرد و بدون حرف اضافه ای اونو از اتاق خارج کرد جین بدون درک اوضاع همونطور همراه نامجون از بار خارج میشد +وایسا....به من.....محرک جنسی دادن.... جین همونجور که سرش گیج میرفت و تلو تلو می خورد به سختی گفت نامجون گیج و هنگ سرجاش وایساد و ولی با خیلی زود به خودش اومد و با سرعت جین رو به طرف ماشین فراریش کشوند و بعد از باز کردن در عقب جینو رو صندلی خوابوند و قبل از اینکه از روش بلند بشه صورتش تو دستای جین اسیر شده بود.... ♧♧♧♧♧ سرنوشت یا شایدم کارما ، معلوم نیست کار کدومشون بود ولی بالاخره اون دوتا رو مقابل هم قرار داد! هیچ کدوم از وجود اونیکی خبر نداشتن ولی حسایی مثل ترس و خشم نسبت بهم داشتن خشمی که با عشقی کهنه امیخته شده و ترسی که با دروغ به وجود اومده....! ♧♧♧♧♧ cover by @uglyndepressed-gazelle
Home || VKook autorstwa Nyctowx
Home || VKook
Nyctowx
  • Odsłon 606,213
  • Głosy 97,886
  • Części 50
[ خونه ] پایان یافته ژانر : فان / روزمره / تکست / اینستاگرام / رمنس / اسمات کاپل : اصلی ؛ تهکوک - فرعی ؛ یونمین ، نامجین به نظرتون یک آدم عاقل میره به یک آدم ناشناس پیام بده و بگه که چجوری با دوست پسرش بهم بزنه؟ نه! تهیونگ هم عاقل نیست. پ.ن. کار خیلی قدیمی‌ایه پس انتظار یک قلم بی نقص نداشته باشید.