تجربه داران🤣☕
13 stories
Unwanted Husband/kookjin by Littlebirdy00
Littlebirdy00
  • WpView
    Reads 190,286
  • WpVote
    Votes 29,602
  • WpPart
    Parts 103
سوكجين، يك امگاي شانزده ساله كه محكوم به يك زندگي شده كه براش مثل يك كابوسه. جونگ كوك، يك الفاي هجده ساله كه وارث يكي از بزرگترين كمپاني هاي تجارتي كشوره و همه چيز در زندگيش هميشه طبق ميلش بوده. چه سرنوشتي براي اين دو كه چيزي جز تنفر براي همديگه ندارن رقم ميخوره؟
School +18 by SoodyaShirzad
SoodyaShirzad
  • WpView
    Reads 4,891
  • WpVote
    Votes 529
  • WpPart
    Parts 5
School +18 تهیونگ پسر 17 ساله ای که بخاطر ذهن منحرفش داخل مدرسه ای که برای زن های مطلقه افتتاح شده ثبت نام میکنه و خب مشخصه که کلاه گیسه زنونه و سینه های مصنوعی نیاز داره. جئون جونگکوک پسر 25 ساله و مجردی که یکی از دبیر های دبیرستان +18 هست با دیدن قد بلند و هیکل گنده زن تازه وارد شوکه شده و حس میکنه نباید بهش نزدیک شه. تهیونگ شی تو با دیدن جذابیت جئون گی میشی؟ Vkook smut , comedy , romens , school
The Change ( Completed ) by setared
setared
  • WpView
    Reads 364,968
  • WpVote
    Votes 57,014
  • WpPart
    Parts 43
وضعیت: تکمیل شده کاپل اصلی: ویکوک/ کوکوی ژانر: درام، رومنس، روانشناسی میدونی قبل از اینکه یه اتفاق خیلی بزرگ توو زندگیت بیفته، درست قبلش، چی میشه؟! هیچی! دقیقا هیچی. و این اتفاقیه که برای کیم تهیونگ هم رخ میده. درست وقتی اونقد درگیر روزمرگی هاشه که فکر میکنه هیچی نمیتونه زندگیش‌ رو از این یکنواختی نجات بده، یه پسر لال همه چیز رو تغییر میده. روتین زندگیش رو، تعریفش رو از زندگی، از دوستی، از عشق، و از هدف. #1 in روانشناسی #1 in عاشقانه #1 in psychology #1 in sliceoflife #1 in farsi #1 in تهکوک
Mine | Persian Translation  (Vkook/Taekook - Werewolf) by Best_Of_Beth
Best_Of_Beth
  • WpView
    Reads 243,215
  • WpVote
    Votes 32,757
  • WpPart
    Parts 32
تهیونگ با دقت به جون دادن گرگی نگاه کرد که همراه با ضربان قلبش ، نفس هاش هم قطع شدن. سرش رو بالا گرفت و برای لحظه ای به ماه بالای سرش نگاه کرد . اون هم نوع خودش رو کشته بود ، اما خودش رو گناهکار نمیدونست ! اون گرگ عاری از هر معصومیتی، سزاوار مرگ بود . انگشتش رو به آرومی روی لبه ی تیز خنجرنقره ای که دستش بود کشید و وقتی دید چطور زخم انگشتش به سرعت ازبین رفت ، لبخند کمرنگی روی صورتش شکل گرفت . فلز تنها چیزی بود که بهش آسیبی نمیرسوند . تهیونگ در مقابل " فلز" آسیب ناپذیر بود . تهیونگ در مقابل " نقره " آسیب ناپذیر بود . ----- #Mine Wrriten By @softieparadise Translated By #beth ----- : متعــلق به من | نوشته شده توسط @softieparadise #Beth ترجمه از
How to become Famous on Wattpad #parody by kindakaa
kindakaa
  • WpView
    Reads 38,499
  • WpVote
    Votes 5,735
  • WpPart
    Parts 2
دقيقا چطورى ميشه توى واتپد معروف شد؟ خب خيلى هم سخت نيست. خودم بهتون مى گم.
