Vkook~Chanbeak
3 stories
 💍⃤ REPLᴀCE💍⃤       by ariiellmina2
ariiellmina2
  • WpView
    Reads 924,051
  • WpVote
    Votes 104,801
  • WpPart
    Parts 50
( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و دستت که دستمو محکم فشار میده رو ببینم و بدونم هیچکدوم از اینا متعلق به من نیستن .. من درست شبیه یه گل فراموشم نکن کنار یه جاده وسط زندگی تو دارم به خودم میلرزم ... میترسم بدون اینکه من رو ببینی از روم رد بشی ... میترسم فراموشم کنی ... من از اینکه تو فراموشم کنی میترسم جونگکوک ... ________________________ •. #REPLACE💍⃤ ️ ↳Genre↬Romance_ Mystery_smut +18 ↳Couple↬ kookv .Yoonmin
𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 by this_is_D
this_is_D
  • WpView
    Reads 773,939
  • WpVote
    Votes 98,747
  • WpPart
    Parts 26
[ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید _ از مامانت بپرس مرد بی حوصله گفت و از کنار پسر بچه رد شد + ولی من خانواده ای ندارم پسر کوچولو با صدایی لرزون گفت! ژانر : فانتزی، سوپرنچرال، رومنس، اسمات، انگست کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : یونمین / نامجین حتی اگه کوکوی دوست نداری بدون قراره از این خوشت بیاد :) (دیالوگ چپتر اول از سریال لوسیفر الهام گرفته شده و باقی فیک هیچ ربطی به اون سریال نداره پس کتاب رو از روی جلدش قضاوت نکنید)
💫 Please calm me down 💫 by LOWKEVIN
LOWKEVIN
  • WpView
    Reads 60,425
  • WpVote
    Votes 8,551
  • WpPart
    Parts 29
نام : Please calm me down کاپل : ویکوک کاپل فرعی : چانبک ، یونمین ، نامجین ژانر : رومنس . فلاف . انگست . کمی اسمات . هپی اند روز های اپ : تموم شده :)))) ۴ اسفند ۱۳۹۸ / ۱۹ تیر ۱۳۹۹ خلاصه : جونگ کوک پسریه که تکیه گاه تمام دوستاشه و به همشون ارامش میده و روتین زندگیش خسته کننده شده و یکیو میخواد که بهش ارامش بده و ازش محافظت کنه و تا ابد تو بغلش قایم شه ولی از عشق میترسه چون بارها بهش اسیب زده ولی چی میشه اگه از خونه کیم تهیونگ سر در بیاره و بدون اراده عاشق پسر مرموز که مثل شاهزاده مراقب ازش محافظت کنه سر در بیاره ؟