𝓩𝓲𝓾𝓶💛❤️🌈
75 stories
fucking Art [z.m/l.s] by imfuckingshadow
imfuckingshadow
  • WpView
    Reads 467,262
  • WpVote
    Votes 41,392
  • WpPart
    Parts 60
welcome clowns bdsm zouis top
NIAZ. by blueloubear
blueloubear
  • WpView
    Reads 10,121
  • WpVote
    Votes 2,557
  • WpPart
    Parts 16
من آدم نگاه کردنم؛ آدم‌ داشتن نبودم هیچوقت.
Swan Lake [Z.M] [L.S] by little_darkblue
little_darkblue
  • WpView
    Reads 2,247
  • WpVote
    Votes 496
  • WpPart
    Parts 19
عشق با انگشت های کشیده پیانو می نواخت و ما در رقص بودیم،رقصی به نام زندگی.
Baby Boy [Ziam] by Heyfaezh
Heyfaezh
  • WpView
    Reads 200,912
  • WpVote
    Votes 28,055
  • WpPart
    Parts 54
" تو خیلی زیبایی، بیبی بوی. " | Ziam Mayne Fan-Fiction 2020 | Zayn Top | Completed
The pain[Z.M] by peacelovergirl
peacelovergirl
  • WpView
    Reads 1,876
  • WpVote
    Votes 291
  • WpPart
    Parts 13
اصلا نمی‌دونم اسمش رو درد هم می‌شه گفت یا نه؟ با یه سر درد ساده شروع شد ولی الان هیچ دکتری به جز... به جز اون کاری ازش بر نمی‌آد...
Midnight With Him" [Ziam] by red_yas
red_yas
  • WpView
    Reads 16,977
  • WpVote
    Votes 3,338
  • WpPart
    Parts 43
درحال آپ "🌿☁️ "نشسته روی تک صندلی انتهای دنیا مغموم و پریشان ، رها شده بودم از بین تمام آدم های دنیا از بین تمام رهگذر های بی خبر از سکوت های آغشته به فریادم ، تو صدایم را شنیدی ... تو دستم را گرفتی مرا از تمام کوه ها بالا کشیدی هنگامی که تمام طناب ها پوسیده بودند بار ها به این فکر کردم زندگی ارزش این همه درد را دارد؟ و بعد کسی کنار گوشم گوشم زمزمه کرد اعتراف کن! تو صد ها بار زندگی میکردی هزاران بار همین راه را میرفتی و میلیون ها بار او را پیدا میکردی و دوباره عاشق میشدی...."
Anne by BHr_1D
BHr_1D
  • WpView
    Reads 21,313
  • WpVote
    Votes 3,647
  • WpPart
    Parts 31
زین دست مرد رو توی دستش فشرد "خواهش میکنم آقای؟ +پین هستم، لیام پین پدر آنه _آقای پین، دختر شیرینی دارید! دست خوش ابعاد و مرطوب مرد رو رها کرد و به آنه لبخند زد [کامل شده]
Please Don't Eat Me [Ziam Mayne Version - Completed] by lZaynMalikl
lZaynMalikl
  • WpView
    Reads 10,407
  • WpVote
    Votes 1,864
  • WpPart
    Parts 7
موش کوچولو فکر می‌کرد مار شیطانی همسایه بالاخره می‌خورتش و شب و روزش از ترس یکی شده بود. آخر سر هم یه لقمه‌ی چپش کرد ولی نه اون مدلی که فکرش رو می‌کرد. مترجم: -Liammalik-
son of the Dawn [Z.M] [L.S] by that_very_Witch
that_very_Witch
  • WpView
    Reads 9,905
  • WpVote
    Votes 2,280
  • WpPart
    Parts 26
《تو پسر سپیده‌دم هستی.نیمه آدمیزاد و نیمه اژدها.کسی که خدایان کهن و بر حق رو از زندانشون آزاد میکنه و نژاد آدمیزاد رو به خفتی که لایقشه میرسونه.》 زین به عنوان پیشکار ملکه وارد دربار میشه.جایی که لرد لیام پین،عموی پادشاه، از خیره شدن بهش ابایی نداره و اتفاقات شومی در شرف وقوعه.زین رازی داره که نباید فاش بشه؛رازی که اونو از بقیه آدمیزادها جدا میکنه.