MY UNCLE IS GAY?! by erisjk1997
erisjk1997
  • WpView
    Reads 51,920
  • WpVote
    Votes 6,461
  • WpPart
    Parts 11
-عمو ته تهههه من بستنی میخوامممممم پسرک با بغض رو به مردی که کنارش ایستاده بود میگه و برای تاثیر گذاریه بیشتر دستاشو رو صورتش میذاره +چرا گریه میکنی خبببب کوکی دستاشو دو طرف خودش اویزون میکنه و لبهاشو به طرز کیوتی اویزون میکنه که مرد تحملش تموم میشه و لبای خواستنیه اون موجود کیوتو بین انگشتاش میگیره که چشمای پسرک گرد میشه +بهت گفته بودم وقتی اینجوری خوردنی میشی تنبیهت میکنم؟؟! -ت..تنبیه؟ن..نه...نگفته..ب..بودی... +الان گفتم! و بدون اینک فرصتی به کوکی بده اون دوتا تیکه گوشت خوش طعمو بین لباش میگیره و با تمام وجود میمکه..... کاپل:ویکوک ژانر:فلاف-رومنس-زندگی روزمره-اسمات
𝐁𝐞 𝐦𝐲 𝐛𝐚𝐛𝐞| 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯 by amir_vkook
amir_vkook
  • WpView
    Reads 293,091
  • WpVote
    Votes 41,533
  • WpPart
    Parts 34
• 𝐍𝐚𝐦𝐞 : 𝐁𝐞 𝐦𝐲 𝐛𝐚𝐛𝐞 | بی مای بیبی • 𝐌𝐚𝐢𝐧 𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯 • 𝐎𝐭𝐡𝐞𝐫 𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐬𝐞𝐜𝐫𝐞𝐭 • 𝐆𝐧𝐫𝐞 : 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬𝐞 , 𝐦𝐩𝐞𝐫𝐠 , 𝐬𝐦𝐮𝐭 , 𝐡𝐚𝐩𝐩𝐲 𝐞𝐧𝐝 , 𝐂𝐨𝐦𝐞𝐝𝐲 تهیونگ یه امگاست که خانوادش با امگا بودنش مشکل دارن ، یه شب تو بار با آلفا جئون جونگکوک که یه آلفای مشهور هست می‌خوابه و می‌فهمه که از جونگکوک حامله شده ......... «تو یه هرزه ای » + جرات نکن تا من اینجا هستم ، اینطوری باهاش حرف بزنی « ولی تو این بوک قراره خیلی بخندیم 😂🤍» ‌ purple you ✨🦋💜
Not Your Toy!! | Vkook Namjin § Full by Delenefer
Delenefer
  • WpView
    Reads 528,572
  • WpVote
    Votes 67,933
  • WpPart
    Parts 34
-تهلون؟ تهیونگ هومی گفت و برگه های تو دستش رو ورق زد. -تدی.. نیدا تن با کلمه های عجیب کوکی سر تهیونگ برگشت. -کوکی؟؟؟ صدای شوکه شده تهیونگ کوکی رو ترسوند. کار بدی کرده بود؟ بغض کرد و لب پایینیش لرزید. به ثانیه نکشیده صدای گریه اش بلند شد و تهیونگو ترسوند. -گریه نکن.. گریه نکن.. اشکال نداره کوکی. بیبی چیزی نشده که. معذرت میخوام -تدی نالاحت شد -نشدم. ببین.. خوشحالم . کار خوبی کردی بیب -دلوخ میگی؟ -نه. نه. اشکال نداره. لباس خودته اشکال نداشت کوکی لباسشو با قیچی تیکه تیکه بریده باشه. اصلا اشکال نداشت.تهیونگ میتونست بازم بخره. . .. ... تغییر کردن کار سختی نیست.. تنها چیزی که نیاز داره یه انگیزه درست حسابیه! اگه به کیم تهیونگ رئیس مافیا میگفتن یه روز قراره واسه یه پسر بچه غش و ضعف کنی قهقهه میزد.. اما حالا همه چیز عوض شده.. کسی که مثل آب خوردن بدن آدمو با چاقو پاره می‌کرد، واسه آروم کردن یه پسر بچه خودشو به در و دیوار میزنه! Name : Im not your toy!! Genre: Smut / Daddy kink / Romance / little space / Fluff Start: 1399/8/24 End: 1399/11/24 32 parts
my cute bunny[vkook] by haruno-sakura1999
haruno-sakura1999
  • WpView
    Reads 793,762
  • WpVote
    Votes 92,253
  • WpPart
    Parts 30
داستان درباره ی دنیاییه ک توش هایبرید ها(دو رگه ی حیوان و انسان) توش ب عنوان ی نژاد دسته پایین زندگی میکنن که ادم ها ازشون معمولا به عنوان خدمتکار و یه موجود بی ارزش استفاده میکنن حالا چی میشه که تهیونگ داستان ما یه بانی کیوت پیدا کنه که قلب و احساساتشو کم کم زیر و رو کنه؟ ژانر:رومنس ؛زندگی روزانه؛اسمات؛گاهی کمدی؛تخیلی(بخاطر وجود هایبرید) میدونم ک توضیح دادنم اصلا خوب نیس T-T امیدوارم خوشتون بیاد💙💙💙